همشهری آنلاین _ مژگان مهرابی: آرام به دوستش میگوید: «یک خشکشویی که برود نو میشود. کسی هم متوجه نمیشود. میدان هفتمتیر قیمت گرفتم؛ ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان میگفت.» اینجا یکی از مغازههای تاناکورا یا همان دستدومفروشی است که این روزها رونق زیادی در شهر پیدا کردهاند. تا یکی ۲ سال پیش تعدادشان اندک بود و فقط در چند نقطه از پایتخت وجود داشتند. اما حالا آنقدر زیاد شدهاند که میتوان گفت حتی لابهلای مغازههای بزرگ و لوکس محلههای آنچنانی هم یکی در میان دیده میشوند. شاید تصور شود مشکلات اقتصادی عامل اصلی و مهم افزایش مغازههای تاناکورا شده اما وقتی افراد به نسبت مرفه هم شوق زیادی برای خرید از این مغازهها نشان میدهند ماجرا فرق میکند. در اغلب مغازههای تاناکورا، بانوان شیکپوشی دیده میشوند که ترجیح میدهند به جای لباس دوخت وطن، جنس مارکدار ولو دست دوم بپوشند. با توجه به سرد شدن هوا و احتیاج شهروندان به تهیه لباسهای زمستانی، اکنون شاهد شلوغی فروشگاههای تاناکورا در محلههای تهران هستیم. این هفته به یکی از راستههای این بازار در محله هفتحوض سر زدهایم.
- چرا دست دوم میخرند؟
خیابان آیت از چهارراه سرسبز تا کمی پایینتر از میدان هفتحوض بورس تجاری و خرید شرق تهران است. از جمله بازارهای شلوغ که به دلیل مغازههای بیشمار آن در هیچوقت روز خلوتی ندارد. تا چند ماه پیش فقط یکی دو مغازه تاناکورا در لابهلای دیگر مراکز تجاری فعالیت میکردند و حالا تعدادشان از انگشتان دستها بیشتر است. در بین آن همه مرکز تجاری لوکس و پر زرق و برق، مغازههای تاناکورا به مثابه گاو پیشانی سفید هستند.
لباسهای چروک و بیقواره آویخته شده به رگالها که با قیمتهایی بهنسبت ارزان فروخته میشوند، معرف این فروشگاهها هستند. از بلوز بافتنی تا پوشاک بچگانه و همه جور لباس در آنها پیدا میشود. حتی بعضی کیف و کفش هم دارند. نخستین مغازه سر راه پر از پالتوهای زنانه است. رنگارنگ، قرمز، سبز مغز پستهای، قهوهای، لیمویی و... تنوع رنگها زیاد است. به جز چند بارانی که انتظار مشتری را میکشند، بقیه پالتوها از جنس خز هستند. مغازه آنقدر شلوغ است که نمیتوان داخل شد. تا مدتی پیش روسری و شال میفروخت و حالا تبدیل به فروشگاه تاناکورا شده است. اگر بخواهیم منصف باشیم، پالتوها زیبا هستند. فروشنده به قول خودش چوب حراج زده و از بارانی تا پالتو را به قیمت ۳۳۰ هزار تومان میفروشد؛ پالتوهایی که چند مغازه پایینتر ۲ تا ۳ میلیون تومان فروخته میشود.
بانوی جوانی که همراه دوستش برای خرید آمده است پالتوی آبی رنگ را برمیدارد و با دقت به مارک آن توجه میکند. بانوی جوانی یکی از لباسهای مجلسی را برمیدارد و با دقت ورانداز میکند. دوستانه سر صحبت را باز میکنم که چطور راضی میشود از این فروشگاه لباس تهیه کند. میگوید: «لباس را برای نامزدی دخترخالهام میخواهم. دوست دارم مارک بپوشم. خوشفرم هستند. من زیاد لباس میخرم. برای دوست و آشنا جا افتاده که من فقط برند میپوشم. روی من حساب دیگری باز میکنند.» همسر زن جوان کارمند است و او برای اینکه خودش را یک سر و گردن بالاتر از دیگران نشان دهد سر از این مغازهها درآورده است. در مغازه دیگری که چند قدم بالاتر است، میتوان آن روی سکه را هم دید. زنی که همراه با دختر نوجوانش مشغول جستوجو برای خرید یک کاپشن است. دخترک از کاپشن قرمز رنگ خوشش میآید و مادر هم موافقت میکند. زن میگوید: «همسرم درآمد بالایی ندارد و اجاره خانه و مایحتاجمان را هم به زور تهیه میکند. قبلاً برای خرید لباس تاناکورا سمت خیابان گمرک میرفتم. چیزهای خوبی هم نداشت. امسال راه دور نرفتم و اینجا آمدم. کاپشن ۷۰۰ـ ۸۰۰ هزار تومانی را اینجا ۱۵۰ تومان خریدم.»
- بانوان مشتریان ویژه تاناکورا
کمی بالاتر چند مغازه دیگر تاناکورا به چشم میخورد. مغازههایی که تا چند ماه پیش صندل، مانتو و پوشاک میفروختند حالا به فروشگاه عرضه لباسهای دست دوم خارجی تغییر ماهیت دادهاند. بیرون مغازهها درست ورودی خیابان شهید عسگری، مردی ایستاده و نقش «دادزن» را بازی میکند. تن صدایش بیشتر از آنکه بلند باشد، گوشخراش است. هر چند ثانیه یکبار میگوید: «همه جور لباس فقط ۳۹ هزار تومان.» چند نمونه هم روی دست گذاشته و به رهگذران نشان میدهد. قیمت ۳۹ هزار تومان، خیلیها را تشویق میکند تا سری به مغازههای تاناکورا بزنند. یکی خود من که ترغیب به دیدن میشوم. مغازه اولی شلوغ است. به زحمت میتوان وارد شد. بیشتر مشتریان خانم هستند که با دقت رگالها را وارسی میکنند. لباسها سبک غربی دارند و همین باعث گرایش دختران و بانوان جوان به خرید آنها شده است. اغلب افرادی که حضور دارند، شیکپوش و خیلی مد روز هستند. دیگر مغازههای تاناکورا هم همین وضعیت را دارند؛ شلوغند و پرمشتری.
- هر عدل ۶ برابر سود
فروشندهها تمایلی به گفتوگو نشان نمیدهند. بهترین راه برای تکمیل گزارش رفتن نزد «حمید دودکار» کاسب قدیمی محله است. او هم به تازگی مغازه کیف و کفشفروشیاش را به تاناکورا تبدیل کرده است. دودکار میگوید: «به دلیل کرونا بازار ما کساد شد. کلی چک دست مردم داشتیم. یکی از دوستان پیشنهاد داد که پوشاک تاناکورا بیاوریم؛ چون سود خوبی دارد. به همین دلیل است که کاسبان برای جلوگیری از ورشکستگی به این شغل روآوردهاند.» دودکار لباسها را از چابهار آورده است و بعد هم توضیح میدهد: «یک عدل را بین ۴ تا ۵ میلیون میخریم. قیمت بسته به تعداد لباسهایی که درون آن هست و البته جنس آنها بستگی دارد. هر بار چند عدل میآوریم. اینجا لباسها را جدا میکنیم. آنهایی که نوتر هستند به اسم مانکنی دستهبندی میکنیم. آنهایی کهزدگی دارند یا خیلی مرغوب نیستند ارزانتر و داخل سبد میگذاریم.» به گفته دودکار، لباسها بعد از اتو شدن در رگال قرار میگیرند. او ادامه میدهد: «هر عدل ۵ تا ۶ برابر سود دارد.»
- لباس کیلویی چند؟
مرد جوانی که با دودکار همکار است میگوید: «در بازار تهران، پاساژ علی گوله تا دلتان بخواهد مغازه تاناکورا وجود دارد. کیسههای عدل روی هم انبار شده؛ از کاپشن، تی شرت، شلوار گرمکن، پیراهن، کفش کتانی، پالتو و کت و شلوار موجود است. مغازهدارها هم گاهی عدل خود را از آنجا میآورند. راحت میتوانید پیدایش کنید. لباسها دستهبندی شدهاند. آنهایی که کیفیت بالایی ندارند در گمرک و مولوی فروخته میشوند؛ با کمترین قیمت. پوتین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان. کسی که درآمدی ندارد مجبور است آن را برای خودش یا زن و بچهاش بخرد، اما اجناس در حد نو و مارکدار به مغازههای بالای شهر منتقل میشود. این پوشاک از همه کشورها میآید؛ انگلیس، روسیه، آمریکا. همه جور مارک از گوچی، هرمس، ورساچه، لویی ویتون و... لباسهایی که چندین میلیون تومان قیمت دارد.» قیمت عدلها متفاوت است. بهطور مثال در هر عدل پالتو ۳۰ تا ۳۵ پالتو هست که به قیمت ۸ تا ۱۰ میلیون تومان و عدل بارانی با ۸۰ تکه بین ۵ تا ۶ میلیون تومان فروخته میشود. قیمت عدل بچگانه کیلویی ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان و کاپشن مردانه کیلویی ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان است. در مورد دیگر لباسها هم بسته به جنس لباس قیمت آن تعیین میشود.
- ابتلا به بیماری پوستی با پوشیدن لباسهای تاناکورا
لباسهای تاناکورا به رغم شست وشو و اتوکشی باز هم میتوانند مشکلات پوستی ایجاد کنند. «نیره حق اللهی» متخصص پوست معتقد است که بعضی از میکروبها و قارچها با شست وشوی معمولی از بین نمیروند. بنابراین آنها را باید با روشهای خاصی گندزدایی کرد. مثل استفاده از اشعه ازن یا ماورای بنفش. اما نکته مهم اینکه بیماریهای پوستی که به وجود میآورند ابتدا با خارش، شروع و بعد تبدیل به بیماری عفونتی میشود. آنچه حق اللهی بر آن تأکید دارد، ورود لباسهای دست دوم به کشور است: «لباسها در شرایط نامطلوب، بستهبندی و مدتها در انبارها نگهداری میشود. نظارتی بر سلامت آنها صورت نمیگیرد و دردسرهای زیادی را درست میکند. مستعمل بودن لباسها دردسرساز است.
علاوه بر آن کفش و عینک و هر چیز دیگری که با بدن تماس دارد میتواند ایجاد بیماری کند.» از مستعمل بودن لباسها که بگذریم، نگهداری آنها در انبارها به مدت زیاد میتواند پوشاک را به شپش و ساس آلوده کند. بررسیهای انجامشده روی این لباسها نشان داده که آنها میتوانند منبع انتقال بیماریهای عفونی از جمله گال، سیفلیس، سوزاک، هپاتیت A و C باشند. حق اللهی ادامه میدهد: «افرادی که این لباسها را میفروشند و کسانی که میخرند، هیچیک از وضعیت سلامت صاحبان قبلی این لباسها باخبر نیستند. این در حالی است که پزشکان بارها درباره آلودگیها و انتقال میکروبها از طریق لباسهای دست دوم تأکید کردهاند.»
- جامعه مدرن با فقر فرهنگی
فقر معیشتی باعث شده در شرایط کنونی بسیاری از شهروندان توان خرید لباس نو برای خود یا خانواده را نداشته باشند. با توجه به سرد شدن هوا و گرانی لباسهای زمستانی، بسیاری به ناچار سراغ مغازههای تاناکورا میروند و سعی در تهیه مایحتاج خود دارند. اما در این میان کم نیستند کسانی که لباس دست دوم برند را به لباس نو ایرانی ترجیح میدهند و بازار تاناکورا را رونق میدهند. «زهرا حاجیزاده» دکتر جامعهشناس در اینباره میگوید: «استفاده از لباسهای دست دوم خارجی قریب به ۲ دهه است که جای خود را در جامعه ما باز کرده. در ابتدا شاید خیلی طرفدار نداشت، اما به دلیل شرایط مالی خیلی از شهروندان مجبورند مایحتاج خود را بهصورت دست دوم و با قیمت پایین تهیه کنند. این امر در محلههای کم برخوردار زیاد به چشم میخورد.
بهخصوص که با فرارسیدن فصل زمستان نیاز مردم به لباسهای گرم بیشتر شده است. این امر تا حدی اجتنابناپذیر است و میتوان گفت در شرایط عادی، خانوادهها تمایلی به این کار ندارند، اما وقتی در محلههای شمالی و برخوردار هم شهروندان گرایش زیادی به خرید از فروشگاههای تاناکورا به وجود میآید جای تأمل دارد.» به گفته حاجیزاده، متأسفانه فرهنگ ناپسندی در جامعه ما باب شده و آن برندگرایی است. این مهم به اصالت فرهنگی افراد برمیگردد. فرد با پوشیدن لباسهای مارک دارحس بهتری پیدا میکند. چنین افرادی دچار فقر فرهنگی هستند و سعی میکنند خلأهای رفتاریشان را با پوشیدن لباسهای برند پر کنند.» او پیشنهاد میدهد که برای ریشهکن شدن این معضل باید مسئولان آستین همت را بالا بزنند و با رونق بازار ایران، بیاعتمادی شهروندان به صنعت ملی را از بین ببرند. او متذکر میشود که ایران هم باید برندسازی را وارد بازار کند.