همشهری آنلاین_سحر جعفریان: مانند «فرناز حاجیپور» ۱۶ ساله، ساکن محله مهرآبادجنوبی که از کاراته و کیوکوشین، حالا این روزها به راگبی تقریباً نوپدید رسیده است. از زنگهای تفریح در مدرسه و چمن پارکهای اطراف خانهشان شروع کرد تا امروز که عنوان برترین بازیکن راگبی تهران را از آن خود کرد.
یک دهه هشتادی تمامعیار که میخواهد بعد از پوشیدن پیراهن تیمملی به عرصههای جهانی راه یابد و افتخارآفرینی کند. او همچنین در رشته گرافیک رایانهای تحصیل میکند و ورزشکار باسواد را بسیار والاتر از ورزشکار پولدار میداند. برای همین هیچگاه درس و ورزش را بر یکدیگر ترجیح نمیدهد. در یک روز از پاییز کرونایی با این نوجوان هممحلهای ورزشکار در بوستان کوکب به گفتوگو نشستیم که در زیر با هم میخوانیم.
- از کاراته تا راگبی
فرناز حاجیپور، خوش سخن است این را میشود از همان جملات اولش فهمید. توپ تخممرغی راگبی را این دست آن دست میکند و بدون هیچ مقدمهای میرود سر اصل مطلب. میگوید: «۹ سالم بود که به پیشنهاد معلم ورزشمان برای استفاده مفید از انرژیام که میگفتند خیلی زیاد است، کاراته را بهعنوان ورزش مورد علاقهام انتخاب و پیگیری کردم.
نزدیک به ۶ سال کاراته (سبک سنتی و کنترلی) را تمرین کردم و مقامهای زیادی بین مناطق تهران و استانی کسب کردم. بعد به سمت کیوکوشین (کاراته سبک آزاد و مدرن) کشیده شدم. البته با اینکه مقامهای کشوری خوبی در کیوکوشین به دست آوردم اما بیشتر از ۲ سال وقت صرف آن نکردم؛ چون خیلی اتفاقی احساس کردم راگبی، دقیقاً همان رشتهای است که میخواهم در آن حرفهای و افتخارآفرین باشم.
با چند مربی متخصص تربیتبدنی مشورت و خیلی زود آموزش آن را از باشگاههای محله خودمان شروع کردم. تا اینکه سال ۹۵ آموزش و پرورش تهران در مدارس طرحی را با نام «استعدادیابی ورزشی» اجرا کرد که در آن طرح به من پیشنهاد حضور در تمرین تیمهای مهم راگبی تهران در مجموعه استادیوم آزادی را دادند.
اجرای این پیشنهاد در سال ۹۷ با همراهی معلم ورزشی مدرسهمان که آن زمان مربی یکی از تیمهای حرفهای راگبی نوجوانان تهران بود، محقق شد و من توانستم با بستن قرارداد با تیم «ویکتور» به لیگهای استانی و کشوری راه پیدا کنم و در نخستین حضور رسمیمان توانستیم مقام دوم مسابقات کشوری راگبی نوجوانان را کسب کنیم. همانجا هم بود بهعنوان بازیکن برتر تهران شناخته شدم.»
- تلاش برای مسابقات انتخابی تیمملی
حاجیپور صحبتهایش به اینجا که میرسد از یک افسوس میگوید که بعد از این تمام سعیاش را میکند تا خیلی زود با امید و تلاش به واقعیت تبدیلش کند. او میگوید: «بعد از آن مسابقات کشوری ۹۸ قرار شد برای مسابقات انتخابی تیمملی خودمان را آماده کنیم که متأسفانه به دلیل شیوع بیماری کرونا این اتفاق سال گذشته نیفتاد و حالا قرار است زمستان امسال به هدفم برسم.
در حال حاضر برنامهام اینطور است که ۲ روز هفته تمرین تیمی دارم، هر روز یک ساعت دوندگی نرم و ساعتی هم حضور در کلاس آنلاین حرکتهای هوازی را باید داشته باشم تا بدنم برای اردوها آماده بماند. به هر حال برای رسیدن به اهدافم در ورزش باید سختیهایی را هم تحمل کنم. دلم میخواهد روزی با پیراهن تیمملی در المپیک شرکت کنم.»
گره کوچکی به ابروهایش میاندازد و ادامه میدهد: «واقعیت این است که امکانات قابل قبولی در محلههای جنوبی پایتخت وجود ندارد. بهطور مثال باشگاهی که آموزش تخصصی ارائه دهد یا فضایی که ما بتوانیم خیلی راحت و آزاد دوندگی کنیم. خیلی از روزها که میخواهم با دوستانم نیم ساعتی را بدوم، پارک مناسبی پیدا نمیکنیم یا اگر هم باشد برخورد برخیها طوری است که انگار ما داریم کار اشتباهی را انجام میدهیم.
اتفاقاً یکبار که در حال دویدن در پارک کوکب روبهروی منزلمان بودم یکی دو نفر از دختران همسن و سالم جلو آمدند و علت دوندگیهای و حرکاتم را پرسیدند. من هم بهطور کامل رشته راگبی را برایشان توضیح دادم. بعد از آن چند مرتبهای پیش آمد که آموزشهای مختصری به آنها ارائه دهم.»
- تأثیر بازار آشفته قیمت بر استعدادیابی
از اوضاع آشفته و نامعلوم قیمتها در عرضه آموزشها و امکانات ویژه راگبی نیز میگوید: «برای تمرین راگبی نیاز به زمین چمنی داریم که البته اگر چمن طبیعی باشد، بهتر است. با تعدادی از دوستانم در این منطقه برای یک ساعت اجاره زمین چمن مصنوعی ۱۰۰ هزار تومان پرداخت کردهایم.
چند روز بعد زمین چمن دیگری در منطقه دیگر با قیمت کمتری اجاره کردیم. از نظر کیفیت یا خدمات، تفاوتی با هم نداشتند! حتی میتوانم اینگونه بگویم که زمین چمن مصنوعی گرانتر، خیلی هم نامرغوب بود. آموزشها هم چندان خوب نیست بهویژه در رشته راگبی که تقریباً رشته تازهای به نظر میرسد. مسئولان در چنین شرایطی باید به فکر سرمایهگذاری در بخش آموزش باشند.
یا مربیها را برای گذران دورههای تخصصی به کشورهای مبدأ اعزام یا از تجربه مربیهای خارجی استفاده کنند تا علاقهمندان و صاحبان استعدادها هم در آینده حرفی برای گفتن داشته باشند.» او ادامه میدهد: «بسیاری از استعدادها از سوی مسئولان جدی گرفته نمیشوند. استعدادهایی که بهطور حتم از نظر مادی و معنوی برای جامعه سودآوری خواهند داشت.
کسی هم اگر بخواهد، استعدادش را پرورش دهد باید هزاران خرج و مخارج را تحمل کند. اینجاست که بحث کمک هزینه و اسپانسریابی میتواند راهگشا باشد.»
- تاریخ نامعلوم پیداش راگبی
تاریخچه قابل استنادی از رشته ورزشی راگبی جز ابداع اتفاقی آن توسط یک دانشآموز انگلیسی در مدرسه راگبی مطرح نشده است. این رشته ورزشی، متفاوت از فوتبال آمریکایی است که تفاوتهای آن شامل نوع لباس، قوانین و تعداد بازیکنان میشود. زمان پیدایش آن به اواسط قرن ۱۹ میلادی بازمیگردد.
رشتهای که از همان روزهای اول به ۲ بخش کلی راگبی چمنی (۱۵ نفره، ۱۳ نفره) و راگبی ساحلی تقسیم شد. البته تگ راگبی بهعنوان رشتهای جداگانه که بیشتر جنبه تفریح، سرگرمی و آموزش به کودکان را دارد نیز میتواند یکی دیگر از بخشهای رشته ورزشی راگبی محسوب شود که قوانین متفاوتتری هم دارد.
اما تاریخچه راگبی در ایران با فراز و فرودهایی مواجه بود که میتوان آن را در ۲ بخش قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بهطور محدود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از اواسط دهه ۷۰ خورشیدی بررسی کرد. البته تاکنون فعالیتهای رسمی راگبی در ایران در قالب انجمن و زیر نظر فدراسیون انجمنهای ورزشی ادامه داشته که این خود از سوی بسیاری از کارشناسان تربیتبدنی و ورزش مورد نقد بوده است.
زمین بازی راگبی در ابعاد ۱۰۰ در ۷۰مترمربع تعیین شده که توپ ۵۰۰ گرمی آن در دست بازیکنان ۲ تیم با پاسکاری باید به «ترای» ۵ امتیازی یا گل ۳ امتیازی تبدیل شود. حلقه تجمعی، پنالتی، ضربه ازاد، دفاع و حمله، هافبک، اوت و تکل از جمله قوانین مشابه راگبی با ورزشهایی مانند فوتبال است.