برای همه ما این سؤال پیش آمده وقتی کسی سر حال نیست یا ناراحت و غمگین است چه کار باید بکنیم؟ آیا باید به زور او را وادار کنیم از این حال خارج شود و کاری کنیم تا خوشحال شود؟ خود شما در چنین مواقعی چه انتظاری از دیگران دارید؟

همشهری آنلاین -یکتا فراهانی: همه ما حال بد را تجربه کرده‌ایم اما هیچ چیز آن قدر مهم نیست که ارزش داشته باشد تمام دقایق و لحظات ما به ناراحتی و حال بد بگذرد. چون زندگی بسیارکوتاه و مجموعه‌ای از همین لحظاتی است که این گونه سپری می‌شوند.

پذیرش حال بد موضوع بسیار مهمی است. ولی به آن معنا نیست که مدت‌ها در حال بد خود باقی بمانیم. گاهی این فکر که همه چیز روزی پایان می‌یابد باعث می‌شود کمی درنگ و سعی کنیم مسائل را از زوایای مختلف بررسی کنیم.

دنبال مقصر نباشید

برای همه ما اتفاق افتاده وقتی شکست می‌خوریم یا با حال بدی مواجه می‌شویم دنبال مقصر می‌گردیم و سعی می‌کنیم آن را به بیرون از خود منتسب کنیم. شاید خود ما هم تقصیری نداریم و این گونه آموزش دیده‌ایم.

در واقع شاید به این خاطر است که ما با اصل زندگی آشنایی نداریم. چون هیچ تضمینی وجود ندارد روزگار همیشه مطابق میل ما باشد واوضاع آن گونه که ما می‌خواهیم پیش برود.

وقتی باور داشته باشیم زندگی غیرقابل پیش بینی‌تر از آن است که ما انتظار داریم، بهتر نیز می‌توانیم از پس رویارویی با حوادث و مشکلات برآییم. ضمن آنکه کمتر نیز دنبال مقصر می‌گردیم.  

مواجهه با دنیای واقعی

همه ما گاهی خسته می‌شویم؛ آن قدر که فکر می‌کنیم توان زیادی برای ادامه دادن ندارد. علت این خستگی هر چه باشد در دنیای پرهیاهوی امروز و با مشکلات و مشغله‌های بسیاری که هرفرد به نوعی آن را تجربه می‌کند چندان دور از انتظار نیست.

برای رویارویی با دنیای واقعی و در فضایی خارج از تبلیغات‌های رسانه‌ای و دنیای مجازی باید بپذیریم گاهی بسیار خسته می‌شویم، انگیزه‌ای برای ادامه راه نداریم و فشار کاری انرژی ما را کاهش می‌دهد.

گاهی ارتباط دیگران هم با ما آن گونه که انتظار داریم پیش نمی‌رود. دوستانمان برخورد بدی با ما دارند و فاصله زیادی با اهداف و خواسته‌هایمان داریم و بسیاری از اتفاقات ناخوشایند دیگری که خارج از حیطه اختیار و کنترل ما هستند. در چنین مواقعی چه کارمی‌توان کرد و چگونه می‌توان آن‌ها را پذیرفت.

در واقع هر تصمیمی که بخواهیم در این شرایط برای حل مشکلات خود بگیریم مستلزم آن است که با آن‌ها مواجه شویم و بدانیم دقیقاً نیاز به چه تغییراتی داریم.

سهم خود را شناسایی کنید

وقتی حال بدی را تجربه می‌کنیم نخست باید بگذاریم این احساسات وجود ما را در بر گیرد و آن‌ها را به عنوان یک واقعیت بپذیریم و درک کنیم. تنها در این صورت است که می‌توانیم از آن‌ها رها شویم یا شدتشان را کاهش دهیم. در صورتی که انکار واقعیت هیچ کمکی به حال ما نخواهد نمی‌کند.

گام بعدی آن است که ببینیم سهم ما در مشکلاتی که داریم چقدر است. بررسی ریشه بروز هر مشکلی با توجه به آن مشکل، ابعاد متنوعی دارد که ممکن است بخشی از آن به خود ما بر گردد. بنابراین بهترین کار آن است که آن‌ها را ریشه یابی، شناسایی و بررسی کنیم.

حتی اگر در بسیاری از مشکلات ما نیز دیگران مقصرباشند، با توجه به اینکه ما فقط برخودمان کنترل داریم، بهتر است بتوانیم با آگاهی از کارهایی که می‌توانیم انجام دهیم؛ گامی در جهت رسیدن به حال بهتر و در نهایت نیز حل مساله برداریم.

خودتان را برای تغییر آماده کنید

برای اینکه بتوانیم تغییری در خود ایجاد کنیم و بتوانیم در جهت حل مشکلمان اقدامی صورت دهیم؛ باید بپذیریم نیاز به تغییر داریم. درواقع تا زمانی که چیزی را نپذیریم، نمی‌توانیم آن را تغییر دهیم.

مهم‌ترین مشکل ما با تغییرکردن، ترس از آن است. به همین خاطر نیز معمولاً در برابر آن مقاومت می‌کنیم. بنابراین ابتدا باید بتوانیم با ترس‌های خود مواجه شویم و با آگاهی از راه‌های جدید پیش رو، دست به انتخاب بهتری بزنیم.

 اما اگر نتوانیم تغییرات را بپذیریم و ترجیح دهیم هیچ چیز تغییر نکند و همان کارهایی را انجام دهیم که قبلاً انجام می‌دادیم؛ طبیعی است باز هم به همان نتیجه‌ای خواهیم رسید که قبلاً آن را تجربه کرده بودیم. به این ترتیب موضوع مهم دیگرهم آن است که بدانیم تغییر کردن آسان نیست و باید خود را برای سختی‌های مواجهه با آن آماده کنیم.

ازدیگران کمک بگیرید

در روزهای سخت و هنگامی که حال بدی را تجربه می‌کنیم داشتن فردی مطمئن، آگاه و قابل اطمینان که بتوانیم با او حرف بزنیم کمک بسیار مهمی به بهتر شدن حال ما و شناخت احساسات واقعی ماخواهد کرد.

بودن فردی آگاه و قابل اعتماد یا یک راهنما و همراه در کنار ما که بتوانیم احساسات و حال بد خود را با او به اشتراک بگذاریم به ما کمک خواهد کرد تا تسلط بیشتری بر شرایط داشته باشیم و به جای ناامید شدن و پذیرفتن آنچه نیاز به تغییر دارد، بتوانیم علاوه بر اینکه تسلط بیشتری بر شرایط پیدا می‌کنیم بهتر نیز به حل مشکلات و مسائل خود بپردازیم.

شما در مقابل حال بد دیگران چگونه رفتار می‌کنید؟

ما معمولاً دوست داریم دیگران آن گونه که انتظار داریم با ما رفتار کنند. یعنی اگر ترجیح می‌دهیم وقتی روز سخت و بدی را سپری کرده‌ایم؛ در پایان روز، هیچ کس مزاحم ما نشود و گوشه خلوتی را برای خود انتخاب کنیم که کسی نتواند خلوت ما را به هم بزند؛ خودمان هم هنگام ناراحتی دیگران با آن‌ها همین گونه برخورد می‌کنیم.

اما توجه داشته باشیم همه ما حتی هنگام ناراحتی هم مانند همدیگر عمل نمی‌کنیم. مثلاً عده‌ای دوست دارند در روزهای سخت و هنگام مواجهه با مشکلات، مدام درباره آن صحبت کنند و نظر دیگران را جویا شوند.

بنابراین در شرایط سخت سعی کنیم آن گونه که دیگران می‌خواهند در کنارشان باشیم. همچنین اجازه دهیم دیگران هم به شیوه خود در کنارما باشند. البته گذشت زمان و شناخت افراد از خواسته‌های یکدیگر باعث می‌شود بیشتر به نظرات و خواسته‌های همدیگر احترام بگذارند و همیشه مطابق میل خود با آن‌ها رفتار نکنند.

کاهش اضطراب با مهربانی به دیگران

در روزهای سخت و شرایط دشوار، کمک کردن به کسانی که نیازمند کمک هستند؛ علاوه بر اینکه می‌تواند کمکی به بهتر شدن حال آن‌ها باشد می‌تواند احساس خوبی به خود ما هم بدهد؛ به گونه‌ای که گاهی باعث می‌شود تمرکز ما از مشکلاتمان کمتر شود.

چنانچه نتایج تحقیقی در دانشگاه کلمبیا نیز نشان می‌دهد انجام کارهای خوب و کمک به دیگران باعث کاهش اضطراب افرادی می‌شود که از اضطراب‌های اجتماعی رنج می‌برند.

در واقع مهربانی با دیگران هم بر سلامت روانی افراد تأثیر می‌گذارد و هم اثر مثبتی بر سلامت جسمی آن‌ها دارد. بنابراین انجام کارهای مثبت و کمک رساندن به دیگران باعث می‌شود اشخاص احساسات بهتری مانند رضایت و خشنودی را تجربه کنند.

این احساسات باعث ارتقای سلامت روان افراد هم خواهد شد. چون مهربانی کردن با دیگران باعث شکوفایی روابط اجتماعی یا احساس غرور از انجام یک عمل خوب خواهد شد.

منبع:

physicstoday. scitation. org/journal/pto