همشهری آنلاین - پریسا نوری: اما این یک روی ماجراست، روی کمرنگتر ماجرا، وجود صاحبخانههای با انصافی است که بدون توجه به گرانیهای افسار گسیخته و حتی بدون در نظر گرفتن سقف افزایش مجاز اجارهبهای مصوب دولت، با ترازوی وجدان و انصاف با مستأجرانشان معامله میکنند. هر چند در این کلانشهر تعداد این افراد کم نیست، اما چون گمناماند، پیدا کردنشان سخت است. از این رو از مغازههای مشاوره املاک کمک میگیریم. اغلب سراغ ندارند و معتقدند صاحبخانهها، تلافی گرانیها را سر مستأجران درآوردهاند و میگویند: «گشتیم نبود، نگرد نیست...» اما از آنجا که جوینده یابنده است؛ در جستوجوی چند ساعته از مشاوران املاک، چند صاحبخانه منصف به ما معرفی شدند.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
خدا را خوش نمیآید مستأجرم را اذیت کنم!
«داوود اصلاحچی» یکی از مشاوران املاک محله قنات کوثر، حاج «حسین آکار» پیرمرد ۹۱ ساله ساکن محله را به عنوان صاحبخانه منصف معرفی میکند و میگوید: «حاج حسین ۲ مستاجر دارد که با همان قیمت پارسال قرارداد اجاره خانههایش را تمدید کردهاست.» از خوش اقبالی ما حاج حسین قرار است به بنگاه بیاید تا قرارداد جدید را امضا کند. پیرمرد عصازنان از راه میرسد. وقتی متوجه میشود که حرف از انصاف و مردمداری او میزنیم با لبخند میگوید: «من کار زیادی نکردم، خب به درآمد مستاجرها نگاه کردم. بنده خداها مگر چقدر حقوقشان زیاد شده که با این گرانیها بخواهد اجاره خانه بیشتر بدهد؟! خدا را خوش نمیآید.»
پیرمرد روی صندلی مینشیند و درحالیکه نفس چاق میکند، ادامه میدهد: «من کاری به اینکه اجارهخانهها چقدر گران شده ندارم، فقط به شغل و زندگی مستأجرانم نگاه میکنم میبینم که با این گرانیها و خرج زن و بچه، نمیتوانند پول بیشتری بابت کرایه خانه بدهند. خب چرا اذیتشان کنم. خدا را خوش نمیآید!»
حاج حسین، جوانمردی را در حق مستأجرها تمام کرده و با وجودی که یکی از دخترانش مستأجر است و دنبال خانه میگردد، دلش نیامده همسایهاش را جواب کند و دراینباره میگوید: «همه میگویند خب مستاجرت را بیرون کن و خانه را در اختیار دخترت بگذار، ولی من راضی نمیشوم به خاطر دخترم باعث آوارگی مستاجرهایم شوم.»
باید هوای هم را داشته باشیم
«مهین صداقت» ۵۵ ساله ساکن تهرانپارس و یکی از صاحبخانههای منصفی است که هر سال با توافق مستأجر مبلغ بسیار کمی روی اجاره خانه میگذارد. مستأجر خانم صداقت یک زن سرپرست خانوار است که ۲ فرزند خردسال دارد و در بیمارستان کار میکند. صداقت که کارمند یکی از ادارات دولتی است، آپارتمان ۶۰ متریاش را با رهن ۳۰ میلیون و اجاره ماهیانه ۲ میلیون تومان به مستأجر سپرده؛ رقمی که خیلی پایینتر از نرخ عرف محله و منطقه است. او که دلش میخواهد گمنام بماند و عکسی از او منتشر نشود، معتقد است اگر ما به همدیگر رحم کنیم و هوای یکدیگر را داشته باشیم، خدا هم به ما رحم میکند و هوایمان را دارد.
صاحبخانه من یک فرشته است
در روزگاری که برخی از صاحبخانهها قانون اجاره مصوب را دور میزنند و با نوشتن دو قرارداد جداگانه یکی در دفتر املاک و دیگری به صورت غیررسمی، اجاره غیرمتعارف طلب میکنند صاحبخانه «وحید تفرشی» یکی از محله حکیمیه اجارهنامه را به او داده تا به بنگاه برود و با هر رقم اجارهای که در توانش است، آن را امضا کند. از این شهروند نام و نشان صاحبخانهاش را میپرسیم که میگوید: «شاید راضی نباشد که نامش را بیاورم فقط بدانید که صاحبخانه من یک فرشته است!» و ادامه میدهد: «یک سال است که در این خانه مستأجرم و صاحبخانهام را فقط چند بار دیدهام. با توجه به اینکه شناختی از او نداشتم از چند ماه مانده به سر رسید قرارداد نگران بودم که چقدر میخواهد به مبلغ اجارهخانه اضافه کند و حتی یکی دو بار تماس گرفتم تا سر صحبت را باز کنم اما او گفت به وقتش صحبت میکنیم.»
تا اینکه چند روز قبل از موعد قرارداد اجارهنامه را آورد و گفت: هر قدر میتوانی روی مبلغ اجاره بگذار، اگر هم افزایش اجاره برایت مقدور نیست؛ با همان اجاره پارسال قرارداد را تمدید کنیم.»
او میافزاید: «اگر صاحبخانه با قیمتهای امروز میخواست کرایه را افزایش دهد پرداختش در توانمان نبود و ناچار باید دنبال خانه جدید میگشتیم و چون خانمم باردار است، کارمان خیلی سخت میشد، خدا به صاحبخانهمان خیر بدهد که در این شرایط به دادمان رسید. من و همسرم همیشه دعاگویش هستیم.»