درست از آخر بهمن ماه که چله کوچک زمستان تمام می‌شد، شمیرانی‌ها برای نوروز آماده می‌شدند. طبیعت همراهی می‌کرد. برف‌های سنگین کم‌کم آب می‌شد و عطر و بوی بهار در کوچه باغ‌های شمیران می‌پیچید؛ کوچه باغ‌هایی که هرچند بی‌برگ و بار بودند اما با عطر شیرینی‌های عید، آوازهای محلی و شادی در آخرین روزهای زمستان پر می‌شدند.

همشهری آنلاین- راحله عبدالحسینی: در این گزارش برخی آداب و رسومی را که شمیرانیها برای استقبال از سال نو داشتند مرور میکنیم.درست از آخر بهمن ماه که چله کوچک زمستان تمام میشد، شمیرانیها برای نوروز آماده میشدند. طبیعت همراهی میکرد. برفهای سنگین کمکم آب میشد و عطر و بوی بهار در کوچه باغهای شمیران میپیچید؛ کوچه باغهایی که هرچند بیبرگ و بار بودند اما با عطر شیرینیهای عید، آوازهای محلی و شادی در آخرین روزهای زمستان پر میشدند. در این گزارش برخی آداب و رسومی را که شمیرانیها برای استقبال از سال نو داشتند مرور میکنیم.
از آنجا که سمنو یکی از ۷ سینی است که سر سفره عید مینشیند، سمنوپزان برای نوروز در شمیران از دیرباز رسم بودهاست. «حمید خانسفید» از اهالی قدیمی محله حصاربوعلی شمیران، سمنوپزان در منزل پدربزرگ و مادربزرگش، حاج حسن یزدانیان و حاج بانو یزدانیان را در خاطر دارد: «سمنوپزان کار بسیار پرزحمتی بود که با حضور همه اهالی برگزار میشد. سمنوپزان در شمیران علاوه بر شبعید و برای سفره هفتسین، در ایام شهادت حضرت زهرا(س) یا روزهای دیگر بهعنوان نذری به نیت حضرت زهرا(س) پخته میشد. بانوان سمنو را بار میگذاشتند. اول سادات پای دیگ میرفتند و دست به کار میشدند. این کار به نوعی اظهار ادب به سادات بود.» سمنو را تقریباً ۱۰ روز مانده به عید نوروز میپختند. سمنو بین همسایهها تقسیم میشد تا پای سفره هفتسین بگذارند و کام خود را شیرینکنند.

نوروزخوانی در کوچهباغهای شمیران

«نوروز نوسالی» را شمیرانیهای قدیمی میشناسند. آن زمان که نوروز نوسالی در کوچه باغهای شمیران، پیامآور فصل و سال نو میشد؛ پیرمرد اسم خودش را گذاشته بود: نوروز نوسالی؛ و همه او را به این نام میشناختند. نوروز نوسالی از باغها میگذشت و به کوچهپسکوچههای شمیران میرفت و برای اهالی آوازی از عید و سال نو میخواند. نوروز نوسالی پیرمردی کوتاه قد و نابینا بود. در روزهای آخر اسفند ماه، نوروز نوسالی با صدای خوش به اهالی آمدن عید را نوید میداد. اهالی هر قریه دور او جمع میشدند و نوروز نوسالی برایشان میخواند: «نوروز نوسال مباره باشه، عید نوروز بر شما مباره باشه». علاوه بر نوروز نوسالی، افرادی که به آنها نوروزخوان گفته میشد به محلهها میآمدند. نوروزخوانها قاصدان خوش خبری بودند که با خواندن اشعار، خبر عید و بهار را بشارت میدادند. نوروزخوانان معمولاً دم در خانهها میایستادند و اشعاری را میخواندند. نوروزخوانها با پوشیدن لباس محلی و با خواندن آوازهای محلی از آمدن نوروز خبر میدادند.

مردم هم به آنها پول، قند و شکر یا نبات بهعنوان عیدی میدادند. نوروزخوانها علاوه بر خواندن اشعار بهاریه، در مدح و منقبت امامان شعرخوانی و دعا میکردند که صاحبخانه به زیارت برود و عروسی فرزندانش را جشن بگیرد: «نوروز سلطان آمده/ گل در گلستان آمده/ مژه هادین بر شاخ گل/ بلبل به بستان آمده/ صاحب خونه با ایمان/ دستو دکن جیفی میان/دروا بیا یک ۱۰تومان/هاده به این نوروزی خوان». ترجمه دقیق این شعر هم اینگونه میشود: «همه جا گل و گلستان شده، مژده میدهم که بر شاخه، گل رویید و بلبل به بوستان آمده، دست در جیبت کن و ۱۰تومنی(بهعنوان عیدی) از جیبت دربیار و به من نوروزیخوان بده.» شعر نوروز سلطان آمده در کتاب «حسین کریمان» از پژوهشگران شمیرانی نوشته شده است. اصل این نوروزی نامه ۵۵ بیت بود که توسط «محمدتقی آگاه» به دست استاد کریمان رسیده بود. نوروزیخوانی یا نوروزی نامه به زبان طبری و گاهی فارسی خوانده میشد.

خانه تکانی پر زحمت

خانه تکانی و سبزه سبز کردن جزو نخستین کارهایی بود که اسفند ماه رونق میگرفت. خانهتکانی هم مثل این روزها فقط به تمیز کردن دیوارهای اتاق و سر و سامان دادن به وسایل خانه خلاصه نمیشد. عوض کردن آب و تمیز کردن حوض برای خودش کار سختی بود. گاهی اعضای خانه آستین بالا میزدند و همت میکردند تا آب حوض را عوض کنند و لجنهای مانده ته آن را بشویند. گاهی هم فردی که به او «آب حوضی» میگفتند برای انجام این کار به خانهها میرفت و شبعید حسابی سرش شلوغ بود و کارش رونق میگرفت. آب حوضی آب حوض، حوضچهها و آبانبار را عوض میکرد.
 

۷کپه آتش در هر محله

بتههای خشک از گندمزارها و باغهای شمیران هم برای آتش شب چهارشنبهسوری جمعآوری میشد. «جواد انصافی» بازیگر که بزرگ شده محله رستمآباد شمیران است رسم و رسوم شب چهارشنبهسوری را اینگونه روایت میکند: «بچهها و بزرگترها اسفند ماه فقط به نظافت و تمیزی خانه و محله میپرداختند. از لایروبی جویها و قناتها تا سفید کردن دیوار را با هم انجام میدادند. کنده و شاخ و برگ درخت را هم جمع میکردند تا شب چهارشنبهسوری بسوزانند. زبالههایی مثل حصیر و گونی و پارچه که از خانهتکانی جمع شده بود برای سوزاندن در جشن شب چهارشنبهسوری کنار گذاشته میشد.

در هر محله ۷ کپه آتش روشن میکردند. چون ۷ عدد مقدسی است. اول بزرگترها از روی آتش میپریدند. چون هم احترام داشتند و هم به دلیل سن و سالشان تا وقتی شعله آتش خیلی بالا نیامده بتوانند بپرند و احساس پیری نکنند. بعد هم نوبت به جوانان میرسید.» خواندن اشعاری مثل «زردی من از تو، سرخی تو از من» نه فقط در شمیران بلکه در تهران هم رسم بود.

پایان تعطیلات نوروزی، سیزدهبهدر

شمیران بود و زمینهای بزرگ کشاورزی، گندمزارها و باغهای پردار و درخت. بهترین انتخاب برای رسم سیزدهبهدر هم همین شمیران بود. در سیزدهمین روز فروردین، تهرانیها هم بند و بساط خود را جمع میکردند و راهی شمیران میشدند تا در گوشه خوش آب و هوایی، سیزده خود را به در کنند. شمیرانیها به مهمانانی که در این روز به شمیران میآمدند «گشتیها» میگفتند. چون فقط برای گشتوگذار یک روزه به شمیران آمده بودند. خانوادهها دور هم جمع میشدند و یک روز را به بازی و تفریح در طبیعت میگذراندند.

شیرینی و آجیل هم که پای ثابت خوراکی این روز بود. شمیرانیها به رسم خود از بار و محصول زمین کشاورزیشان، تنقلات تهیه میکردند؛ مثل توت خشک، گردو، نخودچی، برگه هلو، بادام و تنقلاتی از این دست. شیرینی هم که همان شیرینی معروف توتک بود و نان برنجی و نان روغنی. سیزدهمین روز فروردین هم به این شکل سپری میشد.
 

پخت شیرینی عید در تنور

شمیرانیها برای پخت شیرینی شبعید، هفته پایانی اسفند ماه دست به کار میشدند. هنوز هم برخی از شمیرانیها اسم شیرینی «توتک» را به یاد دارند و نحوه پخت آن را از قدیمیها یاد گرفتهاند. این شیرینی خوشمزه و خاص شمیران تمام ایام عید مهمان خانهها بود و برخی خانوادهها مقداری از آن را برای گردش روز سیزدهبهدر کنار میگذاشتند تا در باغ و صحرا نوش جان کنند.

«بهزاد لیان» یکی از قدیمیهای شمیران که در زمینه اسناد شمیران تحقیق و پژوهش زیادی دارد میگوید: «در اصل باید توتک را شیرینی محلی و سنتی روستای افجه در لواسان بدانیم. توتکی که با تنور پخته میشد عطر و طعم دلپذیری داشت. کار آسانی هم نبود و خانمها با کمک همدیگر توتک میپختند.» برای پخت شیرینی توتک، آرد را خمیر میکنند و قالب میزنند. روی آن را با زعفران و تخممرغ تزیین میکنند و بعد میپزند. این روزها نزدیک عید در نانواییهای لواسان هم توتک پخته میشود.

با تورق کتاب «میگون در آینه زمان» نوشته «داود کربلایی محمد میگونی» درباره نان یا شیرینی توتک میخوانیم: «با نزدیک شدن سال نو، نانهای کوچکی میپختند که به آن توتک میگفتند. توتک نوعی نان شیرمال محلی بود که برای پخت آن از شیر، تخممرغ و شکر استفاده میشد. توتک نقش شیرینی سر سفره هفتسین را ایفا میکرد.»