همشهری آنلاین_معصومه حقجو: در این نمایشگاه تصاویر ۱۳ پزشک عفونی و متخصص آی. سی. یو و پرستار این بخش در معرض دید قرار گرفته و در آخرین روز نمایشگاه تابلو پرتره هر فرد به صاحب تصویر تقدیم شد. به همین بهانه، با این هنرمند نقاش و ۲ نفر از کادر درمان که پرتره آنها در این نمایشگاه در معرض دید قرار گرفته، گفتوگو کردهایم.
«حسام شریفی» میگوید با مشاهده ویدئویی در اینستاگرام، که نشان میداد تعدادی از موزیسینهای معروف در کنار هم مدافعان سلامت را تشویقشان میکردند، ترغیب شد تا برای تشکر از آنها آستین بالا بزند: «از دیدنکاری که در فیلم انجام شد، خوشم آمد. بعد از مدتی با کادر درمان که صحبت میکردم، آنها هم از قدردانیهای مردم به شکلهای مختلف گفتند، اینکه رانندهها کرایه را محاسبه نمیکردند یا در کافیشاپها، بابت سفارشهای کادر درمان از آنها هزینهای نمیگرفتند و... و. کمکم احساس کردم باید من هم کار متفاوتی انجام بدهم. به این فکر کردم که آنها هم مانند همه انسانهای دیگر دوست دارند که قدردانی از آنها انجام شود. بنابراین، تصمیم گرفتم مثل یک کافهدار یا راننده و... از محصولی که دارم به آنها هدیه بدهم. بهعنوان یک نقاش، تصمیمم کشیدن پرتره از این چهرهها و هدیه دادن آن به خودشان بود.»
شریفی میگوید ابتدا هدفم کشیدن بین ۱۵ تا ۲۰ تابلو بود، با این پیشبینی که نصف افراد از تهران و بقیه از شهرهای دیگر کشور باشد، اما یافتن این تعداد میسر نشد و به دلایلی توان پیگیری هم وجود نداشت: «بیمارستانها چندان ما را جدی نمیگرفتند. به فکرم رسید که مستقیم از طریق صفحه اینستاگرام خودم و دوستانم فراخوان بدهیم تا مخاطبان، اگر کسی را میشناسند، این افراد را به ما معرفی کنند. بعد از معرفی باید غربالگری انجام میشد تا کسانی که مستقیماً با مبتلایان به کرونا در ارتباط بودند، انتخاب شوند. در نهایت با ۱۳ نفر که ۶ نفر از تهران و ۷ نفر از شهرهای مهاباد، سنندج، اصفهان و... بودند، آشنا شدیم. آنها پزشک عفونی و متخصص آی. سی. یو و پرستار بخش ویژه کرونا بودند.»
به گفته این هنرمند، یکی از عواملی که باعث شد تعداد کمی از افراد با کشیدن پرتره موافقت کنند، خضوع و فروتنی مثالزدنیشان بود. کادر درمان میگفتند لیاقت عنوان قهرمان میهن بودن را ندارند و بنابراین، مایل به همکاری نبودند.
شریفی درباره دلیل انتخاب این نام برای نمایشگاه میگوید: «پدرم در سالهای جنگ، رزمنده بود و همیشه داستانهای زیادی از جبهه تعریف میکرد. تصور اینکه جوانان میهن بدون هیچ محافظ خاصی در برابر دشمن ایستادگی و جانشان را فدا کردند تا مردم در آرامش باشند هم به نظرم شباهت زیادی به دوران پاندمی کرونا و مدافعان سلامت دارد. کادر درمان هر روز در بخش آی. سی. یو که مملو از ویروسهای کشنده است، از بیماران محافظت میکنند و هر لحظه ممکن است که اتفاق ناگواری برای آنها بیفتد. بنابراین، تنها کلمهای که درخور آنها بود، قهرمان میهن بود و این نام را برای نمایشگاه برگزیدم.»
«قهرمان میهن» یک نمایشگاه دائمی هم در سایت گالری آنلاین زیگوارت در میلان دارد و آثار در آنجا قابل مشاهده هستند. کسانی که به علت شرایط موجود نتوانستند از نمایشگاه دیدن کنند، با مراجعه به این سایت، میتوانند آثار را ببینند.
شریفی معتقد است این پروژه به تنهایی قابل انجام نبود: «هادی فرهمند که مدیریت سایت زیگوارت را دارد و پرنده علایی حمایتهای مادی و معنوی و مهدی محمدزاده با مجموعه چاپ و چاپخانه پشتیبانی فنی نمایشگاه را انجام دادند و کمک کردند تا این نمایشگاه برپا شود.»
این هنرمند میگوید: «کشیدن این ۱۳ پرتره، ۲ ماه و نیم طول کشید. هدفم این بود که بماند به یادگار تا نسلهای بعدی به این از خودگذشتگیها افتخار کنند. در آخرین روز نمایشگاه، تابلو پرتره هر فرد به صاحب تصویر تقدیم و برای کسانی که در تهران نبودند هم ارسال شد.»
- «حسن زهدی احمدی» /پشت مردم ایستادهایم
«حسن زهدی احمدی» ۱۴ سال است که یکی از اعضای کادر درمان بیمارستان فوقتخصصی خاتمالانبیا(ص) تهران و یکی از افرادی است که پرتره او زینتبخش نمایشگاه بوده است. او میگوید: «حاضرم قسم بخورم که کادر درمان از جان، استراحت، تفریح و تعطیلاتشان مایه گذاشتهاند بدون یک لحظه غفلت. ما پشت مردم ایستادهایم و امیدوارم روزی رد این ویروس لعنتی از کل دنیا پاک شود تا همه بتوانند نفس تازه کنند.»
زهدی میگوید اگر به عقب برگردم، باز هم در بخش بیماران کرونایی کار میکنم: «معتقدم اینطور مکانها بسیار مقدس هستند و این لطف خداوند است که ما را برای خدمت در چنین مکان مقدسی انتخاب میکند. در جنگ تحمیلی هم اگر شهدا و جانبازان و ایثارگران نبودند، معلوم نبود چه بلایی به سر کشورمان و مردم آمده بود.»
بهترین لحظه در طول این ۲ سال کرونایی، به گفته زهدی، لحظههایی بوده که یک بیمار کرونایی شفا پیدا میکرد: «لحظهای که برای یک بیمار با جان و دل مایه میگذاشتیم و بیمار با رضایت از بخش مرخص میشد و به آغوش گرم خانوادهاش برمیگشت و آرزوی سلامتی و عاقبت به خیری برایم میکرد، جزو زیباترین لحظهها بود. بارها پیش آمده بود زمانی که بیمار وارد آی. سی. یو میشد نخستینکاری که میکردم شماره همراه نزدیکانش را میگرفتم و در زمان مناسب، تماس تصویری میگرفتم تا با بیمار صحبت کنند و خیالشان آسوده شود.
از نظر من، بهترین لحظه آن زمانی است که بتوانم دل بیماران کرونایی را شاد کنم. فرقی نمیکرد از چه طریقی. روزهایی بود که فرزندان بیمار درخواست میکردند که برای پدر یا مادرشانکاری انجام بدهیم. در آن لحظات، فقط فکر و نگاه ما به آنها بود و چون خودم ۲ فرزند دارم، کاملاً وضعیتشان را درک میکردم و مثل همیشه تمام تلاشمان را میکردیم تا به بهبود بیمار کمک کنیم. در هر حال خدا را شاکرم که در این موقعیت بحرانی، صبر و حوصله زیادی به من عطا کرد تا بتوانم با کارم هم بیمار و هم همراهان بیمار را از خودم راضی نگه دارم.»
این مدافع سلامت میگوید طی این مدت زحمات کادر درمان توسط ارگانها چندان دیده نشده است: «متأسفانه بهندرت تلاشهای این قشر دیده میشود. به نظر من هر ارگانی، هرکاری که از دستش بر میآید و توانایی انجامش را دارد، باید برای کادر درمان انجام بدهد، چون قطعاً در روحیه ما تأثیر مثبت دارد. بهعنوان مثال، شهرداری هر منطقه در یک روز مناسبتی به همه بیمارستانها یا مراکز درمانی منطقه برود و یک شاخه گل بهعنوان تقدیر به کادر درمان اهدا کند. این کار به هماهنگی و برنامهریزی خاصی نیاز ندارد. یکی از کارهایی که طی این مدت، حس بسیار خوبی برایم ایجاد کرد، اقدام آقای شریفی، نقاش و هنرمند خوب کشورمان، بود که با کشیدن پرتره تعدادی از کادر درمان، خستگی را از تن ما بهدر کرد. اقدامات خلاقانه زیادی مانند همین کار میتوان انجام داد.»
- قدردانی مدیران شهرداری منطقه ۶ از کادر درمان
با توجه به اینکه تقدیر از کادر درمانی به لحاظ تلاشهای بیوقفه در خصوص مقابله با بیماری کرونا ضرورت دارد، معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری منطقه ۶ برای قدردانی از این خدمات ارزنده تیمی از مدیران شهرداری منطقه در مراکز درمانی از جمله بیمارستان امام خمینی(ره)، بیمارستان کودکان، بیمارستان محب یاس و مرکز جامع خدمات سادات حضور یافتند و از ۳۰ نفر از کارکنان مرکز خدمات جامع سلامت قدردانی کردند. همچنین کمپین دوچرخهسواری ویژه یادبود شهدای مدافع سلامت و نیز ویژهبرنامه سلامتگردی «معرفی مراکز و ظرفیتهای حوزه سلامت» از برنامههای این منطقه بود.
اتوبوس گردشگری با هدف معرفی ظرفیتهای سلامتمحور و مراکز دیدنی و تاریخی منطقه ویژه دبیران کانونهای سلامت قلب پایتخت به راه افتاده است. طبق گفته معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری منطقه ۶ تهران، افزایش سطح آگاهیهای مردم درباره ویروس کرونا کمک بسیاری به کنترل شیوع این بیماری در جامعه میکند، بر همین اساس ۲۸ کارگاه آموزشی مجازی با مشارکت سازمانها، مراکز درمانی و خانههای بهداشت واقع در محلههای چهاردهگانه منطقه ۶ و همچنین وبینار تخصصی با حضور دکتر مردانی، متخصص بیماریهای عفونی و عضو ستاد ملی مقابله با کرونا در قلب پایتخت برگزار شد.
- «بهنام سرچمی» /اگر به عقب برگردم باز هم در بخش بیماران کرونایی کار میکنم
یکی از افرادی که پرتره او در این نمایشگاه به چشم میخورد، «بهنام سرچمی» است. او متولد سال ۱۳۶۸ است و به گفته خودش، از سال ۹۴ عضو کادر درمان شده است. او میگوید: «در خاطرم هست که وقتی خبر ورود کرونا به ایران بهطور رسمی اعلام شد، در بخش اورژانس یکی از بیمارستانهای خصوصی شاغل بودم. روزهای اول طبیعی بود که ترس داشته باشم، چون همه با یک بیماری کاملاً ناشناخته مواجه بودیم، اما کمکم توانستم با این شرایط کنار بیایم و خودم را پیدا کنم. آن زمان بیمارستان محل کارم پذیرش کرونا نداشت، به همین دلیل با میل خودم از آن بیمارستان جدا و وارد بخش مراقبتهای ویژه کرونا(icu covid) بیمارستانی دیگر شدم. به خاطر محل شغلم هم مجبور شدم از خانواده و دوستانم فاصله بگیرم.»
سرچمی برای تحمل این دوران سخت خاطرات تلخ و شیرینش را نوشته و همین نوشتن باعث آشنایی او با شریفی شده است: «با نوشتن خاطرات سعی کردم تا از نظر روحی کمی آرام شوم. روزهای سختی داشتیم و اوایل اغلب خاطراتم دردناک بود، به اندازهای که گاهی هنگام نوشتن بیاختیار اشک از چشمهایم جاری بود. نوشتن باعث شد تا با یکی از هنرمندان کشورمان، آقای شریفی، آشنا شوم. او با لطف بیاندازه خود دعوتم کرد تا با هم بهصورت حضوری صحبت کنیم و این حرکت بزرگ، طبق گفته خودش، با من شروع شد. توأمان حس خوشحالی و خجالت از روزهای اول همراهم بود و افتخار داشتم تا بتوانم یکی از افراد ازخودگذشتهای باشم که تصویرشان به نمایش گذاشته میشود.»
سرچمی میگوید اگر به عقب برگردد باز هم در بخش بیماران کرونایی کار میکند: «روزی که وارد بخش کرونا شدم، کاملاً از روی انتخاب و میل شخصیام بود. هیچ اجباری هم وجود نداشت چون ورودم به این بخش با تغییر محل کارم همراه شد. ممکن است حرفی که میزنم شعاری باشد، اما کار در بخش کرونا یک اتفاق بزرگ برایم رقم زد و آن هم شنیدن یک جمله طلایی بود که بارها آن را از بیماران هدیه گرفتم. جمله «عاقبت به خیر بشی» بزرگترین هدیه یا دستمزدی است که آن را با هیچ چیز عوض نمیکنم. مطمئنم اگر به عقب برگردم باز هم با افتخار، همین مسیر را انتخاب میکنم.»
او خاطرات این ۲ سال کرونایی را بیشتر تلخ میداند تا شیرین: «لحظههای تلخ ما بیشتر از لحظههای شیرین بوده، اما قطعاً شیرینیها در کنار تلخیها معنا پیدا میکنند. وقتی به این ۲ سال فکر میکنم به نظرم زیباترین لحظه برای من و همکارانم قدم برداشتن بیماری است که دستدردست عزیزانش از بیمارستان مرخص میشود و یک زندگی جدید را شروع میکند. دیدن لحظه ترخیص بیمارانمان شیرینترین و قشنگترین لحظات است.»
به گفته سرچمی، در این مدت از زحمات کادر درمان توسط بسیاری از افراد قدردانی شده است: «در این ۲ سال بسیاری به ما لطف داشتند و تقدیر و تشکر کردند. اما اگر بخواهم از تجربه شخصیام را بگویم، باید اشاره کنم که هیچ ارگانی به ما خسته نباشید نگفت. نمیخواهم گلایه کنم یا بگویم انتظار داشتیم از ما تقدیر کنند. هیچ یک از ما برای تقدیر دیگران جانمان را کف دستمان نگرفتیم. با این حال، به جرئت میتوانم از طرف تمام همکارانم بگویم که ممنونیم بابت لطف بیانتهای مردم و مسئولانی که دل سوزاندند، پشت ما بودند و کمک کردند تا روزهای سخت را پشت سر بگذاریم و تلاش کردند تا ما هم وسط یک جنگ واقعی لحظهای لبخند بزنیم؛ مانند آقای شریفی که به جرأت بزرگترین هدیه را به من دادند و شاید خودشان هم ندانند چه کار بزرگی کردند.»