همشهری محله _ بهاره خسروی : ۶ سال بعد از اختراع ادیسون، ناصرالدین شاه دستور وارد کردن مولد برق را به محمدحسین خــــان امینالضرب میدهد و با ورود نخستین مولد برق به ایران، جمال کاخ گلستان روشن شد و در ادامه روند و پیشرفت و توسعهاش کلی ماجرا و اتفاق جالب را تا امروز رقم زد. در این گزارش نگاهی به اتفاقات جالب و تاریخچه ورود برق به روایت «پرستو رحیمی» پژوهشگر تاریخ، پرداختهایم.
نمونه اولیه لامپهای الکتریکی راهاینریش گوبل سال ۱۸۵۴ میلادی برابر با سال ۱۲۳۳ شمسی اختراع کرد و ادیسون اشکالات این اختراع را اصلاح کرد و اختراع لامپ رشتهای را به نام خود به ثبت رساند. ناصرالدین شاه پادشاه گردشگر و جستوگر قاجارها وقتی با برق و پدیده عجیب و غریب فرنگیها آشنا شد به سرعت دستور ورود آن را به هر شکل ممکن برای تأمین روشنایی کاخ گلستان میدهد. بعد از کاخ گلستان سال ۱۲۶۶ خورشیدی در تکیه دولت برای مراسم عزاداری و تعزیهگردانی سیدالشهدا(ع) از نور برق استفاده میشود.
- میل شاه به روشنایی تهران
ناصرالدین پادشاه اهل سفر قاجارها به هر گوشه از دنیا که سرک میکشید حتماً یک سوغاتی ارزشمند هم با خود برای کشور به ارمغان میآورد. رحیمی، پژوهشگر تاریخی در اینباره به کتاب خاطرات اعتماد السطنه، اشاره میکند که نوشته است: «در سفر دوم فرنگ شاه میل کردند که در تهران ایجاد چراغ گاز شود به سبک فرنگستان. اما از کیسه خود خرج نفرمایند.»
به همین دلیل حاج میرزا حسین خان سپهسالار به دستور و با کمک هزینه شاه در سال ۱۲۵۸ شمسی کارخانه چراغ گازی وارد کرد و در خیابان چراغ گاز، امیرکبیر کنونی نصب کرد و به راه انداخت. این خیابان همان است که بعدها به نام «چراغ برق» تغییر نام داد. رحیمی در بخش دیگر کتابش به نوشته جعفر شهری در کتاب طهران قدیم اشاره میکند که درباره نحوه کار این کارخانه توضیح داده است: «دیگهای درداری که درهایشان با پیچ و مهره باز و بسته میشدند در آن کار گذاشته شده؛ از آنها لولههایی به اطراف کشیده شده بود که شاه لولهاش به خیابان ناصریه و خیابانی در اندرون میرسید و عمارت شاهی را غروب به غروب روشن میکرد. غروب آفتاب، شیرهای دیگها باز شده، گاز کاربیت در لولهها جریان مییافت و توسط عدهای چراغچی که با میلههای بلند مشتعلی فانوسهایی که به دیوار زده بودند را روشن میکردند.»
- رشد قارچگونه کارخانههای برق
به گفته رحیمی، تجربه خوب راهاندازی کارخانه برق در تهران باعث شد تا دومین کارخانه برق ایران سال ۱۲۸۱ شمسی در مشهد برای روشن کردن حرم مطهر امام رضا(ع) و بهرهمندی زائران راهاندازی شود. سومین، چهارمین و پنجمین کارخانههای برق در ایران بهترتیب سالهای ۱۲۸۱، ۱۲۸۲ و ۱۲۸۴ شمسی نزدیک مشهد در رشت و تبریز ساخته شد. البته به موازات این کارخانهها بعضی از اعیان و اشراف در خانههایشان از برق استفاده میکردند. بیشتر تولیدات این کارخانهها برای روشن کردن خیابانهای مهمی مثل لالهزار، خیابانهای لختی و شاهآباد مصرف میشد.
- ۶ ساعت روشنایی
امین الضرب برای توسعه کسب و کارش و گسترش برقرسانی در سال ۱۲۸۴ نخستین نیروگاه خصوصی برق شهری را به قدرت ۴۰۰ کیلووات از نوع بخار پیستونی در دارالخلافه راهاندازی میکند. همچنین بهعنوان نخستین فرد با دریافت امتیاز نامه اقدام به تأسیس کارخانه برق شهری میکند. نیروگاه این تاجر سرشناس تهرانی طی ۲۴ ساعت فقط ۶ ساعت برق ۲۲۰ ولت تکفاز و ۳۸۰ ولت ۳ فاز متناوب مشترکان آن زمان را تأمین میکرد.
- مجلس و لایحه امتیاز کارخانه برق
به تعریف این پژوهشگر تاریخی تا پایان دوره قاجارها خیابانهای تهران همچنان خاموش و تاریک بودند. او در بخش دیگری، از جعفر شهری روایت میکند: «تا قبل از کودتای ۱۲۹۹ و زمان صدارت سید ضیاءالدین طباطبایی اگر شبها در کوچه و خیابان روشنایی و نوری به چشم میآمد چند لامپ بود که کورسو میزد و بقیه شهر در ظلمت مطلق فرو رفته بود.»
رحیمی در ادامه به ورود لایحه امتیاز کارخانه برق به مجلس اشاره میکند: «سال ۱۳۰۶ شمسی که لایحهای درباره امتیاز کارخانه برق به مجلس رفت و امتیاز انحصاری تولید آن به شهرداری داده شد، هنوز هم در مصرف برق محدودیت وجود داشت. برق تهران از غروب آفتاب تا ساعت ۱۲ شب بود و در عین حال مختص به همه شهر نمیشد و بقیه معابر با چراغهای زنبوری و نقتی روشن میشدند. استفاده مغازهها و خانهها از برق تقریباً از سال ۱۳۱۶ شمسی شروع شد. در ابتدا بعضی از مغازهها و دکانداران از شاه سیم برق خیابان، یک سیم به داخل مغازه میکشیدند و لامپ روشن میکردند و تحصیلدار کارخانه هر شب مطابق مصرف لامپها، پول آن را از مغازهدار دریافت میکرد؛ بدون آنکه کلید و کنتور جداگانهای برای آن وجود داشته باشد.»
- قیمت سوخت لامپها
رحیمی تعریف میکند: «قیمت سوخت هر لامپ بر مبنای وات آن از شبی ۴ شاهی تا ۱۰ شاهی متفاوت بود. کمکم تقاضاهای مردم از مؤسسه برق آغاز شد که زیر نظر بلدیه تهران بود. بیشک به دلیل حق اشتراکی که از هزار ریال برای هر کنتور برق دریافت میشد، ابتدا مورد توجه طبقات مرفه و افرادی قرار گرفت که میتوانستند هم هزینه اشتراک و هم آبونمان آن را بپردازند. بسیاری از شرکتهای خصوصی که کارخانه برق به راه انداخته بودند هزینه آبونمان را بسیار بالا تعیین کرده بودند که تا سال ۱۳۳۴ شمسی نیز در آن تغییرات اساسی دادند. بهطوریکه بسیاری از مردم از هزینههای مربوط به برق شکایت کردند.»
- لب گزیدن به شگفتی
به گفته منابع، برق و تولید آن در روزهای نخست برای مردم باعث تعجب و شگفتی بود که در برابر این شگفتی واکنشهای جالبی از خود نشان میدادند. برای مثال تماشاچیان کارخانه حاج امینالضرب اکثراً به شگفتی لب و دندان میگزیدند و «لاحول...» میگفتند. رحیمی در اینباره میگوید: «درباره نور و روشنایی عقایدی در میان مردم اعم از مواهب الهی و خیر و برکت وجود داشت. به همین دلیل تأکید داشتند هر کسی در شب باید چراغ خانه و دکان خود را موقعی که هنوز خورشید فرو ننشسته و قرمزیاش بر آسمان است، روشن کند تا نور به نور دیگر بپیوندد.بر همین اساس هم معتقد بودند عروسان تا ۳ روز بعد از عروسی چراغ اتاق حجله خود را خاموش نکنند. همچنین یکی از رسوم این بود که وقتی کسی تا یکی دو ساعت از شب گذشته وارد دکانی میشد باید چراغ روشن بگوید و صاحب دکان جواب بدهد: چراغ عمرت روشن. همینطور باید چیزی از دکاندار بخرد وگرنه میگفتند: دشت سرچراغ را کور کرده؛ یعنی تا آخر شب کار صاحب دکان را کساد کرده است. به دلیل همین اهمیتی که برای نور و روشنایی قائل بودند هنگام روشن کردن چراغ صلوات میفرستادند که هنوز هم این رسم در میان خانوادههای سنتی ایرانی رایج است.»
- تماشای قدرت شیطان
بسیاری از مردم عادی که توانایی مواجه شدن با تکنولوژی روز را نداشتند و به خیالشان در دل هر ماجرای تازه، دست و روح شیطانی نهفته است، روشنایی نور چراغهای برق را از قدرت شیطان میدانستند. وجود برق را باعث قطع روزی و برکت از کسب و کار، به گناه انداختن زنان و دختران و عقیم کردن مردان میدانستند و به هیچوجه راضی به استفاده از برق نبودند. حتی برای مبارزه و دور کردن شیطان عدهای شروع به قطع سیمها و شکستن لامپها کردند. بعضیها که از پایه و اساس به فرنگیها اعتماد نداشتند و معتقد بودند به نیرویی که یکباره خاموش میشود نباید خیلی اعتماد کرد.به همین بهانه اغلب از چراغ زنبوری برای روشنایی خانه و محل کسب و کارشان استفاده میکردند. در این میان کاسبان و میوهفروشیهای میدان شمسالعماره برعکس بقیه از برق استقبال خوبی کردند و به این نتیجه رسیدند که با وجود چراغبرق و آویز شدنش روی بساط، فروششان چند برابر هم میشود؛ زیرا هم جلوه و جلای کالاهایشان زیادتر میشد و هم مردم که برای تماشا دورشان جمع میشدند، از آنها خرید هم میکردند.