همشهری آنلاین - مریم قاسمی : از دیگر افتخارات براتی این است که چون خودش جزو جامعه معلولان است و مسائل و مشکلات آنها را با گوشت و استخوانش حس کرده، در بهکارگیری نیروی انسانی مورد نیازش در کارگاه ویلچرسازی، به این اقشار توجه داشته و بیش از ۱۵۰ معلول جسمی _ حرکتی و مددجوی خاص را در این کارگاه مشغول به کار کرده است. بنابراین، میتوان گفت که محمد براتی قهرمان این شهر است، چرا که معلولیت را به زانو درآورده و کارآفرین موفقی شده، برای تعداد زیادی از معلولان کار دستوپا کرده، تولیدکننده محصولی ایرانی است که نیاز کشور را تامین میکند و نمیخواهد که ایرانیها برای خرید محصولات توانبخشی، مثل ویلچر، دستشان را پیش خارجیها دراز کنند.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
مثل کارگرانش لباس کار تن میکند
به روستای شاطره، در حاشیه جنوبی شهر تهران و محدوده منطقه۱۸، میرویم و با محمد براتی در محوطه کارگاه ویلچرسازیاش قدم میزنیم. در چهره کارگران حس رضایت دیده میشود، شاید برای اینکه در این گوشه شهر کسبوکاری دارند و سر ماه، پولی میگذارند کف دستشان که به تعبیر براتی از شیر مادر حلالتر است برای این قشر زحمتکش. خود آقای براتی ۶۴ساله هم اخلاق و منش خاصی دارد. وقتی صبح زود بهکارگاه میرسد، مثل کارگرانش، لباس کار به تن میکند و گوشهای از کارها را بهدست میگیرد. همکاران و دیگر کارگران که شوق و نشاط صاحبکار خود را میبینند با انرژی بیشتری سر میز کار و دستگاهها مینشینند و مثل ساعت کار میکنند.
کارگری که به همت خودش کارآفرین شد
معلولیت براتی مادرزادی است. وقتی دیپلم میگیرد وضعیت جسمیاش چنان بد میشود که دکترها از او قطع امید میکنند. او همان موقع با خدا عهد میبندد که اگر حالش بهتر شد، بقیه عمرش را صرف خدمت به همنوعانش کند. بعد از عمل جراحی بخشی از تواناییاش را بهدست میآورد و در سال ١٣۵۵ در یک شرکت تعاونی تولید ویلچر بهعنوان کارگر مشغول بهکار میشود. همهچیز خوب پیش میرود تا اینکه در سال ١٣٨٣ با وارد کردن ویلچرهای چینی، شرکت تعاونی ورشکسته و به ناچار کارگرانش بیکار میشوند.
براتی سال ١٣٨٧ تصمیم میگیرد با اندک سرمایهای که بهدست آورده کارگاه کوچک ویلچرسازی راه اندازی کند. هدف اصلیاش اشتغالزایی برای جامعه هدف بهزیستی ازجمله معلولان جسمی و حرکتی و مددجویان خاص بود. او بعدها توانست فضای کارگاهش را قدری توسعه دهد و افراد بیشتری را بهکار بگیرد و چراغ اینجا همچنان روشن است.
نان بازوان خودمان را میخوریم
فضای داخل کارگاه ویلچرسازی آقای براتی گرم و صمیمانه است. «محمد نقدی» و «محسن عسگری» توانیابان ذهنیاند که ابتدا پیش براتی آموزش دیدهاند و در بخش مونتاژ شرکت کار میکنند. این دو جوان معلول از وقتی که در این کارگاه مشغول کار شدهاند از لحاظ روحی و جسمی پیشرفتهای زیادی کردهاند. در گوشهای دیگر «مهدی غلامی» جوانی کمشنواست که در کارگاه تولیدی پشتکار خوبی از خود نشان داده و بچهها روی او حساب ویژهای باز میکنند. «مرتضی حاجحسینی» یکی دیگر از کارگران بخش تولید ویلچر است که با وجود محدودیتهای جسمی و حرکتی توانسته روی پای خودش بایستد و یکی از تکنیسینهای باتجربه کارگاه است. «خلیل افخمی» هم از معلولان ناشنواست که در بخش جوشکاری کار میکند و از حرفهاش رضایت کامل دارد.
میتوانم ظرفیت تولید و شاغلان را بالاتر ببرم
کارآفرین موفق میگوید: «آرزو داشتم بیش از این به معلولان خدمت کنم، اما در شرایط کنونی فقط توانستم ۱۵۰نفر را در این محل مشغول کار کنم که البته بینشان معلولان جسمی و حرکتی و هم معتادان بهبودیافته از اعتیاد دیده میشوند.» ناگفته نماند ویلچرهای تولیدی این کارگاه با قیمت مناسب و ارزان در اختیار موسسههای خیریه و مراکز درمانی تحت پوشش بهزیستی قرار میگیرد.
هرچند که یادگیری فوت و فت این کار زمانبر است و برای هر نفر بین ۶ ماه تا یک سال طول میکشد، اما برای براتی لذت زیادی دارد و احساس خوشبختی میکند: «وقتی آنها در این کارگاه دور هم جمع میشوند و احساس شادی و رضایت را در چهرهشان میبینم، انگار دنیا را به من دادهاند. تعدادی از توانیابان در همینجا و با این حقوق کارگری ازدواج کردهاند و برای خودشان صاحب زندگی شدهاند. اگر مسئولان و مدیران دلسوز برای توسعه کارخانه کمکم کنند، میتوانم ظرفیت تولید ویلچر را بالا ببرم و برای تعداد بیشتری از معلولان شغل ایجاد کنم، درحالیکه اکنون تنها ٣٠دستگاه ویلچر ایرانی باکیفیت در روز تولید داریم.»