هامون و دریا در فضای کویر اتفاق میافتد و در باره نوجوانی است که به همراه دوستانش برای پیدا کردن یک داروی کمیاب راهی سفر سختی میشود. اما، زمانی برای دوست داشتن، با نگاهی تربیتی قصه زندگی خانوادهای را تعریف میکند که یک فرزند لال دارند. فروزش بعد از استقبال از فیلم هایش در جشنواره همدان، با دوچرخه گفتوگو کرده است.
- بعد از مدتی کمکاری، ناگهان با دو فیلم جدید دوباره در سینمای کودک و نوجوان فعال شدید.
مهمترین نکته این است که وقتی میخواهم فیلمی بسازم، باید قصه آن به دلم بنشیند. زمانی که قصه را می پسندم ، تصمیم می گیرم آن را بسازم. اصراری ندارم که چند سال کاری در زمینه سینما انجام ندهم و یا این که یک باره دو فیلم را در یک فاصله کوتاه بسازم. این قصهها هستند که مرا وادار میکنند آنها را بسازم یا نسازم. در طول چند سال گذشته قصهای که خیلی به دلم بنشیند پیدا نکردم. ولی سال قبل خوشبختانه با دو قصه خوب روبهرو شدم.
ابراهیم فروزش،کارگردان
- و جالب است که فضا و حال و هوای این دو فیلم کاملاَ با هم تفاوت دارند.
این قصه است که فضای فیلم را مشخص میکند؛ برایم فرقی نمیکند که فضا و حال و هوای کار روستایی است یا شهری. قصه فیلم چه در شهر بگذرد و چه در روستا، باید در باره یکی از مسائل و مشکلات قشر کودک و نوجوان باشد.
- کار در کدامیک از این دو زمینه راحتتر است؟
فرق چندانی نمیکند. مسئله اصلی این است که قصه درست تعریف شود و بتوانی اعتماد بیننده را جذب کنی. به هرحال، ساخت هر فیلم مشکلات خاص خودش را دارد. حالا میخواهد این فیلم در محیطی روستایی فیلمبرداری شود، یا محیط شهری.
- در هر دو صورت، مثل این که شما ترجیح میدهید با نابازیگران کار کنید؟
کار با نابازیگران در سینمای کودک و نوجوان راحتتر است. آنها نقش خود را بهتر و طبیعیتر بازی میکنند و شما میتوانید بازی قابل قبول تری از آنها بگیرید. قصههای فیلمهایم طوری است که باید از بازیگران غیرحرفهای استفاده کنم. آنها سابقه ذهنی از نقش خود ندارند و همان چیزی را ارائه میدهند که شما میخواهید.
صحنهای از فیلم «هامون و دریا»
- کار کردن با آنها سخت نیست؟
خب، البته سخت است، ولی هیچکاری راحت نیست. سروکله زدن با بازیگر همیشه وجود دارد و وقت کارگردان را میگیرد. اما این هم بخشی از کار ماست. با وجود سختیاش شیرین است و خیلی وقتها نتیجه خوبی به بار میآید.
- هنوز هم پس از این همه سال فعالیت در سینمای کودک و نوجوان، دغدغه شما این گروه سنی است؟
بله. کار برای آنها را دوست دارم. اگر بخواهیم برای سینما کارهای پایهای و اساسی انجام دهیم، باید به سینمای کودک و نوجوان بپردازیم. این کودکان و نوجوانان هستند که بعدها به مخاطبهای جدی و اصلی سینما تبدیل میشوند. توجه نکردن به آنها، در آینده سینمای ما را با مشکلات زیادی روبهرو خواهد کرد. این وظیفه همه ماست که به ترقی سینمای کودک و نوجوان کمک کنیم. باید به صورتی هدفمند فیلمهای کودک و نوجوان تولید کنیم تا خاطره خوش سینمای دهه شصت و موفقیتهای آن تکرار شود؛ در آن سالها ما فیلمهایی میساختیم که مخصوص آنها بود و موفق شده بود بچههای زیادی را به سالن سینماها بکشاند. بچهها دست پدر و مادرهایشان را میگرفتند و به سینماها میبردند. این روزها چنین چیزی را کمتر میبینیم. برای یک فیلمساز سخت است که چنین وضعیتی را ببیند. در عین حال، او به تنهایی نمیتواند شرایط لازم را برای حضور بچهها در سالن سینماها فراهم کند. باید به سمتی برویم که بچهها را با سینما آشتی بدهیم. زمانی موفق هستیم که جلوی سینماهای نمایشدهنده فیلمهای کودک و نوجوان، صفهای طولانی ایجاد شود. این اتفاق هم زمانی میافتد که بتوانیم تولید خوب و فاخری داشته باشیم.
صحنهای دیگر از فیلم «هامون و دریا»
- قصد ندارید در زمینه سینمای بزرگسال کار کنید؟
دغدغهام کودکان و نوجوانان هستند. فکر میکنم باید مسائل و مشکلات این گروه سنی را در فیلمهایم بررسی کنم. این مسائل را میتوان به شکلهای مختلف و متفاوت مطرح کرد. در عین حال، بخش مهمی از مخاطبهای فیلمهایم بزرگترها هستند. آنها هم تماشاچی قصه فیلمهایم هستند و روی صحبت من در فیلمهایم با آنها هم هست.