زهره 16 ساله است و دانشآموز سال دوم دبیرستان. نیلوفر و شقایق هم دو قلو هستند و 14 ساله، و البته به گفته نیلوفر، شقایق یک دقیقه از او بزرگتر است! این سه خواهر کاتارو در کنار پدر و مادر، خانواده «خیری» را تشکیل میدهند.
پدر خانواده هم ورزشکار است و مربی کشتی. مادر هم هر چند میگوید ورزشکار نیست تمام حرکات کاتا را در ورزش کاراته میشناسد. او میگوید:« در تمام اردوها چه تهران و چه شهرستان کنار بچهها هستم و به عبارتی مسئولیت رفتوآمد آنها به باشگاه با من است. به همین دلیل با خیلی از حرکات ورزشی این رشته آشنا شدهام.»
نیلوفر میگوید:« هر سه توی باشگاه محله هاشمی ژیمناستیک میرفتیم و در همان سالن بود که وقتی ورزش کاراته و ورزشکاران آن را دیدیم، سراغ این ورزش رفتیم. البته دلیل دیگر تغییر رشته این بود که ورزشهای رزمی جا افتاده است و مسابقههای زیادی نیز برگزار میشود.»
تغییر رشته ورزشی برای خواهران خیری مدالها و عناوین زیادی به همراه داشته است. زهره میگوید: « هر سه ما در مسابقههای استانی و کشور مقامهای زیادی داریم؛ مثل لیگ کشوری و آیندهسازان. در سال 86 نیز در رقابت های آسیایی تهران شرکت کردم و در کاتای انفرادی دوم و کاتای تیمی سوم شدم و در مسابقههای بینالمللی امارات در کاتا و کومیته اول شدم.»
درست مثل خیلی از ورزشکارهای دیگر مشوق های اصلی آنها در ورزش پدر و مادرشان هستند که آنها را از سن 6 سالگی با محیط ورزش آشنا کردهاند.
زهره میگوید:«روح ورزش کاراته، اعتماد به نفس و احترام به بزرگتر و معلم است. در این ورزش، ورزشکار احترام زیادی به استاد خود میگذارد و تا پای جان این احترام را حفظ میکند و بهخصوص در رشته کاتا هماهنگی نیز مهم است. در ورزش کاراته نیز مثل خیلی از رشتههای رزمی علاوه بر حریف احترام به داور نیز واجب است. ورزشکار حق اعتراض ندارد و تنها مربی، آن هم به صورت کتبی میتواند اعتراض خود را اعلام کند.»
شقایق میگوید:« به همه رشتههای ورزشی علاقهمندیم و اخبار و برنامههای ورزشی در خانواده ما مشتری زیادی دارد.»
این خانواده ورزشکار جمع مهربانی دارند. بچهها میگویند:«در مدرسه نه اهل دعواییم و نه اهل شلوغ کاری. رشته ما کاتاست و مبارزه در آن چندان نقشی ندارد.»
ولی چرا به جای مبارزه، کاتا را انتخاب کردهاند. شقایق میگوید:« برای رشتههای مبارزهای معمولاً باید قد و دستها و پاها بلند باشد. به همین دلیل با تشخیص مربی کاتارو شدیم.»
زهره هنگام مصاحبه به نکته جالبی اشاره میکند:« در کاتای تیمی در جهان کمتر
می بینیم سه خواهر یا برادر عضو یک تیم کاتا باشند. در جهان یک تیم ژاپنی هستندکه البته با افزایش سن کنار کشیدهاند و یک تیم نیز برادران «باتوانی» اند که ایرانی هستند ولی در سطح خانمها چنین جمعی را نداشتهایم.»
نیلوفر میگوید:« یکی از دلایل موفقیت ما این است که در یک گروه ایم و این به هماهنگی ما کمک میکند چون از نظر فکری و روحی خیلی به هم نزدیک هستیم.»
بچهها از امکانات محل تحصیل خود راضیاند ولی خیلی دوست دارند که مدرسه برای همه رشتههای ورزشی امکانات داشته باشد. خواهران خیری هر سه در یک مدرسه تحصیل میکنند. زهره میگوید: «در مدرسه رشتههای بسکتبال، والیبال و بدمینتون را داریم ولی معلم ورزش بیشتر روی والیبال کار میکند. دوست داشتیم مدرسه امکاناتی داشت تا آنجا هم این ورزش را ادامه میدادیم و اگر مدرسه سالن مجهزی داشت، می توانستیم بچهها را با این رشته آشنا کنیم.»
اعزام به رقابتهای خارجی نیز دغدغه ورزشکاران این رشته است. زهره میگوید: «کاراته در ایران پیشرفت زیادی کرده و تازگی تیم جوانان و امید کاراته ایران در کشور مراکش قهرمان جهان شدند. به دلیل محدودیتهایی که سایر کشورها برای حضور زنان محجبه در رقابتها قائل میشوند، بانوان ایرانی امکان حضور در رقابتهای جهانی را ندارند ، با این حال در ایران در طول سال مسابقات زیاد و سطح بالایی برگزار میشود.»
و اما کاتا چه نقشی میتواند در سلامتی ورزشکاران داشته باشد؟ زهره میگوید:
«قبل از انجام حرکات کاتا بدن باید گرم باشد چون باید کاتا با قدرت وسرعت خاصی اجرا شود و تا آنجا که میشود، قدرت در آن به نمایش در آید. زیبایی کاتا به حرکات قدرتی و سرعتی آن است که همین نیاز به آمادگی جسمانی و نرمش های مختلف دارد.»
تمرین خواهران خیری بدون مشکل هم نیست! شقایق میگوید:« یک روز در میان از محله آزادی به اندیشه شهریار میرویم تا زیرنظر مربیان خودمان تمرین کنیم، ولی علاقه به ورزش و قهرمانی و علاقهای که به محیط ورزشی، مربی و... داریم باعث میشود دوری راه و مشکلات را تحمل کنیم.»
شقایق یک توصیه ورزشی هم دارد: «از نوجوانان میخواهم به ورزشی که علاقه دارند، بپردازند و تا جایی که میتوانند آن را ادامه دهند. ورزش میتواند هم به تحصیل و هم به سلامتی آنها کمک زیادی کند.»
* یک سؤال و سه پاسخ:
در آینده دوست دارید به کجا برسید؟
زهره: «دوست دارم ورزش کاتا را ادامه دهم و بتوانم روزی در مسابقات جهانی شرکت کنم. آرزو میکنم کاراته هم جزو رشتههای المپیک شود. در تحصیل هم رشتهام ریاضی است و هنوز تصمیم خاصی نگرفتهام ولی دوست دارم مهندس شوم.»
نیلوفر:« قهرمانی در ورزش و موفقیت در زندگی و تحصیل آرزوی کمی نیست ولی دوست دارم روزی جراح مغز و اعصاب شوم.»
شقایق:« دوست دارم ورزش را تا جایی ادامه بدهم که مربی شوم و در زمینه تحصیل نیز روزی داروساز یا دندانپزشک شوم.»
اگر در جمع سه نفره آنان، یک نفر از بقیه ناراحت باشد در کاتا هماهنگی به هم نمیخورد؟ زهره در پاسخ میگوید:« کاتا یک ورزش جمعی است و هماهنگی حرف اول را در آن میزند. خوب طبیعی است، گاهی شاید بیرون از ورزش ناراحتی کوچکی هم پیش بیاید ولی زمانی که وارد تاتامی میشویم، همه چیز را فراموش میکنیم. گاهی ممکن است هنگام اجرا یکی زودتر حرکتی را انجام دهد و کار بقیه خراب شود ولی تمام تلاشمان را میکنیم تا بر استرسمان غلبه کنیم و در نهایت به هدفمان که اجرای یک حرکت کاتای تیمی هماهنگ و قدرتمند است، برسیم.»
این سه خواهر کاتارو یک تیم تشکیل داده اند
و اما صحبت پایانی.
زهره: « در ابتدا خدا را که به ما و خانواده سلامتی داده تا بتوانیم این ورزش را انجام دهیم، شکر میکنم و از مربیان خانم نسرین و معصومه روستازاده که خیلی برای ما زحمت میکشند و به خصوص زمانی که مسابقات نیز نزدیک است، وقت زیادی برای آموزش ما میگذارند، تشکر میکنم.»
شقایق:« از زحمات مربیان و پدر و مادرم تشکر میکنم که برای رسیدن ما تا اینجا خیلی زحمت کشیدهاند.»
نیلوفر:« از مربیانم تشکر میکنم. از پدر و مادر که از نظر حمایت، رفت و آمد و هزینه زحمات زیادی متحمل شدهاند تشکر میکنم. یکی از دلایل موفقیت ورزشکاران حمایت اطرافیان است. از نشریه دوچرخه هم که تلاش میکند به نوجوانان انگیزه دهد و ورزش و ورزشکارها را بشناساند، سپاسگزارم.»