همشهری آنلاین – حسن حسنزاده: تابلوی نقاشی روی دیوار حسینیه اقبال که جایی در میان پرچمها و بیرقهای سیاه قرار گرفته، روایتگر عشق جاودان مرحوم «آرمن آوانسیان» سینمادار ارمنی و مالک سینما رنگینکمان به امام حسین(ع) است. زیر نقاشی چهره این ارمنی عاشق اهلبیت(ع) نوشتهاند: «دوستدار اهل بیت(ع)» اما این تابلو و هیئتی که بیش از نیم قرن در خیابان اقبال لاهوری فعال است، حکایت یک دلدادگی متفاوت را در خود جای داده است.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
عشق ناب سینمادار ارمنی
جوانهای ۵ دهه پیش که امروز دیگر مویی سفیده کرده و چراغ هیئت را روشن نگه داشتهاند، هرگز عشق ناب آوانسیان به امام حسین(ع) را از یاد نمیبرند؛ عشق ناب آن سینمادار ارمنی را که بنیانگذار هیئتی برای عزاداری سالار شهیدان شد. «داود رضایی» یکی از قدیمیهای هیئت میگوید: «اوایل دهه ۴۰ همه ما جوان بودیم. دلمان میخواست برای خودمان هیئتی داشته باشیم؛ اما نه مکانی برای هیئت داشتیم و نه هیچ امکاناتی که بشود با آن مراسم برگزار کرد. مرحوم «حاج ماشاالله نیکوکرداران» که از پیرغلامان اباعبدالله(ع) بود، خانهاش را در اختیار ما قرار داد تا برنامه هفتگی بگیریم. اما خیلی زود تعداد جوانهای هیئت زیاد شد و فضای خانه هم کوچک بود. وقتی برگزاری هیئت و حضور همه عاشقان اهل بیت(ع) با چالشی دیگر روبهرو شد، هرگز تصور نمیکردیم که این گره به دست یک مسیحی باز شود. آنهم یک هموطن مسیحی که در آن دوران صاحب سینما رنگینکمان میدان امام حسین(ع) بود.»
باورمان نمیشد یک مسیحی بانی هیئت شود
درست است که جوانهای هیئت هرگز تصور نمیکردند که این گره به دست یک مسیحی باز شود، اما مگر عشق به امام حسین(ع) مسیحی و مسلمان میشناسد؟ جوانان هیئت آن شب بارانی را خوب به یاد دارند که آرمن آوانسیان در شب شلوغ سینما رنگینکمان راهی خیابان اقبال شد و زیر باران یک پاکت سفید به جوانهای هیئت داد تا قصه آن دلدادگی از همین نقطه آغاز شود. رضایی ادامه میدهد: «در خانه حاج ماشاالله مشغول عزاداری و برنامههای هفتگی بودیم. خیلی از جوانها به دلیل فضای محدود نتوانسته بودند آن شب به هیئت بیایند. اما هیئت ما آن شب بارانی مهمان دیگری داشت. نمیدانیم این خبر از کجا به گوش آوانسیان رسیده بود اما آن شب سراغ بچههای هیئت آمد و یک پاک سفید به ما داد. پاکت را که باز کردیم یک کلید و مبلغی پول داخل آن بود. گفت این کلید پارکینگ سینماست و آن پول هم هزینه برگزاری مراسم عزاداری محرم و صفر.» باورمان نمیشد. آن مرد خوشتیپ که صاحب سینما رنگینکمان بود از ما خواست در تمام محرم و صفر را در پارکینگ سینما مراسم بگیریم. آنهم در پارکینگ سینما رنگینکمان که آن روزها حسابی رونق داشت.
چراغ اول را آوانسیان روشن کرد
داستان عشق آوانسیان به امام حسین(ع) به سرعت در محله پیچید. قدیمیهای هیئت میگویند بعد از این ماجرا بود که جمعیت هیئت چند برابر شد. حتی آنهایی که اهل هیئت و مراسم نبودند و با شنیدن این ماجرا پای کار آمدند و گوشهای از کار هیئت را برعهده گرفتند. اما این تازه آغاز ماجرای عشق آوانسیان به امام حسین(ع) بود. «نصرالله خندان» یکی دیگر از قدیمیهای هیئت میگوید: «از آن سال به بعد هر وقت نزدیک محرم میشد، آوانسیان کلید پارکینگ سینما را به ما میداد و ما هم چادرها را برپا میکردیم. چراغ اول را هم خودش روشن میکرد. هر سال مبلغی میداد تا برای اطعام عزاداران هزینه کنیم. سالهای نخست یکسوم پارکینگ را در اختیار ما قرار میداد و وقتی دید هر سال تعداد عزاداران بیشتر میشود، تمام پارکینگ سینما هیئت شد.»
شرط عجیب آوانسیان برای بچه هیئتیها!
آوانسیان اما برای برگزاری هیئت در پارکینگ سینما یک شرط داشت. شرطی عجیب که خبر آنهم خیلی زود در محله پیچید و شد نماد عشق و ارادت تام و تمام این هموطن مسیحی به امام حسین(ع) داستان این شرط را «احمد شکاری» برایمان تعریف میکند: «وقتی پارکینگ سینما را به ما داد و هزینه اطعام را برعهده گرفت به ما گفت یک شرط دارم. شرطش این بود که تا هر وقت که هیئت پابرجاست، غذای شب تاسوعا و ظهر عاشورای هیئت را برای او و خانوادهاش بفرستیم. ما هم ۵۰ سال است سر قولمان ماندهایم. آوانسیان سال ۱۳۵۳ از دنیا رفت، اما هر وقت غذای هیئت آماده میشود، اول از همه غذای نذری را برای خانواده او ارسال میکنیم. روایت این عشق اما زمانی جالبتر شد که بعدها از خانوادهاش شنیدیم او غذای هیئت را در فریزر میگذاشت و از همسرش خواسته بود در طول سال هر وقت برایش غذا میپزد، کمی از غذای هیئت را به عنوان تبرک در غذای او بریزد.»
فرزندانش هم راه او را ادامه دادند
سال ۱۳۵۳ بود که آرمین آوانسیان از دنیا رفت اما وصیت کرده بود هر سال محرم که از راه میرسد، این ملک در اختیار هیئت جوانان اقبال قرار بگیرد. سینما رنگینکمان در سالهای نخست پس از انقلاب تعطیل شد اما در تمام این سالها مراسم عزاداری هیئت در پارکینک سینما رنگینکمان برقرار بوده است. «محمد کیاسالار» برگ دیگری از ارادت این هموطن مسیحی به امام حسین(ع) را برایمان رو میکند: «وقتی آوانسیان از دنیا رفت، به وارثانش وصیت کرده بود چراغ هیئت امام حسین(ع) نباید خاموش شود و آنها هم از هیچ کمکی برای برگزاری هیئت کوتاهی نکنند. بعد از او فرزندانش هم راهش را ادامه دادند و مثل پدر بدون هیچ چشم داشتی کمک حال هیئت بودند. تا آن موقع هیئت ما فقط ایام محرم و صفر برپا بود و بعد از عزاداری ماه صفر، سیاهیها و لوازم هیئت را جمع میکردیم. اما فرزندانش وقتی شور و اشتیاق جوانهای ما را برای برگزاری هیئت دیدند، پیشنهاد کردند در تمام ایام سال این هیئت برپا باشد. حالا علاوه بر عزاداری محرم و صفر، در تمام مناسبت های مذهبی از شهادت ائمه اطهار(ع) گرفته تا اعیاد مذهبی را در حسینیه برنامه داریم.»
روایتی دیگر از دلدادگی
در میان اعضای قدیمی هیئت، روایتهای دیگری هم از ماجرای دلدادگی آن مسیحی عاشق اهل بیت(ع) به سیدالشهدا(ع) شنیده میشود. از جمله آنکه میگویند مرحوم آوانسیان در دورانی که تعداد سینماها زیاد شد و سینما رنگینکمان کمی از رونق افتاد، باز هم حاضر نشد در ماههای غیر از محرم و صفر پارکینگ سینما را اجاره بدهد. در حالی که اجاره دادن محوطه وسیع پارکینگ به کسبه بازار شهرستانی میتوانست درآمد خوبی برایش داشته باشد، اما در پاسخ به یکی اعضای هیئت گفته بود میترسم پارکینگ را اجاره بدهم اما محرم که از راه برسد نتوانم پارکینگ را برای برگزاری مراسم تخلیه کنم.