همشهری آنلاین - آزاده غلامی: او فارغالتحصیل رشته تئاتر عروسکی از دانشکده هنرهای دراماتیک است. شروع فعالیت او با فیلم «شهر موشها» به کارگردانی «محمدعلی طالبی» و «مرضیه برومند» بهعنوان عروسکگردان در سال ١٣٦٣بود. همچنین همکاری او با تلویزیون سال ١٣٦٦ همراه با بازی در مجموعه تلویزیونی «آرایشگاه زیبا» (مرضیه برومند) در نقش عروس کم حرف و خجالتی شروع شد. تجربه دوم مریم سعادت در تلویزیون، بازی در سریال «زی زی گولو» به کارگردانی مرضیه برومند بود و از آن پس دیگر بازیگری را رها نکرد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
در کدام منطقه زندگی میکنید؟
۱۸ سالی میشود که ساکن لواسان هستم.
دلیل خاصی دارد که این منطقه را انتخاب کردهاید؟
به هر حال آب و هوای خوب و خلوتی محل باعث شد که من این منطقه را برای زندگی انتخاب کنم. البته این ویژگیها مربوط به سالها پیش است.
پس به نظر شما الان شرایط محلی که در آن ساکن هستید تغییر کرد. چه تغییراتی ایجاد شده است؟
نه اینکه بگویم خیلی وضعیت این محله بد شده است و من دوست ندارم، هنوز هم اینجا را به خیلی از محلههای دیگر ترجیح میدهم. ولی به هر حال سالها پیش همه چیز این محل طور دیگری بود. خلوتتر بود و فضا بازتر از آن چیزی بود که الان هست. الان همه چیز اینجا گران شده است و زندگی هم گران شده. اینجا الان از محلهای گران تهران شده است. چسبیده به تهران، مثل شمیران قدیم.
اگر در لواسان ساکن نبودید و میخواستید محلی را برای زندگی انتخاب کنید، ویژگیهایی که منطقه مورد نظر شما داشت چه چیزهایی بود؟
با این وضعیت تهران که ترافیک است، سکونت در برخی مکانها واقعاً سخت است. خیلی وقتها که میخواهم برای کار به جایی بروم باید از بزرگراه صدر عبور کنم. گاهی وقتها طوری برنامهریزی میکنم و یا برنامهام را تغییر میدهم یا کاری میکنم که از بزرگراه صدر عبور نکنم. همیشه فکر میکنم اگر خانه من در کنار بزرگراه صدر بود و من پیوسته باید از این بزرگراه عبور میکردم، تا به کارهایم برسم، خیلی برایم سخت بود. البته انسان باید به جیب و وضعیتش نگاه کند و غیر از آن ببیند چطور میتواند در سریعترین و راحتترین زمان ممکن به زندگیاش برسد. هرچند این باز بیشتر مربوط به افرادی است که برنامهریزی مشخصی دارند، نه من که یک روز کارم غرب است و یک روز شرق و هیچ حساب و کتابی ندارد.
منظورتان از فعالیت در عرصه بازیگری است که هر روز در یک منطقه است؟
بله. هر زمان در یک منطقه کار میکنم و اینطور نیست که مکان ثابتی داشته باشم. یک وقت بازی تئاتر دارم و مراکز مختلف تئاتر در مناطق مرکزی شهر هستند و گاهی باید جلو دوربین بروم، حالا یا کار سینمایی باشد یا تلویزیونی، باید به جایی بروم که گروه متمرکز هستند. آن منطقه جایی نیست که انسان بخواهد تعیین کند.
آیا نزدیکی به خانواده هم از جمله ویژگیهایی است که محل مورد نظر زندگی شما باید داشته باشد؟
خب، من فقط مادرم در قید حیات است که همیشه در کنار من زندگی میکنند.
رفتار و برخورد مردم این منطقه به چه شکلی است؟
من اصولاً رفت و آمدی با کسی ندارم که بدانم به چه شکل زندگی میکنند وبر اساس آن از مردمان این منطقه تحلیلی داشته باشم. ولی اصولاً آنطور که من تا به حال دیدهام، چیز خاصی نبوده و مثل باقی محلهها هستند و مردمان این منطقه، مردمان مهماننوازی هستند و با غریبهها برخورد خوبی دارند و این مدتی که اینجا بودم، احساس غریبگی نداشتم و الان خودمانی شدم و حتی یک جور میتوانم بگویم به خاطر طول مدت اقامتم در لواسان، امروز دیگر لواسانی شدهام. ولی برخورد بدی ندیدم و خیلی به نظرم حتی از اطراف این منطقه که رودبارقصران محسوب میشود، برخورد لواسانیها با غیرخودشان خیلی خوب است.
آیا میپسندید که آدمها با یکدیگر روابط نزدیک داشته باشند و رفتوآمد بکنند یا اینکه نه؟
من دوستان خودم را دارم و روابط خودم را. خیلی انسان شلوغی نیستم. دوستان بیشماری دارم، ولی رفت و آمد خیلی محدودی دارم. رفت و آمدم تا اندازهای با اقوام است، آن هم نه با همه اقوام. بخشی هم با دوستان نزدیک خودم که انگشت شمار هستند ارتباط دارم.
نظر شما درباره زندگی سنتی ایرانی چیست؟
هر چیزی در حقیقت میتواند خوب یا بد باشد. من آنهایی را که کاملاً این مقوله را بوسیدهاند و کنار گذاشتهاند، نمیپسندم و آنها را هم که پایبند کامل زندگی سنتی هستند و مظاهر جدید را کاملاً نفی میکنند هم نمیپسندم. به نظرم درباره آنها هم میشود کاری کرد. با این حال ما ایرانی هستیم و من هم بچه امروز نیستم و ۵۵ ـ ۵۶ سال دارم. درنتیجه در ذهنم سبک زندگی قدیمی با خانوادهام شکل گرفته است.
درباره پیشینه این محل و تاریخ شفاهی که محله لواسان و وضعیتی که داشته اطلاعاتی دارید؟
اینجا روستایی بود که بسیار خوش آب و هوا و خوش منظره و در کنار سد لتیان شکل گرفته بود. کوه، دریاچه و باغ و مناظر زیبایی داشت. این موارد از ویژگی خاص این منطقه است. اما مسئلهای که اینجا را یک مرتبه به لواسان امروزی بدل کرد، بمبارانها و موشک باران در زمان جنگ بود که خیلی از مردم در آن زمان به این منطقه روی آوردند. یک مرتبه انگار این منطقه کشف شد و دیدند منطقهای است که هم ارزان و خوش منظره و خوش آب و هواست و هم به تهران نزدیک است. ناگهان اینجا اتفاق عجیبی افتاد و الان افراد بسیاری در این محل زندگی میکنند.
اگر بیحوصله بشوید کجا میروید؟
همین اطراف میروم. آنقدر این محله مناطق زیبا و قشنگ دارد که خدا میداند. کوچه باغهای زیبایی دارد. اینجا چندان مغازه ندارد و به همین دلیل افراد زیادی در خیابانها نیستند و فقط با افرادی که دوست دارند پیادهراه بروند و یا جایی کار دارند روبهرو میشوید.
برای تفریح کجا میروید؟
راستش را بخواهید مدتهاست که برای تفریح جایی نرفتهام. یعنی پیش نیامده، سرم شلوغ بوده است. گرفتار بیماری برادرم بودم و متأسفانه او را از دست دادم. ولی قطعاً برای تفریح از لواسان بیرون نمیآمدم. چون هم دوست داشتنی است و هم اینکه باید در ترافیک تهران بیایم. من به اندازه کافی برای کار به تهران میآیم. من اهل مکانهای شلوغ نیستم. مگر اینکه بخواهم تئاتر بروم. سینما هم خیلی زیاد نمیروم. تئاتر بیشتر میروم. تفریح هم بخواهم بکنم همین اطراف تفریح میکنم. دوست دارم با دوستان و آشنایان نزدیکم به طبیعت بروم. اگر بخواهم ۲ روزی را مثلاً به شمال کشور بروم، دوست دارم با دوستان نزدیک و خانوادهام بروم.
آیا نوع زندگی شما به این شکل است که به سرعت گوشی تلفن همراه خود را هر سال تعویض میکنید و بر اساس مدلهای روز پیش میروید؟
خیر اگر خراب شود یا مشکلی برایش پیش بیاید گوشیام را عوض میکنم. وگرنه تعویض نمیکنم. من خیلی اهل دنیای دیجیتالی نیستم.
درباره وسایل منزل چطور؛ آیا در تغییر دکوراسیون سرعت عمل به خرج میدهید و وسایل جدید زیاد میخرید؟
وسایل خانه من هم قدیمی است و عادت ندارم به سرعت چیزی را تغییر بدهم. اصولاً به چیزهایی که دارم دل میبندم.
تأثیر محل زندگی روی سبک زندگی
من فکر میکنم اثر زیادی دارد. ولی به نظر من خیلی از افراد اصلاً هیچ تحلیلی از این قضیه ندارند و هر آنچه را که دوست دارند و میبینند میخرند. من نمیگویم که سبک زندگی من خیلی عالی است. اما انسان باید درباره هماهنگی هر چیزی با چیزهای دیگر فکر کند. به هر حال سبک، رنگ و ترکیب اشیایی که هر فرد در اختیار دارد باید طوری باشد که انسان در میان آنها احساس راحتی کند. نباید صرف اینکه از چیزی خوشمان میآید آن را بخریم، شاید آن وسیله با دیگر وسایلی که دراختیار داریم هماهنگ نباشد.
من درباره محل زندگی که اصلاً به کسی توصیهای نمیکنم، چون واقعاً آنقدر شرایط زندگی همه سخت شده است که با این وضعیت مالی که خیلی وقتها پول افراد تعیین نمیکند که چه جایی را برای زندگی انتخاب کنند، و به نظر من نباید زندگی را سخت بگیرند و به چیزهایی که میخرند و کنار هم میگذارند فکر کنند و از آن نهایت لذت را ببرند.
منتشر شده در همشهری محله یک به تاریخ ۱۳۹۳/۵/۱۱