همشهری آنلاین - رضانیکنام: نمای ساختمان قدیمی سیلوی گندم تهران در تقاطع بزرگراه بعثت، خیابان شهید رجایی و چهارراه معروف به چیتسازی از فاصله دور هم کاملا پیداست. اینجا ٢ ورودی دارد که با دوربینهای مدار بسته و نگهبانها کنترل میشود. یکی برای رفتوآمد کارکنان و پرسنل و دیگری که در جنوب سیلو قرار گرفته مخصوص عبور و مرور کامیونهای حمل غلات و گندم از سراسر نقاط کشور است.
خودروهای سنگین حامل غلات به محض ورود به محوطه و پارکینگ سیلو روی باسکول میروند تا وزن دقیق خودرو قبل و بعد از تخلیه بارشان مشخص شود. متصدی باسکول با دقت تمام مشخصات راننده خودرو و میزان دقیق وزن را در سیستم ثبت میکند و رسیدش را به آقای راننده میدهد تا موقع خروج از سیلو دوباره روی باسکول برود و وزن دقیق بار مشخص شود.
وقتی که کامیونها روی باسکول میروند چند لحظه بعد، مرحله آزمایش و پایش کیفیت و سلامت محصول آغاز میشود. کارشناس سیلوی گندم با ابزاری که دارد مقداری از بار غلات را از نقاط مختلف بار برمیدارد. در محوطه سیلوی تهران آزمایشگاه مجهزی وجود دارد که کارشناسان آن از هر باری که به سیلو میرسد نمونهبرداری میکنند تا کیفیت و سلامت بار غلات تایید یا رد شود.
اگر بار رانندهها خوب باشد و از لحاظ کیفیت و سلامت مشکلی نداشته باشد برگه تایید آزمایشگاه دریافت میکنند و کارشناس سیلو میگوید به سلامت میتوانید بروید. رانندهها هم با خوشحالی استارت میزنند و به جایگاه تخلیه بار میروند، اما چشمتان روز بد نبیند اگر محصولی که آورده باشند خدای ناکرده آفتزده و بیکیفیت باشد برگه تایید نمیگیرند و مجبورند همان راهی را که آمدهاند دوباره برگردند و بار را تحویل صاحبش بدهند؛ چون اینجا کسی با کسی شوخی ندارد!
گشتوگذار در سیلوی تاریخی تهران، فرصتی است برای یادآوری تاریخ فراموش شده آن. جالب اینکه تا نیم قرن پیش به جز انبار ذخیرهسازی و توزیع غلات کشور، چندین ساختمان صنعتی دیگر مثل «کارخانه برق»، «کارخانه آرد ایرانیان» در محوطه سیلوی تهران فعالیت داشته است.
سیلوی گندم تهران تا ۵٠ سال قبل به ریل خط راهآهن تهران-اهواز متصل بود. بار گندم از طریق قطارهای باربری به واگنخانه سیلوی تهران منتقل و غلات از طریق کامیون و تریلی به نقاط مختلف ارسال میشد. اکنون محل واگنخانه، به ساختمانی متروکه تبدیل شده است.
طراحی و معماری ساختمان قدیمی سیلوی تهران به دوران قبل از جنگ جهانی دوم یعنی زمان حضور گروهی از آلمانیها در تهران مربوط میشود. طبق اسناد و مدارک موجود در سیلوی تهران، اینجا در سال ١٣١۵ و در زمان پهلوی اول ساخته شده و یکی از سیلوهای قدیمی کشور است.
دیوارهای بلند سیلوی تهران، استوانهای شکل و در طبقات فوقانی آن دالونها و راهروهایی وجود دارد. از سقف دالونها دریچههای خروجی غلات تعبیه شده که هر کدام با تسمه نقاله هایی محکم و بلند راهی کندوها می شوند. کندوهای سیلوی تهران ۲۰۶ تاست که در دو قسمت زیر زمین و بالا در حرکتند. در واقع اینجا محل نگهداری و ذخیرهسازی گندم است.
«نوروزعلی حسنجانی» از افراد بومی و قدیمی محله نازیآباد اطلاعات خوبی از تاریخچه این سیلو دارد: « ابتدا طرحی و ساخت سیلوی تهران را آلمانیها به دست گرفتند و حتی تعدادی از تجهیزات را از آلمان به اینجا آوردند. اما با شروع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین با فشار چند کشور از جمله شوروی، آمریکا و انگلیس، دولت وقت ایران آلمانیها را از کشور بیرون کرد. به همین دلیل کار ساخت سیلو برای مدتی عقب افتاد تا اینکه تعدادی از کارشناسان شوروی سابق پروه نیمهکاره آلمانیها را تکمیل کردند.»
یکی از دلایل نامگذاری این محله به نازیآباد، نیز حضور آلمانیهایی بوده که آن زمان در محدوده زمینهای ضلع جنوبی سیلو زندگی میکردند. البته روایتهای مختلفی درباره علت نامگذاری محله نازیآباد وجود دارد. مثلا میگویند که آن ایام که آلمانیها در زمینهای اطراف سیلوی تهران زندگی میکردند و تعدادشان هم زیاد بوده و به همین خاطر به اینجا نازیآباد و به لحن طعنه آمیز «آبادی نازیها» میگفتند اما روایت دیگر مربوط به املاک و زمینهای «نازخاتون» یکی از همسران ناصرالدین شاه است که بعدها به همین خاطر این محله به «نازآباد» و یا «نازیآباد» شهرت پیدا کرده است.
شاید برایتان جالب باشد که برخیها احتمال میدهند ضرب المثل قدیمی «نان کسی را آجر کردن» در زمان فعالیت سیلوی قدیمی تهران وارد ادبیات فارسی شده است و البته دلایل خود را دارند. مثلا در کتب تاریخی که از دوران جنگ جهانی دوم و وقوع قحطی بزرگ در تهران مطالب زیادی درباره نایاب شدن گندم و نان برای سیر کردن شکم مردم نوشته شده است.
آن زمان برای اینکه تولید نان سرعت بیشتری پیدا کند و بتوانند نارضایتی مردم را تا حدودی کنترل کنند، اولین کارخانه تولید نان ماشینی در سیلوی تهران راه اندازی شد. اما نان تولید شده این کارخانه تفاوتهایی هم داشت. همانطور که گفته شد با شروع قحطی و کمبود شدید گندم، این کارخانه به جای آرد گندم برای پخت نان از آرد دیگر غلات استفاده میکرد. بنابراین نان تولید شده در کارخانه نان ماشینی سیلوی تهران، تیره رنگ، سفت و سخت مثل آجر بود و به نان سیاه شهرت پیدا کرده بود! اما با این حال مردم گرسنه آن ایام همین نان سیاه و سفت را غنیمت میشماردند و با میل زیاد میخوردند.
با کمبود آرد گندم و راهاندازی کارخانه نان ماشینی در سیلوی تهران کسبوکار نانواییهای سنتی تهران کاملا خوابیده و تعطیل شده بود. چون آرد تولید شده غلات مختلف در سیلوی تهران فقط برای مصرف کارخانه نان ماشینی بود و ذرهای از آن برای تامین نیاز نانواییها بیرون نمیرفت.
این مسئله باعث کسادی کار نانوایان و بیکار شدن خیلی از آنها شده بود. میگویند این زمان همان دورهای است که ضرب المثل «نان کسی را آجر کردن» سر زبانها افتاد و بهمرور زمان وارد زبان و ادبیات شد. «مصطفی رحماندوست» شاعر و نویسنده دراینباره میگوید:«ضرب المثل نان کسی را آجر کردن، زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که با انجام کاری، ضرر مادی و اقتصادی به کسی برسد. حال این کار میتواند مربوط به نانوایی باشد و یا هر صنف دیگر. اما در زمینه اثبات زمان پیدایش این ضرب المثل فارسی نیاز به تحقیق و مطالعه بیشتری در تاریخ داریم.»