همشهری آنلاین_بهاره خسروی: مرحوم «ابراهیم ابراهیمی کلهرودی» و «تقی ابراهیمی کلهرودی»، برادران نیکوکاری که سالها در محله امامخمینی(ره) زندگی میکردند، با دلی دریایی، زمین به ارث رسیده خانه پدری را در سالهای پایانی عمر پرخیر و برکتشان وقف مدرسهسازی کردند. آنها با این کار خداپسندانه، علاوه بر زنده نگه داشتن نام و یاد پدر، یکی از معتمدان و نیکوکاران خیابان امام خمینی(ره)، باعث ترویج سنت حسنه وقف در میان دانشآموزان مدرسه «محمد ابراهیمی کلهرودی»، واقع در خیابان امام خمینی(ره)، بین خوش و قصرالدشت در تکه دهم پایتخت و بسیاری از همسایگانش شدند. در این گزارش، با «منیژه ابراهیمی کلهرودی»، فرزند مرحوم «ابراهیم ابراهیمی کلهرودی»، در اینباره گفتوگو کردیم.
«ابراهیم ابراهیمی کلهرودی» سال ۱۳۰۹ در شهرستان نطنز متولد شد و در ۲۳ تیر ۱۳۹۵ در تهران درگذشت. همچنین «تقی ابراهیمی کلهرودی» سال ۱۳۱۱ در نطنز به دنیا آمد و در ۲۶ تیر ۱۳۹۶ به برادر بزرگتر پیوست. «منیژه ابراهیمی کلهرودی» با یادی از پدر و عمویش میگوید: «پدر و عمویم در روستای کلهرود متولد شدند و با اینکه پدر بزرگم چهار فرزند پسر و دو دختر داشت، این دو برادر به یکدیگر وابستگی شدید داشتند و متأسفانه هر دوی آنها را به فاصله کمی از دست دادیم. پدر تا هشتسالگی در زادگاهش بود و همراه عمویم در مکتبخانه درس میخواند تا اینکه همراه پدربزرگم به تهران و خیابان امام خمینی(ره) کوچ میکنند. مهاجرت فصل تازهای را در زندگی پدر و عمویم رقم میزند.»
- فرصت کوتاه محک زدن دانش
بعد از کوچ خانواده ابراهیمی به پایتخت، ادامه تحصیل فرزندان و طی کردن مراتب علمی دغدغه پدر خانواده است. منیژه درباره ماجرای نامنویسی پدر و عمویش در دبستان فردوسی خاطره جالبی را از قول پدرش روایت میکند: «دبستان فردوسی یکی از مدارس خوبی بود که پدربزرگم برای نامنویسی دو پسرش به آن مراجعه میکند. تصور بر این بوده که با توجه به سواد مکتبخانهای و مهارت در خواندن و نوشتن پسرها، هر دو آنها در کلاس بالاتری از پایه اول ابتدایی نامنویسی شوند، اما مدیر مدرسه این را قبول نمیکند و به پدربزرگ پاسخ منفی میدهد. پدر و عمویم از این وضع ناراحت میشوند و در حیاط مدرسه شروع به گریه میکنند به نحوی که دل مدیر از این گریه کودکانه و معصومانه نرم میشود و به آنها فرصت یکماهه میدهد تا در این مدت کتابهای درسی پایه اول را مطالعه کنند و امتحان دهند. خوشبختانه دو برادر از امتحان سربلند بیرون میآیند و تحصیلاتشان را در همین مدرسه از سر میگیرند.»
- تصویری از دوران تحصیل و کار
بالاخره نوبت به ادامه تحصیل بهصورت آکادمیک در دانشگاه و انتخاب شغل و حرفه مناسب میرسد. خانم ابراهیمی کلهرودی میگوید: «پدرم رشته تکنیسین هوشبری را در دانشگاه دنبال کرد و پس پایان تحصیلات هم کارش را در ارتش پی گرفت و با درجه افسری بازنشسته شد.»به گفته او، تقی، برادر کوچکتر، هم بعد از مقطع ابتدایی، وارد دبیرستان البرز شد و در ادامه، در دانشگاه تهران رشته پزشکی را دنبال کرد. سال ۱۳۴۳ برای دریافت تخصص به آمریکا رفت و متخصص زنان و زایمان و نازایی شد. سال ۱۳۴۸، به دلیل مرگ برادر، به سرزمین مادری بازگشت و تا سال ۱۳۵۳ در ایران ساکن بود. بعد از مرگ همسر، دوباره تصمیم به مهاجرت گرفت و سال ۱۳۶۴ به دلیل سکونت فرزندان در آمریکا راهی این کشور شد.
- در امتداد روش پدر
حس انساندوستی و گرهگشایی از کار خلق خدا سنت حسنهای بود که از پدر برای این دو برادر به یادگار ماند. منیژه با بیان این مطلب ادامه میدهد: «پدربزرگم از معتمدان و سفرهداران خیابان امام خمینی(ره) بود. او در مناسبتهای مختلف، مانند ماه مبارک رمضان، ایام محرم، نیمه شعبان، پذیرای دوستان و آشنایان و بهویژه کاسبان محل بود. این سنت به فرزندان او به ارث رسید و ابراهیم و تقی هر دو راه پدر را ادامه دادند. پدرم هم مانند پدرش به همان سبک و سیاق میان اهالی ریشسفیدی میکرد و برای گرهگشایی از کار مردم در زمان حیاتش از تلاش و کوشش دریغ نمیکرد. اگر کسی بدهکاری یا گرفتاری مالی داشت، حتماً برای ادای قرض یا کمک به او پیشقدم میشد. خانه پدری این دو برادر در خیابان امام خمینی(ره) مکان برپایی بسیاری از مراسم شادی اهالی بود.»
- نامی که ماندگار شد
اما چه شد که این دو برادر تصمیم گرفتند تا خانه پدری را برای همیشه وقف مدرسهسازی کنند؟ منیژه خانم برای تعریف انگیزه پدر و عمویش گریزی به روزهای جوانی آنها میزند: «در مجاور این خانه مدرسهای با عنوان بهاری بود که در طول این سالها چندین بار نامش تغییر کرد.
عموتقی در دوران دانشجویی به دلیل نبود برق در خانه با اجازه مدیر شبها در داخل مدرسه بهاری درس میخواند و خاطرات خوشی از این مدرسه و شبهای امتحان داشت. این خاطرات خوش در ذهن عمو باقی ماند تا اینکه خانواده پسرعموی آنها، «حبیبی کلهرودی»، تصمیم میگیرند زمین خانهشان را وقف مدرسه کنند. همین رفتار بود که مشوق برادران ابراهیمی کلهرودی شد تا با خرید سهم ارث بقیه خواهران و برادران از خانه پدری، سال ۱۳۹۱ زمین آن را وقف مدرسهسازی کنند. تنها شرط آنها برای این وقف، استفاده از نام پدرشان «محمد ابراهیمی کلهرودی» به مدت ۱۵۰ سال بود.»
به گفته منیژه ابراهیمی، این کارها دل بزرگ و طبع بلند میخواهد. پدرم مانند دیگران در زندگی نیازهایی داشت و بیمشکل نبود، اما پدر و عمویم طبع بلندی داشتند و این اقدام هم برگرفته از همین دیدگاه آنها بود. آنها برای رسیدن به آرامش و حس خوب و زنده نگه داشتن نام پدرشان دست به این کار خیر زدند و این برای ما ارزشمند و قابل احترام بود.
نظر شما