در شمیران به دلیل آب وهوای خوش و وجود قناتهای پرآب و زلالش، نوبرانههای خوشمزهای به عمل میآید. این نوبرانهها در فصل بهار برای مردم بسیار هیجانانگیز و جذاب بود. نوبرانههایی که با چاقاله بادام و گردو، آغاز و به میوههای تابستانی ختم میشد. فروش نوبرانهها هم راه و رسم داشت و حرفهای به حساب میآمد. فروشنده دورهگرد، نوبرانه اعم از چاقاله بادام یا میوههای نوبر فصل داغ تابستان را در سینی مسی بزرگی که دور آن کنگره داشت و مجمع نامیده میشد، میریخت.
وسط مجمع نیز چراغ زنبوری میگذاشتند تا با تاریک شدن هوا باز هم بتوانند نوبرانه بفروشند. فروشنده حتماً دستمالی دور گردنش داشت که با تکان دادن آن در هوا و خواندن اشعار تبلیغ و مشتری جلب میکرد. معمولاً فروشندگان نوبرانه، سرپل تجریش یا در محلههای دیگر شمیران که رفتوآمد آسانتری برای تهرانیها داشت، میایستادند. شعر گردوفروش که یکی از معروفترین اشعار برای فروختن گردوی نوبرانه است در دستگاه بیات تهرانی خوانده شد: «پوست کنده و بیدردسر آوردم/گردوی تازه نقلتر آوردم/گردوی من گردوی نوبرونه اس/از بس که گنده اس قد هندونه اس/آباد شه شمرونی الهی باغت/هرچی گرون شه باز میام سراغت».