همشهری آنلاین_مرضیه موسوی: ساکنان «باغ فرشته تهران» زنان و دختران دارای معلولیت ۱۴ ساله به بالا هستند؛ بعضی افراد سالهاست در این مرکز شبانهروزی نگهداری میشوند و برخی دیگر طی سالهای اخیر برای زندگی به این مرکز آمدهاند؛ مرکزی که این روزها به نام مجتمع خدمات بهزیستی و توانبخشی شهدای هفتمتیر شناخته میشود و اکنون ۶۰ ساکن دارد؛ افرادی که هرکدام خود را عضوی از این خانواده بزرگ میدانند و برای داشتن زندگی هدفمند با وجود کم و کاستیها و موانعی که شهر تهران پیش پایشان گذاشته است تلاش میکنند. باغ فرشته یکی از مراکز خیریه محله الهیه است که شاید اهالی شمیران کمتر با آن آشناباشند.
قدمت باغ فرشته تهران به پیش از انقلاباسلامی برمیگردد؛ زمانی که واقف ملکی در الهیه را برای نگهداری از سالمندان و افراد دارای معلولیت وقف کرد. به مرور سالمندان از باغ فرشته به مراکز دیگر رفتند و اینجا زیر نظر سازمان بهزیستی به خانه مددجویان دارای معلولیت تبدیل شد. این روزها ۶۰ زن و دختر دارای معلولیت بالای ۱۴ سال در این مرکز زندگی میکنند و روزگار میگذرانند.
«سعید سعدآبادی» مدیر باغ فرشته و مدیرعامل انجمن عالی مراکز توانبخشی غیردولتی معلولان کشور میگوید: «این مرکز از سال ۱۳۵۰ راهاندازی شد. ۲ سال پیش بود که باغ فرشته به بنیاد همیاران خیر جمعی ایرانیان واگذار شد. از ۲ سال پیش که ما این مرکز را تحویل گرفتیم تغییرات زیادی در آن به وجود آوردیم؛ از تغییر و تحول در ساختمان خوابگاه و محل زندگی افراد تحت حمایت تا فعالیتهایی که در اینجا انجام میشود.»
- چالشهای بزرگ
باغ فرشته یا همان مجتمع خدمات بهزیستی و توانبخشی شهدای هفتمتیر از ساختمانهای مختلف اداری و توانبخشی و کارگاه و خوابگاه تشکیل شده است؛ ساختمانهایی که برخی از ابتدای وقف این مرکز برپا بودند و تعدادی از آنها هم سالهای بعد با توجه به نیازهای مرکز به این مجموعه اضافه شدهاند.
سعدآبادی میگوید: «زمانی که ما این مرکز را از بهزیستی تحویل گرفتیم با چالشها و مشکلات مختلفی روبهرو بود. از فرسوده بودن ساختمانها تا بدهیهایی مثل پرداخت اجاره به اوقاف و مشکلات دیگر. از طرفی در سالیان گذشته بارها مدیریت این مرکز تغییر کرده و بچههای باغ فرشته از این تغییرات همیشگی ناراضی بودند. یکی از مهمترین اتفاقاتی که طی ۲ سال گذشته در باغ فرشته رقم خورد این است که ما کارهای جاری مرکز را به خود بچهها سپردهایم تا از مهارتهایشان استفاده کنیم. ایجاد زندگی هدفمند برای آنها و دادن مسئولیت به آنها نتیجه خوبی هم برای ما داشت. این موضوع هم در روحیه بچهها تأثیر زیادی گذاشت و هم مشارکت و تعاملشان را بیشتر کرد.
ما حتی انبار مرکز را هم به خود بچهها واگذار کردیم و بابت کارهایی که در مرکز انجام میدهند حقوق به آنها تعلق گرفته است.»
- آشنایی با محله
ساختمانهای فرسوده باغ فرشته به تازگی، بازسازی و تغییراتی در اتاقها و دیگر محیطهای این مرکز ایجاد شده است؛ اتفاقی که به کمک خیّران و همراهان مؤسسه رقم خورده. «میترا قربانی» نایب رئیس هیأتمدیره بنیاد خیریه همیاران خیر جمعی ایرانیان میگوید: «برای نخستین بار در مراسمی که در مرکز گرفته شده بود به اینجا مراجعه کردم و با خیریه و افرادی که در آن فعالیت میکردند آشنا شدم.
وقتی آقای سعدآبادی موضوع مرمت این مرکز را مطرح کردند من اعلام آمادگی کردم و گفتم حاضرم به کمک دوستان و آشنایانی که سراغ دارم برای این کار پیشقدم شوم. او این مسئولیت را به من سپرد. من به واسطه حرفه تخصصیام در زمینه معماری و کمک دوستانم توانستم این مرکز را مرمت و بازسازی کنم. پژمان بازغی، بازیگر بهعنوان سفیر ما در جمعآوری کمک برای مرکز و تأمین هزینهها همکاری خوبی با ما داشت.»
تا قبل از برگزاری این مراسم، او هیچ آشنایی با باغ فرشته نداشت و فکرش را نمیکرد حضورش در مراسم ۲ سال پیش، او را به یکی از مهمترین داوطلبان فعال در این مرکز تبدیل میکند: «من بهعنوان آرشیتکت سالهاست در الهیه مشغول به کار هستم. با این حال هرگز از وجود چنین مرکزی مطلع نبودم. حتی فکر میکنم بسیاری از اهالی این محله هم از وجود این مرکز و فعالیتهای آن بیخبر باشند. اما آشنایی کوچک با اینجا میتواند پل ارتباط ما با مردم محله و خیّران را ایجاد کند.
ما در این مرکز از صفر تا صد هزینههای خورد و خوراک، پوشاک، اسکان، تأمین دارو و درمان، هزینه تحصیل و تمام آنچه به زندگی روزمره بچههای باغ فرشته مربوط میشود را برعهده داریم. پس خیّران هم میتوانند در هریک از این زمینهها که دوست داشتند به ما کمک کنند؛ از کمک نقدی تا کمکهای داوطلبانه یا خرید مواد غذایی خشک و...»
- هدف؛ ترخیص بچههاست
بچههای باغ فرشته شرایط و وضعیت جسمانی مختلف و متفاوتی دارند؛ از ناشنوایی تا مشکلات جسمی و حرکتی و حتی افرادی که امکان حرکت کردن ندارند و نیاز به مراقبتهای ویژهای برای انجام امور روزانه خود دارند. یکی از اهدافی که این روزها در باغ فرشته دنبال میشود، کمک به ترخیص افرادی است که امکان و آمادگی زندگی مستقل را دارند.
قربانی میگوید: «مهمترین هدف ما این است که بچهها را به مرحلهای از آمادگی و استقلال برسانیم که بتوانند از اینجا ترخیص شوند و زندگی مستقلی داشته باشند. برای این کار علاوه بر تأمین مالی هزینه اجاره و کارهای دیگر به توانمند کردن بچهها هم نیاز داریم. بچههایی که ترخیص میشوند باید بتوانند از عهده زندگی روزمره خود برآیند. گاهی این کار را با کمک و همراهی پرستار انجام میدهند و گاهی به کمک دوستان دیگرشان در مرکز.
برای مثال ممکن است در این مرکز ۲ فرد دارای معلولیت داشته باشیم که بتوانند مکمل هم باشند و برای رتق و فتق زندگی خود به همدیگر کمک کنند. از ۳ سال گذشته تاکنون ۳ نفر از بچهها از مرکز ترخیص شده و با کمک بنیاد توانستهاند زندگی مستقلی داشته باشند. در یکی از این موارد، یکی از دختران ازدواج کرد و ما برای ساخت زندگی تازه در کنارش بودیم و به او کمک کردیم.»
- شیوع کرونا و محدودیتها
نامناسب بودن اغلب فضاهای شهری برای تردد افراد دارای معلولیت به خودی خود آنها را از اغلب محیطهای اجتماعی دور کرده است؛ از بوستانها و مراکز آموزشی و مهارتی تا مراکز گردشگری و ادارهها. اما در ۲ سال گذشته شیوع کرونا بیش از پیش این افراد را به انزوا کشانده است. «بهاره زینالعابدینزاده» مسئول روابطعمومی بنیاد خیریه همیاران میگوید: «تا قبل از شیوع کرونا به بهانههای مختلف در مرکز مراسم و جشن و دورهمی برگزار میکردیم.
افراد زیادی به اینجا رفتوآمد داشتند و بچهها هم فعالیتهای مختلف آموزشی و... را بیرون از مرکز دنبال میکردند. اما شیوع کرونا ما را محدودتر از قبل کرد. حالا تعداد بسیار کمی از خیّران و داوطلبان به اینجا رفتوآمد دارند و اغلب آموزشها و برنامههای مختلف شهر تعطیل شده است یا بهصورت مجازی انجام میشود. این موضوع در کنار ترس از شیوع کرونا در مرکز، بچهها را با مشکلات روحی مواجه کرده است. از طرفی به دلیل مشکلات اقتصادی کمک خیّران به این مرکز هم کمتر از قبل شده است.»
- حامیان عاطفی
خوابگاه محل استراحت بچههای باغ فرشته است. اتاقهایی که در هرکدام از آنها ۲ نفر از بچهها سکونت دارند؛ بچههایی با معلولیتهایی شدید یا در اصطلاح «فلت» که امکان حرکت ندارند و دختران و زنانی با معلولیتهای جسمی و حرکتی مختلف. «سحر صالحی» روانشناس مرکز میگوید: «زندگی جمعی برای هر فردی ممکن است موضوع دشواری باشد و هرکسی نتواند به راحتی با آن سازگاری داشته باشد. بچههای این مرکز هم نیاز به استقلال دارند و اغلب، زندگی جمعی آنها را خسته و کلافه میکند.»
او از مهمترین نیازهای روحی و روانی بچههایی میگوید که این روزها بیشتر از هر زمان دیگری از معاشرت و ارتباط با دیگران دور هستند: «در کنار نیازهای جسمی و رسیدگی و مراقبت، بچههای ما به معاشرت و حمایتهای روحی و عاطفی هم نیاز دارند. برخی از آنها در گذر زمان توانستهاند این حامیان عاطفی را پیدا کنند و زمانی هرچند کوتاه با آنها در ارتباط باشند. همچنین سعی میکنیم ارتباط سالمی بین آنها و خانوادههایشان برقرار کنیم و آنها را بهطور کامل از خانواده خود دور نکنیم. چون به هر حال از نظر روحی و روانی به حضور خانواده هم نیاز دارند.» داشتن زندگی هدفمند هم از دیگر نکاتی است که او برای دور کردن بچههای باغ فرشته از افسردگی از آن یاد میکند.
- هنرستان، قلب تپنده باغ فرشته
هنرستان قلب تپنده باغ فرشته است؛ جایی که زنان و دختران مرکز در آن مهارتهایی را که دوست دارند آموزش میبینند. «مریم گلی» یکی از قدیمیترین ساکنان باغ فرشته است. موهای جو گندمیاش را زیر روسری مرتب میکند. دستش را به گوشه چرخهای ویلچر میگیرد و به سمت سماور و کنجی میرودکه اسمش را «کافه مریمگلی» گذاشتهاند. چای تازه دم را دست مهمانی میدهد که روی نیمکت نشسته است. گوشهای از سالن کارگاه با یک نیمکت و میز و سماور به کافه مریم گلی تبدیل شده و جایی است برای استراحت بچههای باغ فرشته. همه گلهای باغچه و گلدانهایی که در ورودی کارگاه به چشم میخورند هم به دست مریم گلی کاشته شده است.
کارگاه سالنی است با اتاقهای متعدد که در هرکدام از آنها امکاناتی برای آموزش و انجام کارهای مختلف قرار داده شده است. تار و پود قالی کوچک به دست دخترانی بافته میشود که روی ویلچر نشستهاند یا انگشتان و مچ دستهایشان دچار ضایعه است. گوشهای از همین کلاس ۲ نفر از دختران تمرین موسیقی میکنند. «سپیده شفقی» مسئول این کارگاههاست و مدیر هنرستان باغ فرشته. میگوید: «از مهمترین مشکلاتی که بچههای این مرکز با آن دست و پنجه نرم میکردند این بود که به زندگی هدفمند نیاز داشتند. من این ظرفیت را در هنرستان مرکز دیدم و مسئولیت آن را برعهده گرفتم که در اینجا به مهارتآموزی و کارآفرینی بپردازم.»
نخستین کارگاه را با یکی از ساکنان باغ فرشته آغاز کرده بود و الان ۱۰ نفر در کارگاه خیاطی این مرکز مشغول کار هستند و به درآمدزایی رسیدهاند. او میگوید: «این همکاری را با مراکز مثبت زندگی انجام دادیم که در حوزه کارآفرینی و اشتغال فعالیت میکند. در ابتدا تولیدات این کارگاه به دوخت دستمال و دیگر وسایلی محدود میشد که بازارفروشی برای آنها وجود نداشت و فقط در فروشگاههای خیریه به فروش میرفتند. اما امروز تولید و فروش آنها هدفمند شده است و با توجه به سفارشها تولید میکنند. مهمترین هدفی که ما دنبال میکنیم این است که اعضایی که توانایی و علاقه به این کار دارند توانمند شوند و با کسب درآمد، استقلال نسبی به دست بیاورند. بهطوری که حتی اگر از این مرکز ترخیص شدند یا اگر کارگاه به هر دلیل تعطیل شد بتوانند به اشتغال خود ادامه دهند.»
مهرههای رنگی در کارگاه زیورآلات یکی پس از دیگری نخ میشوند. دستبندها و گوشوارههایی که طرحهای آن از ذهن خلاق دختران و زنان باغ فرشته بیرون آمده است گوشهای از میز چیده شدهاند و هر ساعت بر تعدادشان افزوده میشود.
گوشه دیگری از همین کارگاه، تکههای چوب خبر از برگزاری کارگاه معرق میدهند. شفقی میگوید: «اکنون کارگاههایی برای مهارتآموزی در این مرکز دایر کردهایم. علاوه بر آن در حوزههای مختلف برای کارآفرینی به بچهها آموزش میدهیم. یکی از این حوزهها اپراتور کامپیوتر است که با خرید دستگاههای کامپیوتر و آموزش انجام شده.
زیورآلات هم دیگر کارگاه تولیدی ماست. تعدادی از بچههای مرکز صفحات مجازی ما را اداره و محتوای لازم را برای این فضا آماده میکنند؛ از متن و عکس و بارگذاری مطالب، همه این امور به دست بچهها و با مدیریت آنها انجام میشود. گرچه این روزها به دلیل شیوع کرونا محدودیتهای زیادی برای رفتوآمد بچهها وجود دارد اما در صورت نیاز برای آموزش اعضای این مرکز، آنها را به آموزشگاههای مختلف میفرستیم یا از مربیان دعوت میکنیم تا در اینجا حضور پیدا کنند.»
کسب درآمد و اشتغال از مهمترین دغدغههایی است که بچههای این مرکز با آن روبهرو هستند. مهارتآموزی و توسعه فعالیتهای هنرستان باغ فرشته علاوه بر افزایش روحیه و اعتماد به نفس آنها، مشکل اشتغال را تا حدودی برای آنان رفع میکند.