بیش از 250 فیلم کوتاه، نیمهبلند و بلند سینمایی و ویدئویی در بخشهای مختلف جشنواره به نمایش درآمد. «دوچرخه» همراه با گفتوگو با برگزیدگان جشنواره در این شماره و شماره بعد، از حال و هوای جشنواره می گوید.
فیلمهایی برای دیدن
استقبال کودکان و نوجوانان همدانی از فیلمهای جشنواره عالی بود. بسیاری از بلیتهای فیلمهای ایرانی و خارجی، قبل از جشنواره پیشفروش شده بود. بلیتهای باقیمانده هم در روزهای جشنواره خیلی سریع فروخته شد. میزان استقبال از فیلمها و اشتیاق خانواده ها برای تماشای فیلمها چنان بود که سینماهای نمایشدهنده فیلمهای جشنواره، مجبور شدند بسیاری از فیلمها را در سانسهای اضافی نمایش دهند. این سانسها مربوط به ساعتهای آخر شب میشد و به همین دلیل شهر همدان در نیمه شب هم مثل ساعتهای آغاز شب شلوغ و پرتردد بود.
عکس ها از حسن هندی
سالنهای پُر
هفت سالن سینما و تالار در سطح شهر همدان فیلمهای جشنواره را در شش سانس نمایش میدادند. نمایش فیلمها از ساعت 9 صبح شروع و تا ساعت 10 شب ادامه داشت. سانسهای اضافی از ساعت 12 شب شروع میشدند. سانس سینماهای نمایشدهنده فیلمهای بلند در هر دو بخش مسابقه و جنبی تقریباً همیشه پر از تماشاچی بود. حضور گروهی بچهها همراه با مربیان خود، نشان میداد که دانشآموزان مدرسهها هم همراه یکدیگر برای دیدن فیلمها به سینماها آمدهاند.
سینما در دست بچهها
سینما کانون همدان، در روزهای جشنواره توسط بچهها اداره میشد و آنها کارهای مربوط به سینما را انجام میدادند. انضباط و دقت عمل آنان، مورد توجه خانوادهها و رسانههای گروهی قرار گرفته بود. این حرکت نمادین حکایت از آن میکرد که نوجوانان میتوانند کارهای سخت را خوب و درست انجام دهند. یکی از آنان میگوید: «ما هم میتوانیم در انجام کارهای سخت به بزرگترها کمک کنیم. نکته اصلی این است که آنها به ما اعتماد کنند و انجام کارها را به ما بسپارند.» تجربه سینما کانون نشان داد که میتوان در سالهای آینده، اداره تعداد بیشتری از سینماهای جشنواره را به کودکان و نوجوانان سپرد.
زمان خوب
بچههای همدان، که جشنواره را متعلق به خودشان میدانند، از زمان برگزاری آن استقبال کردند. امسال جشنواره در روزهایی برپا شد که امتحانهای پایان ترم تمام شده و با شروع تابستان و تعطیلی، آنها فرصت کافی برای دیدن فیلمهای جشنواره را داشتند. آنها گفتند خیلی خوب است که جشنواره هر سال در چنین روزهایی برگزار شود. عاطفه اسدی، نوجوان پانزده ساله میگوید: «ما هنگام دیدن فیلمها نگران درس مدرسه و امتحان نیستیم و پدر و مادرهایمان هم مرتب به ما نمیگویند به فکر درس و مشق خود باشید. با توجه به این که جشنواره در زمان تعطیلی مدرسهها برگزار میشود، ما میتوانیم فیلمهای بیشتری ببینیم و از برنامههای مختلف آن بهدرستی استفاده کنیم.»
افتتاحیه شاد
مراسم افتتاحیه در ورزشگاه قدس همدان برگزار شد. علیرضا خمسه، بازیگر محبوب کودکان و نوجوانان، مجری مراسم بود و مجید قناد، همراه گروه فتیله، چند برنامه شاد اجرا کرد که با استقبال زیاد بچههای حاضر در مراسم روبهرو شد. قرار بود قناد همراه یک بالون بزرگ از آسمان به روی صحنه بیاید، اما مثل این که او کمی ترسیده بود! زیرا بالون از روی ورزشگاه رد شد، ولی قناد سوار آن نبود و از همان پایین به روی صحنه رفت.
مهمانها
جشنواره امسال تعداد زیادی مهمان سرشناس داشت که در دو نوبت به همدان آمدند. آنها در سینماهای مختلف جشنواره به تماشای فیلمها نشستند و با کودکان و نوجوانان و خانوادههایشان صحبت کردند و عکس یادگاری گرفتند. از جمله این مهمانها میتوان به علی نصیریان، مجید مجیدی، پروانه معصومی، کیانوش عیاری، رضا ناجی، ترلان پروانه، ملیکا زارعی(خاله شادونه)، هانیه توسلی، مصطفی رحماندوست، باران کوثری، حسین یاری و شاپور قریب اشاره کرد.
خاله شادونه
اسم او ملیکا زارعی و خواهر مریلا زارعی، بازیگر سینماست. در تلویزیون کار میکند و تمام بچهها او را خاله شادونه صدا میزدند. او تقریباً محبوبترین چهره جشنواره بود ، وارد هر سالن یا مکانی میشد، خیلی زود بچهها دورش حلقه میزدند و او را سؤالپیچ میکردند؛ خاله شادونه هم با لبخند جواب تکتک آنها را میداد. او به یکی از بچهها، که وی را خاله شادونه صدا کرد، گفت: «میدونی اسم من ملیکاست؟» و آن بچه گفت: «نه، تو خاله شادونه هستی!»
روزگار قریب
نوجوانانی که متوجه حضور کیانوش عیاری در سالن سینما میشدند، بیشتر از هر چیز درباره مجموعه «روزگار قریب» او سؤال میکردند که هماکنون یکی از مجموعههای پربیننده تلویزیونی است. جالب این که بخش عمده سؤالها درباره دوران نوجوانی دکتر قریب بود. عیاری که «شاخ گاو» را برای کودکان و نوجوانان ساخته، گفت که خیلی دوست دارد دوباره فیلمی برای بچهها بسازد و این روزها به دنبال یک فیلمنامه خوب با موضوع کودکان است.
یک بستنی خنک
مجید قناد و فتیلهایها روز دوم جشنواره به تهران برگشتند تا کار تلویزیونیشان را ضبط کنند. ولی همان نصف روزی که در همدان بودند، بچهها از سروکولشان بالا رفتند! قناد که از چهار طرف با بچهها و خانوادههایشان روبهرو شده بود، میخندید، با آنها عکس میگرفت و امضا میداد. همه هم میخواستند او به طرف آنها نگاه کند تا بتوانند عکسهای بهتری بگیرند. بالاخره قناد به شوخی و طنز گفت: «همهاش به من میگویند به این طرف برگرد، یا به آن طرف؛ هیچکدام از شماها هم زحمت نمیکشد یک بستنی خنک برای من بخرد تا گلویم تازه شود!»
انیمیشنهای پرطرفدار
در بین فیلمهای جشنواره، هفت کارتون موفق و پرسروصدای روز سینمای جهان بیشترین تماشاچی را در بین فیلمهای بخشهای مختلف داشتند. دوبله خوب همزمان گروه دوبلورها، باعث توجه بیشتر بچهها به این فیلم شده بود. جالب اینکه والدین هم با شور و اشتیاق زیادی همراه فرزندان خود به تماشای این فیلم نشستند. یک پدر گفت: «فیلمهای انیمیشن از جمله کارهایی هستند که مخاطبان سنی وسیعی دارند. با آنکه پسر سیزده سالهام قبل از شروع جشنواره گفته بود دوست دارد این فیلمها را ببیند، اما اشتیاق من برای دیدن آنها کمتر از او نبود. این فیلمها بزرگترها را هم به دنیای کودکی و نوجوانی میبرد.»
مخاطب زیاد
براساس آماری که اعلام شد، جشنواره امسال همدان بیش از 100 هزار بیننده داشت که بالای 60 درصد آن را تماشاگران کودک و نوجوان تشکیل میدادند.
جوانترین خبرنگار
فرزانه عطار، جوانترین خبرنگار جشنواره بود که 12 سال دارد. این نوجوان همراه مادرش به عنوان عکاس به جشنواره آمده بود. او از هر فرصتی برای عکس گرفتن استفاده میکرد. او عاشق فیلمهای کارتونی است و عکاسی را بیشتر از کار خبرنگاری دوست دارد، زیرا از نظر او تنوع بیشتری دارد. با این وجود، فرزانه دوست دارد وقتی بزرگ شد یا دندانپزشک شود یا بازیگر.
کارگاه آموزشی
در روزهای برگزاری جشنواره، کارگاه آموزشی محمدرضا سرکانیان، فیلمساز همدانی برپا شد؛ در این کارگاه 12 نفر از هنرجویان انجمن سینمای جوان همدان و حوزه هنری استان حضور داشتند. آنها پروژههای فیلمسازی خود را در قالب فیلم کوتاه با محوریت جشنواره فیلم ارائه کردند.
نوجوان معروف
در بین تمام بازیگران کودک و نوجوان حاضر در جشنواره، ترلان پروانه، معروفترین آنها بود. علت شهرت و محبوبیت او در بین بچههای همدانی این بود که او سال قبل فیلم «نصف مال تو، نصف مال من» را در جشنواره داشت. بچهها با ترلان عکس میگرفتند و صحبت میکردند. سؤالی که بیشتر از همه تکرار میشد، این بود که چهطور هنرپیشه شدی و آیا بازیگری کار راحتی است یا سخت. نکته جالب اینکه ترلان مثل یک بازیگر حرفهای و بزرگسال با لبخند و خوشرویی جواب تمام این سؤالها را میداد. او همراه مادر و برادر نوجوانش به همدان آمده بود.
مسابقه نقاشی
در کنار نمایش فیلمها در جشنواره، مسابقه سراسری نقاشی هم برگزار شد. حضور هنرمندان سینما و تلویزیون در محل برگزاری این مسابقهها رنگ و بوی دیگری به نقاشی بچهها داده بود، اما آنها خودشان در این مسابقه شرکت نکردند و بیشتر به تشویق کودکان و نوجوانان پرداختند.
گفتوگوی غیررسمی
جشنواره دو جلسه گفتوگوی متفاوت با فیلمسازان ایرانی بخش مسابقه داشت. در جلسههای رسمی گفتوگوی هنرمندان با نمایندگان رسانههای گروهی، فیلمسازان در سینماهای نمایش دهنده با کودکان و نوجوانان به بحث و گفتوگو مینشستند. سؤالهای بچهها غیررسمی و کاملاً صمیمی بود، فیلمسازان را به وجد میآورد و آنها از این گفتوگوها راضیتر بودند. فریدون حسنپور در این باره میگوید: «ذهن بچهها پاک و زلال است، هر چه را که به فکرشان میرسد به صورت سؤال مطرح میکنند. این نکته خیلی خوبی است که در گفتوگوهای رسمی کمتر میتوان پیدا کرد. از طرف دیگر، سؤالهای بچهها تازگی خاصی هم دارد.»