همشهری آنلاین_بهاره خسروی: مرحوم «احمد عدلپرور» خیر مدرسهساز در تکه دهم پایتخت، یکی از همین افراد بود که از روزهای سخت زندگیاش و نیکوکاران زمانهاش درس گرفت و به هنگام توانایی مانند آنها پا در میدان عمل و کار خداپسندانه گذاشت. مرحوم عدلپرور نخستین خیّری بود که در سال ۱۳۷۳ با ساخت دبیرستان پسرانه احمد عدلپرور و ساختمان سازمان فنی و حرفهای در خیابان آزادی، تقاطع خوش، مدرسهسازی را در تکه دهم پایتخت باب کرد. در این گزارش، با «کوروشعدلپرور» فرزند آن مرحوم، درباره فعالیتهای نیکوکارانه پدرش در منطقه ۱۰ گفتوگو کردیم.
«احمد عدلپرور» ۴خرداد سال ۱۳۱۰ خورشیدی در محله قیام، کوچه شترداران، متولد شد. خانواده او تمول چندانی نداشتند و به همین دلیل احمد از همان روزگار نوجوانی برای کمک به خانواده به کار و فعالیت پرداخت. «کورش عدلپرور» با این جملات سر صحبت را باز میکند: «ماجرای قدم نهادن این مرحوم در کار خیر مربوط به خاطره تلخ بیماری مادرش و بیمارستان وقفی نجمیه است. در دوران کودکی مادر بیماری سختی میگیرد و در بیمارستان نجمیه بستری میشود. پدرم با دیدن عنوان «وقفی» در تابلو بیمارستان نجمیه با واژه وقف آشنا میشود و معنای آن را از پدربزرگم میپرسد. او همانجا با خود شرط میکند تا در بزرگسالی ساختمانی وقفی بسازد و در ادامه مسیر، برای کمک به نیازمندان و ساخت سرپناه، در دانشگاه رشته مهندسی ساختمان را دنبال میکند.»
- نخستینبانی مدرسهسازی
مرحوم عدلپرور به قشر فرهنگی، بهویژه معلمان، ارادتی خاص داشت. او معتقد بود این معلمان هستند که جامعه را میسازند و باید قدر و ارزش آنها در جامعه حفظ شود. کوروش عدلپرور با بیان این مطلب ادامه میدهد: «در واقع قدم گذاشتن پدرم در مسیر مدرسهسازی هم نشئتگرفته از همین دیدگاه بود. او برای گردش و تفریح به نورآباد ممسنی رفته بود.
وقتی دید این شهر نیاز به فضای آموزشی دارد یک مجتمع بزرگ آموزشی در این شهر ساخت. سال ۱۳۷۳ هم در زمینی در خیابان آزادی، تقاطع خوش، دبیرستان پسرانه احمد عدلپرور و ساختمان فنی و حرفهای را ساخت.» یکی از مهمترین تأکیدات مرحوم عدلپرور در ساخت بناهای موقفه ثبتنامش بر آنها بود. این اصرار به دلیل درسی بود که از عنوان وقف در تابلو بیمارستان نجمیه گرفته بود. او معتقد بود اگر یک نفر هم با خواندن نامش به کار خیر دعوت شود، کافی است.
- شرط معدل ممنوع
یکی کارهایی که مرحوم عدلپرور با آن بهشدت مخالف بود گزینش کردن و شرط گذاشتن برای دانشآموزان در زمان نامنویسی بود. پسر مرحوم عدلپرور تعریف میکند: «اوایل که مدرسه افتتاح شد. به گوش پدر رسید برای نامنویسی دانشآموزان در این مدرسه شرط معدل گذاشتهاند. مدرسه فقط دانشآموزان با معدل بالا را قبول میکرد. پدرم بهشدت با این کار مخالف بود.
او گفت: «هنر این نیست که دانشآموز ممتاز را تحویل گرفت و دانشآموز ممتاز تحویل داد. هنر آن است که از دانشآموز ضعیف یک دانشآموز ممتاز ساخت. اینکه برای بچهها شرط معدل بگذاریم و یک عده را از تحصیل محروم کنیم کار قابل قبولی نیست. پدرم معتقد بود که مدرسه باید فرصتی برای اصلاح افراد و تربیت آنها باشد. با این کار آنها تبعیض را یاد میگیرند.» البته این روزها از دبیرستان پسرانه احمد عدلپرور چیزی جز نام باقی نمانده است. در حال حاضر دبیرستان دخترانه رضوان به این مدرسه منتقل و مدرسه دخترانه شده است.
- خدمات خیریه بیشمار
مرحوم عدلپرور علاوه بر مدرسهسازی در بسیاری از امور خیریه پیشگام بود و در واقع هر جا که میتوانست گرهی باز کند حضور داشت. کوروش عدلپرور، درباره دیگر خدمات خیریهای پدرش میگوید: «ساخت اورژانس بیمارستان دکتر شریعتی، ساخت مسجد در دلیجان، ساخت بیمارستان فیروزآباد شیراز، ساخت مساجد در مناطق محروم، راهاندازی صندوق قرضالحسنه دانشگاه تهران، راهاندازی صندوق قرضالحسنه عدلپرور، اجاره به زوجهای جوان و پسانداز پول آنها برای خرید خانه از دیگر خدمات خیّرانه پدر بود.»
او به واسطه خدمات و کارهای خیریهاش از رئیس آموزشوپرورش نورآباد ممسنی و وزیر آموزش و پرورش وقت لوح تقدیر دریافت کرد.
- زندگی با مردم
«پدرم تا زمانی که زنده بود، عاشقانه زندگی میکرد. عاشق زندگی و عشق ورزیدن به مردم بود.» کوروش عدلپرور با این عبارات پدرش را توصیف میکند و میگوید: «ساده زندگی میکرد. با وجود اینکه ماشین شخصی داشت، اکثراً برای رفتوآمد از اتوبوس استفاده میکرد. دوست داشت با مردم باشد. حرف و درددلهای آنها را گوش میداد.
میگفت اینوروآنور رفتن با ماشین خودش او را از مردم دور میکند، نمیفهمد آنها چه میخواهند. همیشه در یک کیسه نایلونی برای پرندهها ارزن توی جیبش داشت. هرجا پرندهای میدید برایش دانه میریخت. علاقه پدرم به کار خیر وصفنشدنی است. هرچند بسیاری مواقع در انجام کار خیر ناملایمات و بیمهریهایی هم میدید، اما بازهم دنبال گرهگشایی از کار خلق خدا بود تا اینکه ۱۵ شهریور ۱۳۸۶ برای همیشه به آسمان ابدیت پرواز کرد.»