تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۳۸۷ - ۱۳:۰۰

مجید رئوفی: سال عجیبی بود برای موسیقی. یک سال پر اتفاق. اتفاقات فراوانی که یک سال پر از نت را برایمان خلق کرد.

پرویز مشکاتیان می گوید:" همه دانه درشت ها بودند." همه بزرگان. سالی که گذشت، واقعا سال عجیبی بود. شاید در نگاه اول، فقط حضور همین بزرگان به چشم بیاید که البته نورشان خیره کننده است و بقیه را به حاشیه می راند، اما نگاه دقیق تر، نکات جالب تری را هم یاد آوری می کند.

اینکه امسال، پاپ ها هم بودند. تا حدودی راک ها هم همین طور. سبک های جدید امتحان شدند. گروه های الکترونیک در اشلی کوچکتر در عرصه ظاهر شدند. تلفیقی ها هم همین طور و البته رپ ها. می گویند در چند مراسم عیدانه، چهره های مطرح تین ایجرها – همین رپ و آر اند بی خوان های زیرزمینی – در مقابل مسولان، برنامه اجرا کردند. کلیپ هایشان هم که ضبط می شد و شبکه هایی بودند که پخش شان کنند.

حتی پای ستاره های غربی هم به آهنگ های پاپ ایرانی باز شد. ماجرا به همین جا ختم نمی شد. جشنواره بیست و سوم موسیقی فجر، برای اولین بار، بخش وی‍ژه ای را به موسیقی اختصاص داد. پدیده های جدیدی هم به موسیقی کشور معرفی شدند؛ پدیده هایی که اظهار نظرهای جالب و اغلب متضادی را باعث شدند. موسیقی، در سالی که گذشت، قدرت و اهمیت خود را به خوبی به نمایش گذاشت. آن قدر که باعث شد مدیری دیرپا به دلیل سیاست های ویژه اش در این عرصه از کار برکنار شود. امسال، واقعا سال موسیقی بود.

***

گل های بهار موسیقی در تابستان شکفتند. تیرماه به نیمه رسیده بود  که محمدرضا لطفی بدون حضور یاران دیرین و همراهان قدیمی، در سه شب متوالی، هزاران نفر را در نیمه شب های طولانی تابستان، به کاخ نیاوران دعوت کرد تا پس از 25 سال، شاهد هنرنمایی دوبراه او باشند. بسیاری از کسانی که به این کنسرت ها آمده بودند، هنوز 25 سالگی را تجربه نکرده بودند، اما آنچه از لطفی شنیده بودند و داستان هایی که از چاووش خوانی های شیدا به گوش شان رسیده بود، به آنها هم همان احساسات نوستالژیک پدرانشان را منتقل کرده بود، گویی که خود دوران خوش چاووش را دیده اند و لمس کرده اند.

لطفی اما پیش از این دعوت عمومی از دوستدارانش، با تهاجمات عجیب به دوستان قدیمی، زمینه را برای اقدامات متقابل آماده کرده بود. او در بروشور آلبوم خموشانه خود، بحث مناقشه انگیزی درباره کمانچه را آغاز کرده بود که ترکش های این بحث، به دو کمانچه نواز برجسته ایران می خورد. پاسخ های این دو هنرمند البته هم بسیار مودبانه نگاشته شده بود و هم این که کنایه هایی را نیز نصیب استاد کرده بود. کلهر اعلام کرد که آموزش سه جلسه ای ردیف به منزله شاگردی او نیست. پس از آن، لطفی در یک کنفرانس مطبوعاتی، موسیقی ایران را بحران زده معرفی کرد و اعلام کرد که آمده تا نفسی نو به این موسیقی بیمار، بدمد. طبیعی بود که این سخنان، به مذاق هنرمندان و موزیسین های کشور، خوش نیاید.

ماجرا با آغاز تبلیغات کنسرت لطفی وارد فاز جدیدی شد. دوستان قدیمی، ابتدا در جمع های خصوصی به قیمت بالای بلیت های کنسرت لطفی پرداختند و اعلام کردند اگر این شیوه بلیت فروشی باب شود، این مردم تشنه موسیقی هستند که مغبون می شوند.

بلیت کنسرت لطفی که سی هزار تومان باشد، آن یکی هم برای اینکه احساس نشود چیزی کمتر از دیگری دارد، بلیت سی و پنج هزار توامنی چاپ می کند و اوضاع که به همین منوال پیش رود، آن دانشجوی شهرستانی که تمام عشقش، حضور در اجرای آن استاد و فلان خواننده است، فقط باید حسرت بخورد و دریغ که نمی تواند در چنین اجراهایی حاضر شود.

این نکته و تحذیر جالب باعث شد که سایر بزرگان به فروش بلیت های ارزان تر و با قیمت های متفاوت برای کنسرت هایشان اقدام کنند. کنسرت لطفی با استقبال گسترده دوستدارانش برگزار شد و البته به هیچ وجه به انتظار25 ساله آنها پاسخ مثبتی نداد.

لطفی خودش تار زد، کمانچه زد، دف نواخت و خواند و این تکر روی به مذاق عمده حاضران خوش نیامد. چه، پس از برگزاری کنسرت، پرویز مشکاتیان با صراحت همیشگی ، نقد تند و تیزی به کنسرت  لطفی و قوی حلم وارد کرد. این روزها لطفی آرام تر شده و شنیده شده که حتی از ظهور چهره های بااستعدادی چون سعید فرج پوری تمجید کرده است.

***

هفته آخر تیرماه، فرهنگسرای ارسباران، میزبان یک اتفاق خوش برای موزیسین های متفاوت کشور بود؛ کسانی که با تکیه بر سبک های کلاسه بندی شده، کارهای نویی ارائه می کنند و به تجربه های جدید دست می زنند و البته هواداران ویژه ای هم دارند. پنج گروه موسیقی که هر یک در سبک های خود، چهره های مطرح و شناخته شده ای هستند، در این فستیوال شرکت کردند تا به نوعی موسیقی فیوژن، الکترونیک و کوبه ای را برای دوستدارن این سبک ها اجرا کنند.

چهره های مطرحی همچون پویا نیک پور، همایون نصیری، ماهان میرعرب، بهرام آقاخان، کریستف رضاعی و... اعتبار این فستیوال را بالاتر هم برده بود. این فستیوال باعث معرفی یک گروه پرطرفدار به موسیقی کشور هم شد. گروه دارکوب که پس از مدتی محمدرضا گلزار را هم به عنوان یک عضو جدید گروه بهر سانه ها و مردم معرفی کرد.

اجرای گروه دارکوب به سرپرستی همایون نصیری، بسیار موفق بود و با استقبال بسیار عجیب و گسترده علاقه مندان موسیقی های کوبه ای رو به رو شد. تداوم این برنامه ها، بی تردید یکی از اتفاقات مهم سال آینده را هم رقم خواهد زد. به ویژه پس از این تجربه موفق.

***

گروه آوا با حضور محمدرضا و همایون شجریان، سعید فرج پوری، مجید درخشانی و.. در روزهای یازده تا پانزده مردادماه در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد. برگزاری این کسنرت هم با حاشیه هایی همراه بود.

از آن جمله،بلیت فروشی اینترنتی کنسرت و ادعای برگزار کنندگان برای لغو کنسرت در شب اول اجراها به دلیل توافق نکردن با نیروی انتظامی برای تامین امنیت برنامه. اما کنسرت سر موعد مقرر برگزار شد.

هر چند مساله بلیت فروشی اینترنتی، تا مدتها توجه علاقه مندان استاد و رسانه ها را به خود جلب کرد. به دلیل هجوم علاقه مندان به سایت دل آواز، سرورها نتوانستد سرویس دهی کنند و خبر رسید که بلیت فروش به تعویق افتاده.

همه منتظر اعلام زمان بلیت فروشی بودند که ناگهان خبر رسید بلیت های کنسرت شجریان در عرض یک ساعت به طور کامل، فروخته شده و بسیاری از این مساله شگفت زده شدند.

کنسرت نهایتاً برگزار شد و اجرای گروه با استقبال کارشناسان و منتقدان رو به رو نشد. هر چند مردم در انتهای هر اجرا، صحنه های سوررئالیستی ایجاد می کردند و به شدت فریاد می زدند:"استاد، دوستت داریم"  

اما نکته ای که نباید فراموش کرد و به واقع یکی از مهم ترین اتفاق های سال بود، آشتی مجدد شجریان و مشکاتیان در حین برگزاری کنسرت بود.

این دو یارقدیمی عرصه موسیقى که به علت برخى اختلافات خانوادگی و کاری، سال‏ها از هم دور افتاده بودند، در پشت صحنه برگزاری کنسرت، همدیگر را در آغوش کشیدند. آخرین همکاری مشترک آنها به آلبوم "قاصدک"(1373) برمى‏گردد.

پرویز مشکاتیان  با دعوت پدر همسر سابقش در کنسرت شجریان حضور یافت، و بدین ترتیب قبل از اجراى برنامه، این دو استاد هنر، با هم روبه‏رو شدند و یکدیگر را در آغوش کشیدند. مشکاتیان بر خلاف کنسرت لطفی که در میانه راه، کاخ نیاوران را ترک کرد، تا پایان زمان کنسرت شجریان در تالار کشور ماند و نظاره گر برنامه شجریان و گروه آوا شد.

***

هوشنگ کامکار سرپرست کامکارها، پس از برگزاری کنسرت گروه آوا و پیش از برگزاری کنسرت گروه خودش اعلام کرد:" استاد مسلم بودن محمدرضا شجریان در حوزه آواز بر کسی پوشیده نسیت اما این موضوع باعث نمی شود که استاد در هر کنسرت و هر اجرایی موفق عمل کند. به همین دلیل با وجود تمام احترامی که برای شجریان قائل هستم اما معتقدم که کنسرت گروه "آوا" در شان موسیقی سنتی و همچنین آواز ایشان نبود"

او و خانواده اش، از روزهای یک تا چهارم شهریور، در همان سالنی برنامه شان را اجرا کردند که شجریان و گروه آوا. آنها مثل همیشه در دو بخش کردی و ایرانی به اجرای برنامه شان پرداختند. برنامه گروه مثل همیشه در سطح استاندارد خود برگزار شد و تنها تفاوتش حضور یکی دو چهره جوان خارج از خانواده کامکارها و نبود بی‍ژن کامکار به دلیل عمل جراحی اش پیش از برگزاری کنسرت ها بود.

***

حسین علیزاده هم پس از ماجراهای زیادی موفق به برگزاری کنسرتش در روزهای 14 تا 15 شهریور در همین سالن وزارت کشور شد. ابتدا قرار بود این کنسرت ها در تالار وحدت اجرا شود اما خبر رسید که امکان برگزاری این کنسرت ها در این تالار وجود ندارد. ن

اگهان شایعه ای شهر را پر کرد که کنسرت علیزاده برگزار نمی شود. محمدحسین احمدی مدیر دفتر موسیقی ارشاد اما به میدان آمد و گفت:" قبلا مجوز کنسرت «حسین علیزاده» صادر شده و برنامه ایشان بدون هیچ مشکلی برگزار می‌شود.

خبر لغو کنسرت «حسین علیزاده» که در برخی رسانه اعلام شده، صحت ندارد چرا که مجوز کنسرت ایشان قبلا صادر شده است. ما مجوز برگزاری کنسرت‌های بزرگان موسیقی را 2 ساعته صادر می‌کنیم. پس امکان ندارد که کنسرت آقای«علیزاده»نیز مجوز نداشته باشد بلکه مجوز ایشان هم به همین روند صادر شده است. "

کنسرت در دو بخش و به سبک اجراهای موفق او در تور امریکای شمالی اش برگزار شد. برخی دو نوازی او با مجید خلج را بسیار پسندیدند و برخی، قسمت گروه نوازی هم آوایان را دلچسب تر دیدند. راز محبوبیت کنسرت های حسین علیزاده شاید همین باشد که دو سلیقه متفاوت موسیقایی را راضی می کند.

***

یکی از اتفاقات مهم سال، اعلام برگزاری مراسم جایزه فرهاد بود. مسوولان برگزاری این مراسم از علاقه مندان شرکت در این مسابقه که به آثار پاپ اختصاص دارد، خواستند تا آثار خود را به دبیرخانه ارسال کنند و در ابتدا اعلام کردند که تا پایان زمستان، مراسم این جایزه رابرگزار می کنند اما به دلیل تقارن با انتخابات مجلس، این مساله به تعویق افتاد.

فریدون شهبازیان - دبیر جایزه فرهاد – در این باره گفت: ما دوست نداشتیم که در برگزاری جایزه‌ فرهاد تاخیر بیافتد، اما تقارن یک‌سری مسایل اجتماعی باعث این تاخیر شد و ما از سر ناچاری برگزاری این جشنواره را به پایان اردیبهشت سپردیم؛ اگر در آن زمان هم قرار باشد این جشنواره برگزار نشود، برگزاری آن را به سالی دیگر موکول می‌کنیم."

مسئله‌ای که گویای مشکلاتی در راه اجرایی شدن این مراسم بود. آن طور که از خبرها بر می آید تا پایان مهلت ارسال آثار، بیش از۴۰۰ قطعه به دفتر جایزه فرهاد رسیده است؛ در صورتی که این مراسم برگزار شود، به آثار برگزیده جشنواره سه جایزه در شاخه‌های آهنگ‌سازی، ترانه‌سرایی و خوانندگی نیز سه جایزه دیگر به بهترین‌ها اهدا خواهد شد.

***
شهرام ناظری به عنوان اولین موزیسین ایرانی، مفتخر به دریافت نشان شوالیه لژیون دونوور شد. این نشان به همراه یک دیپلم افتخار توسط «ترا نووا» مشاور فرهنگی رییس جمهوری سابق فرانسه در تئاتر دولاویل پاریس به شهرام ناظری اعطا شد. «ترا نووا» از شهرام ناظری به خاطر ارائه موسیقی شرق و آشناکردن مردم فرانسه با مولانا از او تشکر کرد.

شهرام ناظری در این مراسم از حمایت مردم و همچنین زحمات مادرش قدردانی کرد. او در گفت و گویی هم گفته بود :"آرزو داشتم مادرم زنده بود و می دید که زحماتش نتیجه داده و پسرش این نشان فرهنگی جهانی را دریافت کرده است." در ایران هم به افتخار او مراسمی برگزار شد و شوالیه موسیقی ایران از سوی بزرگان فرهنگ و ادبیات و موسیقی تقدیر شد.

او در طول سال، به مناسبت سال مولانا در کشورهای مختلف دنیا کنسرت های فراوانی برگزار کرد. او از اولین خوانندگانی بود که اشعار مولانا را اجرا کرد و مقابل انتقادات اهالی موسیقی که اشعار مولانا را برای اجرا نامناسب قلمداد می کردند، مقاومت کرد تا در هشتصدمین سال تولد مولانا، هدیه ویژه اش را از مولانا دریافت کند.

***
جشن خانه موسیقی به مناسبت سالگرد تاسیس این خانه شامگاه در یکی از شب های پایانی مهرماه در تالار بزرگ کشور برگزار شد.  نکته جالب این شب، اما دیدار مجدد مشکاتیان و شجریان با یکدیگر بود. این بار در مقابل دیدگان عموم حاضران در سالن و نه در پشت صحنه کنسرت شجریان.

پس ازدیدار مشکاتیان از کنسرت شجریان، ‌این بار نوبت محمدرضا شجریان بود تا در کسوت رئیس شورای عالی خانه موسیقی هدیه خانه موسیقی را به مشکاتیان بدهد.
هنگام اهدای لوح تقدیر از یک عمر فعالیت موسیقایی پرویز مشکاتیان، محمد رضا شجریان و فرهاد فخرالدینی به روی صحنه رفتند و لوح تقدیر را به مشکاتیان اهداء کردند.

البته دعوت از شجریان، به اصرار مجری مراسم روی داد و سپس با درخواست مجدد او شجریان چند کلمه ای هم درباره مشکاتیان سخن گفت:" این جایزه باید خیلی زودتر از این‌ها به مشکاتیان داده می‌شد ولی باز هم همین فرصت غنیمت است و خوشحالم این شب پرخاطره را در کنار شما می‌گذرانم و امیدوارم پرویز عزیز به هیمن منوال ادامه دهد و ما هم در کنارش خواهیم بود."

***

یک خبر عجیب، ناگهان فضای رسانه ای کشور را تحت تاثیر خود قرار داد. روزهای پایانی آبان ماه بود که محسن رجب پور مدیر گروه آریان در نشستی مطبوعاتی با حضور چند خبرنگار حوزه موسیقی اعلام کرد که این گروه، اثر جدیدی را با کریس دی برگ خواننده نامدار ایرلندی اجرا کرده و به زودی این آهنگ در قالب آلبوم جدید آریان به بازار عرضه خواهد شد.

کریس دی برگ از آن دست خوانندگان غربی است که میان ایرانی ها محبوبیت ویژه ای دارند و البته نوع آهنگ هایش هم با روحیات شرقی و به ویژه الزامات خاص موسیقایی در ایران همخوان است. رجب‌‌پور که همواره به کشف استعدادهای ویژه و انجام کارهای نوو متفاوت شهره بوده، اعلام کرد که آلبوم جدید گروه آریان با اطلا‌ع و آگاهی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلا‌می ‌تولید شده است. ماجرای کریس دی برگ به یکی از محبوب ترین سوژه های رسانه های غربی درباره ایران بدل شد و این خبر خیلی زود در اغلب رسانه های مهم دنیا منتشر شد.

***

آخرین کنسرت از سلسله کنسرت های دانه درشت های موسیقی متعلق به خود پرویز مشکاتیان بود که در هفته اول آذر ماه باز هم در تالار بزرگ کشور اجرا شد. او را در این کنسرت، حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی و برگزار کننده اغلب کنسرت های بزرگ سال، به عنوان خواننده همراهی می کرد.

البته خیلی ها انتظار داشتند پس از آشتی شجریان و مشکاتیان، دو دوست قدیمی یک بار دیگر با هم همراه شوند، اما به جای شجریان، شاگرد او خواننده گروه عارف شد.  گروه عارف به دلایلی که بر حضار مشخص نشد، بدون استراحت گروه و حضار، در سالن اجرا شد. در این برنامه علاوه بر میهمانان سینمایی مثل جواد طوسی و مسعود کیمیایی و میهمانان موسیقیایی مثل کیهان کلهر، یک میهمان ویژه به نام محمد رضا شجریان و همسر و پسرش حضور داشتند. این اقدام، در پاسخ به حضور مشکاتیان در کنسرت شجریان انجام شد.

***

امیدواریم سال آینده پربار تر از امسال باشد.

ویژه نامه نوروزی
همشهری امارات