همشهری آنلاین_مرضیه موسوی: مرا گفت: چه عزم داری؟ گفتم: سفر قبله را نیت کردهام. گفت: حاجت من آن است که به وقت مراجعت گذر بر اینجا کنی تا تو را بازبینم.» این شرح رفاقتی است که ناصرخسرو با یکی از اهالی شمیران به هم میزند و در سفرنامهاش از آن سخن میگوید؛ سفرنامهای که درست هزار سال قبل توسط این سیاح نوشته شده است و در آن با گذر از شمیران به سفر حج رهسپار بود.
ناصرخسرو در این سفر از قلعههایی میگوید که در کوههای شمیران ساخته شده و از مردم در برابر دزدان و غارتگران حفاظت میکرد. پای ناصرخسرو به آستان امامزاده قاسم(ع) هم باز شده و در مسجدی در این محله نماز خوانده است. در این گزارش رد شمیران در سفرنامههای تاریخی را جستوجو میکنیم.
تمام منطقه کوهستانی البرز جنوبی تا محدوده شمالی تهران کنونی تا قبل از اسلام به شمیران و البرز معروف بود.
بعد از اسلام این منطقه را به نام قصران هم میشناسیم. «داریوش شهبازی» پژوهشگر و تهرانشناس میگوید: «کوهپایه جنوبی البرز تا محدوده کنونی شمال تهران که به شمیران میشناسیم در گذشته به منطقه دماوند معروف بود. بعد از اسلام به اینآبادیها قصران هم میگفتند. در متون قدیمی اشارههای زیادی به این منطقه با نام البرز شده است. قدمت سکونت در این منطقه به عصر آهن و ۵ هزار سال قبل برمیگردد. در دوره مادها در عصر آشوریان البرز را آخر دنیا میدانستند.
چون گذر از آن برایشان غیرممکن به نظر میرسید. استرابون، جغرافی دان یونانی سال ۵۰ قبل از میلاد در کتابی از البرز نام برده و معتقد بوده اینجا یکی از ۴ شهر بلند دنیاست. بعد از اسلام هم در کتابهای زیادی نامی از این حوالی به میان آمده است؛ از تاریخ بلعمی تا شاهنامه و گرشاسبنامه. البرز آشیان سیمرغ است و محل دفن ضحاک ماردوش.»
به گفته شهبازی تجریش در دوره سلجوقیان مرکز شمیران بوده و در متون تاریخی در مراسم ازدواج طغرل نام تجریش به چشم میخورد: «در مراسم ازدواج طغرل در متون تاریخی میخوانیم عروس را به تجریش میآورند که در آن زمان یعنی در دوره سلجوقیان مرکزآبادی شمیرانات بوده. البته در آن دوره به تجریش، تجرشت میگفتند.»
- وقتی پای اروپاییان به شمیران باز شد
قلعه شمیران در جنگهای قرن ۱۹ نقش زیادی داشته و در کتابهای زیادی از این قلعه به نام دژ دربند یاد شده است. شمیران بعد از دوره صفویه بهعنوان منطقهای خوش آب و هوا در تهران شناخته میشود. اواخر دوره زندیه وقتی آقامحمدخان به تهران حمله میکند موفق به فتح این شهر نمیشود.
آن زمان وبا در تهران شایع شده بود. آقامحمدخان برای فرار از این بیماری به مناطق خوش آب و هوای شمیران میرود. شهبازی میگوید: «در دوره قاجار اولیویه فرانسوی نخستین فرد اروپایی است که در سفرنامه خود از شمیران یاد میکند. آن هم به سبب آب و هوای خوب و همجواری با دامنههای جنوبی البرز.
فیودور کورف روسی و فلاندن فرانسوی هم از دیگر هنرمندان و سیاحانی هستند که در این دوره به تهران میآیند و درباره شمیران مینویسند. در دوره محمدشاه قاجار چند اتفاق مهم در شمیران رخ میدهد که باعث توجه بیشتر به شمیران میشود؛ محمدشاه حوالی تجریش قصری به نام قصر محمدیه میسازد. همزمان تعدادی از رجال هم باغهایی در این منطقه خریداری میکنند.
از طرف دیگر ۲ باغ معروف این منطقه در اختیار سفارتهای روسیه و انگلیس قرار میگیرد. همین موضوع باعث افزایش تردد اروپاییان به شمیران میشود و طبیعتاً صحبت از این منطقه خوش آب و هوا بیشتر در سفرنامهها و نوشتههای سیاحان اروپایی به چشم میخورد.»
- جهانگرد اروپایی: تا به حال چنین چناری ندیده بودم
توصیف درختهای چنار بالابلند شمیران و باغهای آن، آب و هوای خنک و مطبوع این منطقه در تابستان و حتی توصیف جادهای که از تهران به شمیران میرود در سفرنامهها به چشم میخورد. از جمله سفرنامه سیاحی مثل کلاویخو که درباره جاده شمیران و درختان این جاده مفصل نوشته است.
شمیران در دوره ناصرالدین شاه بیش از هر دوره دیگری مورد توجه دربار قرار گرفت و سیاحان و اروپاییانی که در تهران حضور داشتند هم طی این دوره بیشتر از گذشته درباره این منطقه قلمفرسایی کردند و از آن نوشتند. شهبازی میگوید: «اوج ارتباط اروپا با شمیران به دوره ناصرالدین شاه برمیگردد. در این دوره هم رفتوآمد شاه به سلطنتآباد بیشتر شده بود و نخستین جاده شوسه و مدرن شمیران در مسیر این کاخ ساخته شد. از این دوره به بعد اروپاییانی هم که در تهران بودند ساکن شمیران شدند.
ثروتمندان و درباریان هم باغهایی در شمیران اجاره کردند و طی تابستانهای طاقتفرسای تهران به این منطقه هجرت میکردند. دکتر فوریه طبیب دربار دوره قاجار در سفرنامهاش مینویسد: یک روز از شاه اجازه گرفتم و برای شکار به سلطنتآباد رفتم. و بعد شرحی از سلطنتآباد و شکارگاه ناصرالدین شاه در این منطقه میدهد.
پولاک طبیب ناصرالدین شاه و اورسل جهانگرد بلژیکی هم با دیدن شمیران و باغهایآبادش در سفرنامههای خود به کرات از این منطقه نام بردهاند. خانم دیولافوا از دیگر سیاحان اروپایی وقتی چشمش به چنار امامزاده صالح(ع) میافتد شگفتزده میشود و مینویسد: تاکنون چنین درخت کهنسالی ندیده بودم؛ این درخت از عجایب روزگار است.
پولاک مینویسد: آلودگی و بوی عفونت و مواد گندیده که از تلنبار شدن زباله در تهران ایجاد میشد، تابستان را برای مردم سخت میکرد. آنهایی که میتوانستند جایی اجاره کنند برای فصل گرما به شمیران میرفتند.» آب و هوای شمیران، وضعیت آب آشامیدنی و قناتهای این منطقه، درختان و باغهای سرسبز و عمارتهایی که درباریان و افراد ثروتمند در آن ساخته بودند از موضوعاتی است که در سفرنامههای تاریخی درباره شمیران به آن اشاره شده.
آنچه از این سفرنامهها میتوان یافت این است که شمیران بعد از دوره قاجار که بیشتر مورد توجه قرار گرفته بود از همان ابتدا منطقهای خوشنشین به حساب میآمد و باغها وعمارتهایی که درباریان در این محدوده خریداری کرده و ساخته بودند، خیلی زود به گرانی املاک و زمینهای این منطقه دامن زد.