همشهری آنلاین_زهرا کریمی: کاغذ الگو، دوک الیافهای زرد و نارنجی تند و قرمز دانه اناری در همه طبقات قفسه دیده میشود. چندتایی از طبقات هم فقط لباسهای فری مدیره، دهن گشاد، پیری و مامان مهری چیدمان شدهاند. اینجا مزون لباس، اتاق گریم و آتلیه عکس عروسکهاست و بیشتر مواقع هممحلی برای تمرین گروه عروسکگردانها. اتاق کار زوج خوشذوق هنری «رضوان سنجابی» و «محمدرضا امیر صادقی». زوجی که با ساخت عروسک و اجراهای متعدد نمایش عروسکی معرف حضور علاقهمندان به نمایش و تئاتر هستند و حالا طی سالها فعالیت و با کسب تجربه در اجراهای مختلف حرفهای شنیدنی بسیاری برای گفتن دارند.
- لذتی غیر از ترویج فرهنگ عروسک ایرانی سراغ ندارم
پارچههای برش خورده روی میز خیاطی تلنبار شده است و سنجابی برای مرتب کردن آنها از همسرش کمک میگیرد. امیرصادقی پارچههای برش خورده را تا میزند و میگوید: «اینجا اتاق کار، اتاق تمرین، اتاق طراحی، اتاق گریم، اتاق عکاسی، اتاق دیالوگنویسی، اتاق لباس و در کل اتاق همین عروسکهایی است که رضوان آنها را به دنیا دعوت میکند. به جرئت میتوانم بگویم هرکدام از این عروسکها به غیر از عروسک دهن گشاد تا به حال چندین بار از آنها سفارش گرفتهایم و تولید شدهاند. دهن گشاد فقط یکبار ساخته شده و دیگر نمونهای از آن در کارگاه ما تولید نشد و چون خاص است در بیشتر برنامهها بهصورت افتخاری حضور پیدا میکند.» سنجابی در ادامه صحبتهای همسرش میگوید: «۱۹ سال بیشتر نداشتم که برحسب علاقهام به ساخت عروسک، این کار هنری پیشهام شد. قبلاً تعداد ساخت عروسکها دستم بود اما از وقتی سفارشها زیاد شد دیگر تعداد روزها و شبهایی که مشغول ساخت عروسکم از دستم خارج شده. ترویج فرهنگ استفاده از عروسکهای ایرانی لذتبخشترین قسمت خاطرات زندگیام است.»
- تا امروز ۳۰۰ شخصیت عروسکی ساختهام
کیسههای پر از اسفنج را به همسرش میدهد. امیرصادقی با صدای یکی از شخصیتهای عروسکی بلند و شمرده شمرده میگوید: «رضوان خانم وقتی عروسک جدید خلق میکند چشمهایش برق میزند و خدا آن روز را نیاورد که بخواهد از عروسکها جدا شود و آنها را به دست صاحبانش برساند. آن روز این اتاق، اتاق ماتم میشود و گاهی پیش آمده شب تا صبح در این اتاق با آنها صحبت میکند و مثل مادرها از عروسکها خداحافظی میکند و به این خاطر صلاح میدانم بیشتر به همان آموزش نمایش در مدارس مشغول باشد تا بخواهد عروسک جدید بسازد.» سنجابی میخندد و میگوید: «باید به من حق بدهید. چون برای ساخت آنها چند روز فکر و تحقیق میکنم، چند بار اتود میزنم و بعد میشود همان عروسک دلخواهم. تاکنون ۳۰۰ شخصیت عروسکی ساختهام. اگر قرار بود همه را نگه دارم در این اتاق دیگر جای خودم و چرخ خیاطیام نبود.» امیرصادقی میگوید: «گاهی برخی از عروسکها را باید خودمان در برنامهها عروسکگردانی کنیم. قسمت سخت آن صداپیشگی عروسکهاست. معمولاً طراحی صداها برعهده من است و باید چند بار تست بگیریم تا بتوانم برای شخصیت آن عروسک صدای خوبی را انتخاب کنم. وقتی عروسکهای ساخته شده، زبان به حرف زدن باز میکنند و ارتباط با مخاطب برقرار میشود جذابتر و دوست داشتنیتر میشوند؛ مثل همین فری مدیره و قوقولی.»
- کسب رتبه برتر مدارس منطقه یک در نمایش عروسکی
سنجابی، عروسک دهن گشاد را از میخ روی دیوار جدا میکند و روبهروی قفسه لباس عروسکها میایستد و در حال انتخاب لباس بهصورت عروسک نگاه میکند و با لحنی کودکانه میگوید: «دهن گشاد جانم دیگر کمکمداری معروف میشوی! قرار است عکست در روزنامه چاپ شود...» میخندد و میگوید: «خیلیها از صحبت من با عروسکها تعجب میکنند ولی این بین همه عروسکسازان و عروسکگردانها یک امر طبیعی است. در آموزشهای تئاتر در مدارس ابتدا سعی میکنم بین دانشآموزان و عروسکها ارتباط برقرار کنم که خوشبختانه تاکنون نتیجههای رضایتبخشی با کسب رتبههای برتر در مسابقات به دست آوردهایم.» لباس طرح بامشاد را تن عروسک میکند و میگوید: «آموزش و پرورش هر ساله مسابقه فرهنگی و هنری فجر را در دههفجر بین مدارس ابتدایی تا دبیرستان برگزار میکند. این مسابقه رشتههای مختلف دارد مثل فیلمسازی، نمایش عروسکی، لالاییخوانی و قصهگویی. سال گذشته مربی فنی مدرسهراهنمایی دخترانه تقوا بودم و در رشته فیلم کوتاه و نمایش عروسکی رتبه اول، مدرسه ابتدایی شایستگان رازی در دزاشیب در رشته نمایش عروسکی رتبه اول، دانشآموزان مقطع راهنمایی در رشته نمایش عروسکی رتبه اول و در مدرسه پسرانه ایمان در میدان بسیج واقع در محله اندرزگو در رشته نمایش عروسک دستکشی رتبه دوم را کسب کردند. موفقیت دانشآموزان در مسابقات دههفجر من و همسرم و سایر اعضای این کارگاه را به هدفمان یک قدم نزدیکتر میکند.»
- مجتمعهای شمال تهران سالن سینما دارند
همه عروسکها و صورتکها را روی میز الگو کنار هم میچینند و دستی هم به سر و صورتشان میکشند. امیرصادقی به همسرش میگوید: «چه خاطرهها که با این عروسکها در خیابانهای تهران نداریم. یادش به خیر. نمایش خیابانی که در بوستان نیاوران برگزار کردیم و چه بازخوردهایی از کودکان و بزرگسالان داشتیم.» سنجابی از بازخورد اجراهایشان در خیابان و اماکن فرهنگی شمال تهران و سایر مناطق تهران میگوید: «واقعاً طی این سالها بازخوردهای ساکنان هر منطقه با منطقه دیگر زمین تا آسمان تفاوت داشت. ما در فرهنگسراهای نیاوران، خاوران، قدس و در منطقه ۱۹ اجرا زیاد داشتیم که با انرژیهای متفاوتی مواجه شدهایم. کودکان منطقه یک نسبت به مناطق دیگر ذوق چندانی برای تماشای تئاتر یا علاقهای به یادگیری این حرفه ندارند. اما در مناطق دیگر تهران بچهها با ذوق یا سکوتی که از تماشای نمایش عروسکی دارند به بچههای تیم ناخودآگاه انرژی مثبت میدهند. یکبار در یکی از کارگاههای عروسکی با دانشآموزان یکی از مدارس منطقه یک قرار گذاشتیم برای تماشای تئاتر به یک سالن عمومی برویم. یکی از بچهها گفت: من علاقهای به آمدن ندارم. چون در طبقه پایین مجتمعمان سالن سینما داریم و فیلمهای خوبی هم اکران میکنند. وقتی این حرف را شنیدم تا چند ثانیه فقط مکث کردم که چقدر فاصله طبقاتی در تهران وجود دارد.»