همشهری آنلاین _ فاطمه عسگری نیا: موقوفاتی که بسته به شرایط و نوع وقفنامهشان تأثیرات مثبت زیادی در زندگی مردم داشتهاند؛ از موقوفات آموزشی و فرهنگی تا درمانی و بهداشتی. خیلیها معتقدند که وقف زبان خیر مشترک بین کشورهای جهان است و عدهای میگویند وقف بستر دستگیری از نیازمندان و ایجاد تعادل نسبی در جامعه است. خلاصه اینکه خیرات و برکاتی که از وقف به جامعه میرسد از دیرباز مورد توجه مردم است. هر چند این روزها شاهد تحقق شکل جدیدی از وقف در جامعه از سوی جوانترها هستیم؛ مثل وقف زمان شخصی برای رسیدگی به بیماران و نیازمندان توسط افراد داوطلب و درواقع وقف مهر و مهربانی. مناطق یک، ۲ و ۳ در پایتخت دربرگیرنده موقوفات زیادی است؛ البته این ویژگی مدیون زندگی افراد متمولی است که طی دورانهای مختلف در این مناطق زندگی کردهاند. در این گزارش قصه برخی از این موقوفات را روایت کردهایم.
در کوچهپسکوچههای قدیمی منطقه یک که قدم میزنیم تعداد موقوفات کم نیست. یکی از موقوفات بزرگی که در منطقه یک وجود دارد باغ «حاج حسینکنی» در دل محله اراج است. برای رسیدن به این باغ موقوفه باید از مقابل مسجدجامع اراج در میانه انبوهی از ساختمانهای قد کشیده در اطرافش گذشت. درست در انتهای دیوارهای مسجد، دیوار خشت و گلی باغ قدیمی محله به چشم میخورد. این دیوار ما را به کوچهای قدیمی هدایت میکند که این روزها به یک پیادهراه زیبا تبدیل شده و اهالی قدیمی اراج حسابی در آن خاطرهبازی میکنند. راسته دیوار باغ را که طی میکنیم با دیوارهای گلی فروریختهای روبهرو میشویم که محوطه باغ از میانشان راحتتر به چشم میخورد. این باغ ۲۸ هزارمترمربع وسعت دارد که در گذشته بیش از ۳ هزار اصله انواع درخت مثمر و غیرمثمر داشت.
عواید این باغ چه در دوران حیات حاج میرزا حسین حاج محمد علیکنی و چه در دوران بعد از فوت وی صرف امور خیریه میشد. علتش هم این بود که او فرزندی نداشت. به همین علت این باغ را سال ۱۳۳۲ وقف امور خیریه کرد. سال ۱۳۴۲ که حاج حسین از دنیا رفت با همکاری مسجدجامع اراج ۵ شب از شبهای ماه مبارک رمضان و ۵ شب از شبهای ماه محرم با درآمد حاصل از این باغ برای روزهداران و عزاداران اباعبدالله(ع) سفره اطعامی پهن میشد. اهالی اراج ارادت خاصی به حاج حسین کنی دارند.
«هادی کاشانی» از اهالی قدیمی این محله به نیکی از این واقف یاد میکند و میگوید: «حاج حسین کنی یکی از واقفان بزرگ و از ساکنان مورد وثوق محله بود. او وصیت کرده بود پس از فوتش از عایدی این باغ برای تأمین هزینههای عزاداری محرم در مسجدجامع و اطعام اهالی در ماه مبارک رمضان استفاده شود.» برای آبیاری این باغ با توجه به وسعت قابل توجهی که داشت از یک رشته قنات استفاده میشد. اما این قنات کمکم کارآیی خود را از دست داد و سالها با زحمت و رسیدگی افراد دلسوز محله نگهداری میشد. چون نه تنها منشأ خیرات و برکات گوناگونی برای مستمندان بود بلکه مانند یک ریه طبیعی و سبز فضای این محله و منطقه را تصفیه میکرد.»
حاج میرزا حسین حاج محمدعلی کنی توصیه کرده بود که درآمد و عواید این باغ باید صرف مجالس عزاداری امام حسین(ع)، پذیرایی روزهداران در ماه مبارک رمضان، رسیدگی به ایتام و خرید مایحتاج طلاب حوزه علمیه قم شود. اما با خشک شدن درختان این باغ چندسالی میشود که مردم محله چشمانتظار تعیین سرنوشت جدیدی برای آن هستند.
این موقوفه طبق آخرین تصمیمات اخذ شده در شهرداری منطقه یک قرار است به یک بوستان محلی در اراج تبدیل شود تا خاطرههای خوب اهالی در آن حفظ شود. بوستانی که در روزهای خوب و بد اهالی همراهشان بوده و آنها زیر سایه درختان این باغ قد کشیدهاند و دوست دارند با تبدیل این باغ به یک بوستان مانع خشک شدن درختان سرسبز و سر به فلک کشیده آن شوند. اهالی محله اراج که سالها با همکاری و مشارکت این باغ را حفظ کردهاند چشمانتظار وقوع اتفاقات خوب در آن هستند.
- بیمارستان اختر در زرگنده
یکی دیگر از موقوفات مهم و ارزشمندی که در پهنه شمال شهر تهران واقع شده و سالهاست که مردم از برکت وجودش در حوزه درمان بهرهمند هستند بیمارستان «اختر» است. این موقوفه در خیابان شریعتی، خیابان پل رومی، خیابان شریفی منش، بنبست آذر واقع شده. عمر بیمارستان اختر به ۶۸ سال پیش میرسد. زمین آن را سال ۱۳۲۵ اخترالملوک سهرابی وقف هلالاحمر کرده است. ساختمان مرکزی این بیمارستان سال ۱۳۳۲، تأسیس و تحویل ارتش آمریکا شد. ساختمانهای شماره ۱ و ۲ که از جمله اراضی عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود به فرزند وی، «فیروز میرزا» و بعد هم نوادگان او رسیده بود.
این مجموعه که تا سال ۱۳۵۸ در اختیار بنیاد مستضعفان قرار داشت مجموعاً با ساختمان مرکزی به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی واگذار شد. پس از ادغام بهداری و دانشگاهها در سال ۱۳۶۵ بهعنوان مرکز پزشکی، آموزشی، درمانی جزو واحدهای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی قرار گرفت. فعالیت اساسی و عمده این بیمارستان در رشته تخصصی ارتوپدی است. وسعت زمین این بیمارستان حدود ۵ هزار و ٧٥٠مترمربع است و علاوه بر اهالی ساکن در محدوده شمیرانات و خیابان زرگنده، به شهروندان دیگر مناطق تهرانی هم در بخشهای مختلف ارتوپدی، دندانپزشکی، چشمپزشکی، پوست و اعصاب و روان خدمات ارائه میکند. «اسماعیل حسینی» از اهالی قدیمی محله پل رومی میگوید: «مردم محله سالهای سال زیر سایه این موقوفه مشکلات درمانی خود را دنبال میکنند و با همه وجود اثرات مثبت این موقوفه را در زندگی خود لمس کردهاند.»
- کتابخانه حکیم در نیاوران
تنوع موقوفات در پهنه شمال تهران خودش حکایت از نگاه ویژه اهالی این مناطق به وقف دارد. کتابخانه وقفی حکیم در نیاوران یکی دیگر از موقوفات ارزشمند در این محدوده است. برای رفتن به کتابخانه حکیم باید خود را به خیابان سرتیپ خلبان رضا سعیدی برسانید. کتابخانه موقوفه حکیم سال ۱۳۷۵ مصادف با ولادت حضرت امام حسین(ع) توسط آیتالله «سید محمدتقی حکیم» و مرحومه حاجیه خانم «مرضیه حکیم» وقف شده است. آیتالله حکیم منابع کتب خطی، چاپ سنگی و چاپی کتابخانه و حاجیه خانم حکیم محل کتابخانه را اهدا کردند. این کتابخانه سال ۱۳۷۹ با عنوان وقف بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) ثبت شد. فضای ساختمان اهدایی اولیه خیلی بزرگ نبود. به همین دلیل سال ۱۳۸۸ واقفان با خرید ساختمانهای اطراف کتابخانه بستر توسعه فضای فیزیکی کتابخانه را فراهم کردند.
سال ۱۳۹۳ ساختمان جدید در زمینی به مساحت ۴۲۰مترمربع در ۶ طبقه و با بنایی حدود هزار و ۸۰۰مترمربع ساخته شد.
در این کتابخانه که این روزها یکی از گنجههای ارزشمند کتاب برای دوستداران و علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی است ۱۷۳ نسخه کتاب چاپ سنگی، بیش از ۲۸ هزار نسخه کتاب چاپی و حدود ۱۵ عنوان نشریه ادواری برای سطوح مختلف وجود دارد. کتابخانه حکیم در میان اهالی حسابی مورد اقبال است و ۷ هزار نفر عضو دارد. «سید باقر حسینی» از اهالی خیابان شهید سعیدی میگوید: «این کتابخانه وقفی باعث تسهیل دسترسی علاقهمندان به کتابهای ارزشمند تاریخی و فرهنگی در محله شده است. ضمن اینکه دانشآموزان و پژوهشگران منطقه نیز میتوانند از مزایای آن بهرهمند شوند.»
- موقوفات محمود افشار
بنیاد موقوفات محمود افشار برگی زرین بر پیشانی فرهنگ و ادب ایران به شمار میآید. این موقوفات در خیابان ولیعصر(عج)، نرسیده به دوراهی زعفرانیه در میان کوچه لادن واقع شده است. انتشار کتابهایی که مراجع مهم علمی در حوزه زبان فارسی و ایرانشناسی به شمار میآیند و اهدای جایزه به ایرانشناسان و فعالان ادب و زبان فارسی ۲ شاخصه مهم بنیاد موقوفات محمود افشار است. در این بنیاد از گذشته تاکنون همه کوشیدهاند آرمانها و آرزوهای واقف را جامه عمل بپوشانند و به جوانان ایران خدمت برسانند. «مهدی یساولی» پژوهشگر تاریخ تهران در این باره میگوید: «محمود افشار یزدی دولتمرد، نویسنده، شاعر، روزنامهنگار و نیکوکار ایرانی در سالهای پایانی دهه ۳۰ شمسی پس از دههها فعالیت در عرصه فرهنگ، ادب، تاریخ و سیاست ایران نخستین املاک و داراییهایش را وقف و در دهههای بعد این حرکت را با وقف اموال تازه تقویت کرد.»
به گفته او محمود افشار یزدی سال ۱۲۷۲ شمسی در یزد متولد شد. او را در نوجوانی برای تحصیل نزد عمویش به شهر بمبئی فرستادند. پس از ۳ سال که به ایران بازگشت در مدرسه علوم سیاسی به تحصیل مشغول شد. سوییس مقصدی بود که در سالهای پایانی دهه دوم زندگیاش به آنجا رفت. دستآورد ۷ سال درسآموزی در لوزان سوییس، دکترای حقوق برای او بود. محمود افشار سال ۱۳۰۰ به ایران بازگشت.
ریاست مدرسه تجارت که از سوی داور به او پیشنهاد شد از نخستین موقعیتهای گوناگون اداری زندگی او بود. سال ۱۳۰۵ به دعوت علیاکبر داور وارد تشکیلات نوین دادگستری شد. سپس به پیشنهاد سیدحسن تقیزاده به وزارت دارایی رفت و ریاست اداره اقتصادی و حقوقی را برعهده گرفت. بازگشت به دادگستری اقدام بعدی او بود. ابتدا به مقام دادیاری دیوان عالی کشور رسید و سپس مستشار شد. در نخستین سالهای دهه ۲۰ به وزارت فرهنگ رفت و اندکی بعد به معاونت وزارت فرهنگ منصوب شد. اما در فروردین ۱۳۲۴ از این سمت کناره گرفت. اینگونه، عمر موقعیتهای اداری محمود افشار در سمتهای دولتی پایان یافت. محمود افشار در کنار فعالیتهای اداری و سیاسی همواره علاقه خود را به فعالیتهای مطبوعاتی و علمی نشان میداد.
سالها ذهن وی درگیر این موضوع بود که چگونه میتواند به عرصهای که عشق و علاقه او را دههها به خود اختصاص داده بود کمکی کند که پس از خودش هم ماندگار باشد. وقف املاک و داراییها بهترین راهی بود که او میتوانست برگزیند. بنابراین با وقف ۲۷ رقبه از املاک شخصی و اختصاص درآمد این رقبات برای تحکیم مبانی زبان و ادب پارسی و ایجاد کتابخانه و قرائتخانه و تأسیس بهبودستان و کودکستان قدم مؤثری در تقویت بنیههای فرهنگی کشور برداشت.
ساختمان لغتنامه دهخدا، مؤسسه باستانشناسی دانشگاه تهران، ساختمان مرکز آموزش زبان فارسی، ساختمان دانشنامه بزرگ فارسی، دبستان و راهنمایی و دبیرستان دکتر محمود افشار در میدان ونک، سالن ورزشی دانشگاه امیرکبیر و ۷۰۰ خانه در شهرری که در اختیار تعاونی فرهنگیان گذاشته شده است مهمترین موقوفات محمود افشار به حساب میآید.
- وقف مهربانی
«علی دمیرچی» از نظامیهای بازنشسته است که حدود ۶۰ سالی از عمرش میگذرد وقتی در میان بچههای بدسرپرست و بیسرپرست قرار میگیرد چنان غرق بازیهای کودکانه با آنها میشود که سن و سالش را فراموش میکند. لبخند لحظهای از چهره مهربانش جدا نمیشود. او وقتش را وقف این بچهها کرده و میگوید: «دوست داشتم همیشه در سنت حسنه وقف سهمی داشته باشم. اما نه توان وقف مدرسه و مسجد داشتم و نه میتوانستم در وقف زمین برای ساخت بیمارستان و... مشارکت کنم.
به همین علت تصمیم گرفتم از آنچه در وجودم دارم در این راه بهرهببرم. بنابراین با خدا عهد بستم که بخشی از وقت خود را بعد از بازنشستگی وقف رسیدگی به این بچهها کنم.» او هر روز خود را از منطقه ۲ به محلههای پایین شهر میرساند و با حضور در مراکز ویژه این کودکان میکوشد با محبت، بازی کردن و قصهخوانی آنها را با روی دیگر زندگی هم آشنا کند.
- وقفهای خلاقانه
وقف تواناییها و استعدادهای درونی روشی نوین در احیای سنت وقف از آنجا که وقف ریشه در فرهنگ ما ایرانیها دارد و همواره مردم دوست دارند به نوعی سهمی در اجرای این سنت کهن دینی داشته باشند طی سالهای اخیر شاهد خلاقیتهایی در وقفهای صورت گرفته از سوی افراد بودهایم. مانند دکتر «زهرا نادری» که با خود قول و قرار گذاشته است هر سال یک هفته از وقتش را وقف مردم محروم در مناطق دورافتاده و محروم کند. او میگوید: «در گذشته وقف مسجد، مدرسه یا حتی خانه بیشتر در میان مردم رسم بود. این در حالی است که با توجه به نیازهای جامعه امروز لازم است با خلاقیتهایی در وقفهایمان بستر خدمترسانی به مردم را فراهم کنیم. ما امروز نیازمند ورود پزشکان، متخصصان فرهنگی و آموزشی و... در حوزه وقفهای خدماتی هستیم. وقف زمانی از عمر برای آموزش دانشآموزان مناطق محروم، وقف زمان برای درمان بیماران نیازمند و وقف زمانی از عمر برای سرکشی به افراد تنها در آسایشگاهها و محبت کردن به این افراد.»او معتقد است که ماندگاری این نوع وقفها هم کم از موقوفات فیزیکی در جامعه نیست.