همشهری آنلاین - سارا جعفرزاده: بیشتر کودکان در اینجا نام و نشانی ندارند. والدین برخی از آنها با مشکلات مختلفی از جمله اعتیاد و فقر دست و پنجه نرم میکنند و تنها راه فرار از این مشکلات را جدایی از فرزندشان میدانند. برخی از این کودکان از بدو تولد در بیمارستان یا جلو کلانتری یا شاید هم در سطل زباله رها شدهاند. البته فرقی هم نمیکند که پدر مادرشان کجا دل از پاره تنشان بریده و برای همیشه رفتهاند. مهم این است که این کودکان، این مخلوقات خدا وجود دارند و حالا نفس میکشند.
هرچند کودکان مرکز رفیده زیر پوست شهر گم شده و مهجور ماندهاند، اما دلشان به امید زنده است و چشمهایشان در انتظار یک حامی. شیرخوارگاه رفیده در قلب پایتخت خانه امن کودکانی است که چندین درد را به دوش میکشند که معلولیت در میان آن دردها نقش کمرنگتری دارد. با این حال انتظار زیادی ندارند و از حامی فقط محبت و عشق میخواهند و بس.
-
فراموش شدهاند؛ انگار نبودهاند
بلوار اندرزگو را که پیش میگیریم هرگز تصورش را نمیکنیم در یکی از کوچههای محله اعیاننشین قیطریه شیرخوارگاهی هست که در آن کودکان شیرخوار معلول زندگی میکنند و تعداد اندکی از شهروندان از وجود آنها مطلعند. البته باید گفت معلولیت کمترین مشکل آنها و به فراموشی سپرده شدن بزرگترین مشکل آنهاست. با همین افکار وارد خیابان نعمتی میشویم. تابلوی شیرخوارگاه رفیده از همان دور پیداست. با هزاران سؤال بیجواب وارد ساختمان این مرکز میشویم.
با مسئول روابطعمومی مرکز رفیده همصحبت میشویم. مسئول فنی مرکز با بغضی که در گلو دارد مشغول تکمیل پرونده فوت ۲ کودک مبتلا به «هیدروسفالی» است. میگوید: «کودکان هیدروسفالی متأسفانه عمر زیادی ندارند و بعد از مدتی به دلیل فشار زیاد بهرغم بستری شدن در بیمارستان شاهد فوتشان هستیم.»
-
دنیای فرشتگان رفیده
با رعایت پروتکلهای بهداشتی و پوشیدن گان وارد یکی از اتاقها میشویم که در انتهای راهرو قرار گرفته است. نخستین چیزی که به چشممان میآید صورت نوزاد ۳ ماههای مبتلا به هیدروسفالی است. یکی از پرستارها با لحنی بغضآلود میگوید: «مادرش بعد از به دنیا آوردنش، او را به این مرکز سپرده است.»
وارد اتاق دیگری میشویم. «رضا» که حدود ۵ سال سن دارد و به سختی راه میرود با انگشتان دست و پای به هم چسبیده جلو در ظاهر میشود. به سختی میگوید: «سلام خاله». تعدادی تختخواب دورتادور اتاق قرار داده شده و هر مادریار مسئولیت مراقبت و نگهداری از چند کودک را برعهده دارد.
یکی از کودکان که قطع نخاع است به آرامی در آغوش مادریارش خوابیده، کودک دیگری که مبتلا به هیدروسفالی است در استخر بادی پر از توپ خوابیده و دائم میگوید: «بغلم کنید! » کودک دیگر به تازگی راه رفتن را با پاهای بیحسش توسط روروئک یاد گرفته است.
-
دریغ از یک نام شناسنامهای
وارد اتاقی میشویم که وضعیت کودکان مستقر در آن بسیار متفاوت از سایر کودکان است. دستگاههای مراقبت ویژه و اکسیژن به آنها وصل است و چند پرستار دائماَ در حال مراقبت از آنهاست. مادریاران و پرستاران میگویند که اسامی کودکان واقعی نیست و فقط تعداد اندکی از آنان نام شناسنامهای دارند. یکی از مسائلی که مرکز رفیده را نسبت به سایر مراکز تحت نظر بهزیستی متمایز میکند وجود کودکانی است که علاوه بر درد معلولیت، هویتشان هم نامعلوم است.
«مسعود خرمیزاده» مسئول روابطعمومی و مشاور مرکز رفیده میگوید: «کودکان معلول از مراجع مختلف به مرکز رفیده معرفی میشوند یا بهصورت مستقیم از مراکزی که زیر نظر بهزیستی هستند به اینجا میآیند یا با حکم قاضی کودکانی که در بیمارستانها یا مکانهای دیگر رها میشوند به این مکان ارجاع داده میشوند.
در واقع ۹۵درصد کودکانی که به مرکز رفیده میآیند هویت نامعلوم دارند و والدین آنها رهایشان کرده است. ۵درصد هم بدسرپرست هستند که والدین آنها با مسائلی از جمله فقر و اعتیاد و طلاق دست و پنجه نرم میکنند.» او ادامه میدهد: «شرایط کودکان به گونهای است که اکثر مواقع مادریاران مرکز برایشان نام انتخاب میکنند و این بچهها حتی از داشتن یک نام شناسنامهای هم محرومند.»
-
به آغوش نیاز دارند
صحبت از مراکز خیریه و توانمندسازی کودکان معلول میشود ذهن برخی از افراد صرفاً به جمعآوری کمکهای مالی توسط این مراکز معطوف میشود. خرمیزاده میگوید: «مرکز رفیده را نمیتوان یک مرکز خیریه نامید؛ بلکه باید آن را مردمی نامید. قطعاً در این شرایط اقتصادی مرکزی که قریب به ۸۰ کودک معلول کمتر از ۷ ساله را تحت پوشش دارد با مشکلات مالی هم مواجه است. اما در این مرکز ما فارغ از جذب حامی نیاز به حامیانی داریم که مانند دوست کنار این کودکان باشند.
شخصاً نقش یک حامی را محدود به بعد مادی نمیدانم، بلکه معتقدم یک حامی باید رابطه معنوی با کودک معلول داشته باشد.
به این دلیل که این کودکان شرایط خاصی دارند و حتی بیشتر از اینکه نیاز به حمایت مادی داشته باشند نیاز به یک آغوش گرم دارند.» او درخصوص نحوه به سرپرستی گرفتن این کودکان اینگونه توضیح میدهد: «با توجه به شرایط خاص کودکان معلول این مرکز، سرپرستی آنها به راحتی به افراد واگذار نمیشود و باید حامی شرایط خاص نگهداری از یک کودک معلول را داشته باشد.»
-
پر و بالشان میدهیم
از لحظه ورود یک کودک معلول به مرکز رفیده اقدامات پزشکی و ارزیابی آنها آغاز میشود. «زهره جاوید مهر» مسئول فنی شیرخوارگاه رفیده در حوزه روانشناسی کودک هم فعال است و تجربه کار با کودکان با نیاز ویژه را دارد. او احساس خاصی نسبت به کودکان این مرکز دارد و تمایل ندارد این کودکان را معلول بنامد و معتقد است که آنها کودکانی با نیاز ویژه هستند. میگوید: «از روزی که کار با این کودکان معلول را شروع کردم به آنها قول دادم حالا که بال و پر ندارند از هیچ کمکی دریغ نمیکنم تا به آنها پر و بال بدهم تا از قفس تنهاییشان بیرون بیایند.
به دلیل شرایط کرونا، کودکی که در مرکز پذیرش میشود، ابتدا یک هفته در اتاقی قرنطینه میشود و بعد توسط کاردرمانگر ارزیابی جسمی و توسط روانشناس کودکان استثنایی ارزیابی شناختی کودک انجام میشود. پس از ارزیابی، متناسب با معلولیتشان، تفکیک و در اتاقها ساکن میشوند. ظرفیت این مرکز ۶۰ کودک است اما در حال حاضر به ۷۸ کودک خدمات ارائه میدهیم.»
او درباره خدمات دیگری که در این مرکز به کودکان ارائه میشود میافزاید: «متأسفانه ذهنیت افراد در مورد کودکان با نیازهای ویژه این است که آنها تا پایان عمر نمیتوانند از خدمات و امکانات مختلف بهرهمند شوند و به اصطلاح عقبمانده میمانند. اما طبق تجربه هر کودکی سطح توانمندی بالقوهای دارد که باید بالفعل شود. به همین دلیل در این مرکز ۳۴ کودک از خدمات کاردرمانی، گفتار درمانی و آموزش مهارتهای خودیاری بهرهمند شدهاند.»
-
رفیده کجاست؟
شیرخوارگاه کودکان «رفیده» سال ۱۳۵۹ توسط ۲ خیر به نامهای حاج «قاسم چیذری» و «معصومه چیذری» وقف شده است. رفیده نام یکی از پرستاران فداکار در زمان حضرت محمد(ص) است. او در جنگهای صدر اسلام شرکت داشته و با گروه خود وظیفه پرستاری از مجروحان جنگی سپاه پیامبر را برعهده داشت. این شیرخوارگاه در محله قیطریه، بلوار اندرزگو جنوبی، خیابان سلیمی جنوبی، خیابان نعمتی واقع شده و شماره تماس آن ۲۲۶۷۸۵۱۲ است.