مدتها ارتباط با روانشناس یا مراجعه به مشاور یک تابو بود. بسیاری از افرادی که حتی نیاز واقعی به درمان روحی داشتند، به دلیل قضاوت دیگران از این کار اجتناب میکردند. اما طی سالهای اخیر این مسئله کمرنگتر شده و به نظرم رسانهها و شبکههای اجتماعی در شکسته شدن این تابو بسیار مؤثر بودهاند. از طرف دیگر، مشکلاتی که در جامعه میبینیم، جدی است.
مشکلاتی که در خانوادهها، جوانان و کودکان و نوجوانان وجود دارد، دیگر قابل انکار نیست و باید برای حل آنها کمک حرفهای دریافت کرد. البته همچنان در این مسیر موانعی وجود دارد که هزینه سنگین مراجعه به روانشناس و مشاور مهمترین آنهاست.
حتیگاه کودکان نیز نیاز به مشاوره دارند. ضمن اینکه معتقدم بیشتر مشکلات کودکان مربوط به خودشان نیست و از خانوادهها نشئت میگیرد. کودکی که مشکل خواب دارد، ناخن میجود یا ترسهای بیمارگونه و کمرویی دارد، جدا از مسائل ژنتیک، در خانوادهای زندگی میکند که پدر و مادر کنترل هیجان ندارند یا تفاهمی را که باید با هم داشته باشند، ندارند و یا یکی از آنها مضطرب است. بنابراین، اول باید مشکلات خانوادهها حل شود.