همشهری آنلاین-حسن حسن زاده: آسیابهای آبی تا همین چند دهه پیش هم با همانساز و کار اولیهشان در تأمین معیشت انسانها نقش داشتند. در تهران قدیم که بیش از 100 روستا در اطرافش قرار داشت و کشاورزی شغل بیشتر روستاییان بود، آسیابهای آبی هنوز هم آخرین تکنولوژی روز برای تبدیل غلات به آرد بودند. اگرچه دیگر آن آسیابهای خاطرهانگیز جای خود را به کارخانجات تولید آرد دادهاند اما هنوز هم نام و نشان آنها در تهران امروز دیده میشود. در این گزارش به تاریخچه 3 آسیاب قدیمی شمال شهر پرداخته و در گفتوگو با «علیرضا زمانی» تهران شناس، ماجرای وقف آسیاب کهک را که هنوز هم بقایای آن در محله مرزداران وجود دارد بررسی کردهایم.
آسیابی که وقف فقرا بود
از بزرگراه یادگار امام(ره) که به مقصد محله مرزداران حرکت می کنیم، بدنه مخروطی تنوره آسیاب، در حاشیه بزرگراه و در دل خیابان شقایق خودنمایی می کند. بقایای یک آسیاب آبی خاطره انگیز که ماجراهایش با تاریخچه محله مرزداران وآبادی های قدیمی این محدوده گره خورده است. آسیاب کهک مثل همه آسیاب های آبی، کمی پایینتر از سطح زمین ساخته شده و حتی امروز که جز تنوره و بخشی از انبار نگهداری آرد، چیزی از آن به یادگار نمانده است هنوز هم به تنهایی به زمین های اطرافش هویت می بخشد. آسیاب کهک یکی از قدیمی ترین آسیاب های برجا مانده از تهران قدیم است. اگرچه برخی از اهالی قدیمی این محدوده بنای آسیاب کهک را به دوره زندیه نسبت می دهند اما براساس سند وقفی آسیاب، قدمت آن حداقل به سال 1260 هجری قمری برمی گردد. زمانی می گوید: «در سند وقفی آسیاب کهک نام مهرنوش خانم، خواهر لطفعلی خان فراشباشی به عنوان واقف آسیاب آمده است. کسی که سال 1260 هجری قمری این آسیاب را برای کمک به فقرا، سادات و غیرسادات و نیز تعزیه داری سیدالشهدا(ع) وقف کرد.» آسیاب کهک تا دهه 40 شمسی فعالیت می کرد و همان روزها بود که با توسعه کارخانه های آرد، مثل دیگر آسیاب های آبی تهران به تدریج از رونق افتاد. زمانی می گوید: «آخرین متولی آسیاب وقفی کهک شخصی به نام سید محمود کاشی بود و پس از او با توسعه کارخانه های آرد به تدریج این آسیاب هم از رونق افتاد. اما تعطیلی آسیاب کهک دلایل دیگری هم داشت. پره های این آسیاب با آب قنات به چرخش درمی آمد ولی در همان دوران به دلیل توسعه ساخت وسازها در محله شهرک غرب امروزی، آب قنات آن به شهرک های تازه ساز اطراف منتقل شد. در نتیجه به تدریج پره های آسیاب آبی کهک هم از حرکت ایستاد.»
طعم شیرین نان گرده
اکنون آثار به جا مانده از آسیاب کهک از ضلع شرق به بزرگراه یادگار امام(ره) از غرب به مجتمع های مسکونی و از جنوب به بلوار مرزداران محدود می شود. اما روزگاری آسیاب کهک در محاصره تپه ماهورها و در همسایگی یک باغ انار به تأمین معیشت ساکنان آبادی های اطراف کمک می کرد. زمانی می گوید: «اطراف آسیاب کهک پر بود از تپه ماهورهایی که در فصل بهار محل رویش گون بودند. در همسایگی آسیاب باغ انار بزرگی وجود داشت که باعث شد اهالی نام آسیاب باغ اناری را هم برای این آسیاب انتخاب کنند.» آبی که پره های آسیاب کهک را به چرخش درمی آورد تا آسیابان دسترنج کشاورزان را به آرد تبدیل کند از قنات طرشت تأمین میشد. زمانی می گوید: «آب قنات طرشت برای چرخش پره های آسیاب کافی نبود اما در میانه راه، آب قنات پونک هم به آن میپیوست تا حجم بیشتری از آب به حوضچه آسیاب برسد. آب این قناتها پس از به چرخش درآوردن پره های آسیاب و در نتیجه گردش سنگ آسیاب به زمین های کشاورزی پایین دست می رسید.» آردی که از آسیاب کهک به دست می آمد در نهایت به یکی از سوغات های طرشت تبدیل می شد. هنوز اهالی قدیمی این محدوده که روزگار گذشته این آبادی را به یاد دارند طعم شیرین نان «گرده» را که از آرد این آسیاب پخته می شد در خاطر دارند.
قصه یک آسیاب زمستانگرد
اگرچه امروز محله دربند از آن آبادی قدیمی شمیران نشان چندانی ندارد و ردپای برج ها و آپارتمان های بلندمرتبه درکوچه باغ های قدیمی این محله هم دیده می شود اما نام برخی از کوچه ها هنوز اهالی این آبادی قدیمی را با خود به روزگار گذشته شمیران می برد. روزهایی که به جای این غول های سنگی که روی همه بلندی های محله سبز شده اند تا چشم کار می کرد مزارع کشت غلات بود و باغ های پر از میوه. کوچه آسیاب گیلاسی که در میان خانه های مسکونی اطراف محاصره شده حکایت جالبی دارد. زمانی می گوید: «آسیاب گیلاسی یکی از آن آسیاب های معروف و قدیمی شمیران بود. درآبادی دربند 3 آسیاب وجود داشت که کشاورزان غلات مختلف را برای آرد کردن به این آسیاب ها می بردند. آسیاب گیلاسی معروفترین این آسیاب ها بود. پس از تخریب این آسیاب، حالا فقط کوچه ای به همین نام در دربند وجود دارد.» با وجود این آسیاب گیلاسی در تمام فصول سال در دسترس نبود و از نوع آسیاب های زمستانگرد به حساب می آمد. زمانی می گوید: «به طور کلی آسیاب های آبی به 2دسته دائم گرد و زمستان گرد تقسیم می شدند. آسیاب هایی مثل آسیاب کهک که با آب قنات کار می کردند دائم گرد بودند و آسیاب هایی مثل آسیاب گیلاسی دربند که با آب رودخانه کار می کردند تنها در زمستان تا 40 روز پس از فصل بهار فعال بودند.»
پایان کار آسیاب چیذر
آسیاب چیذر هم یکی دیگر از آسیاب های شمال تهران بود. آسیابی که یک روز برای خود برو بیایی داشت و حسابی سر آسیابان هایش شلوغ بود. اما اکنون هیچ نشانی از آن باقی نمانده است. زمانی از افول تدریجی نقش آسیاب ها در تأمین آرد و از بین رفتن آسیاب چیذر می گوید: «آسیاب چیذر هم از معروفترین آسیاب های شمال تهران بود که تا پیش از دهه 40 هنوز در تأمین آرد مورد نیاز تهرانی ها نقش داشت. اما در دوره پهلوی با ساخت سیلو در محله نازی آباد و سپس توسعه کارخانه های آرد از دهه 40 به تدریج نقش آسیاب ها در تبدیل غله به آرد کمرنگ شد. در همین دوره بود که کارخانه های آرد به تدریج در نقاط مختلف تهران ساخته شدند و آسیاب های قدیمی هم از رونق افتادند. این میان آسیاب چیذر هم که تا دهه 40 فعال بود همزمان با توسعه کارخانه های آرد از رونق افتاد و جای خود را به ساختمان حوزه علمیه چیذر دارد.» زمانی ادامه می دهد: «در آغاز دهه 40 آیت الله هاشمی علیا حوزه علمیه چیذر را در این روستا بنا کرد که به تازگی تبدیل به یکی از محله های شمال شهر شده بود. کمی بعد هم در محل بنای متروک آسیاب چیذر، حوزه علمیه خواهران را ساخت. این حوزه، نخستین حوزه علمیه خواهران در ایران به حساب می آید. امروزه از آسیاب قدیمی چیذر هم چیزی به جا نمانده است.»