به گزارش همشهری آنلاین، دختر همسایه آنقدر خوشش آمد که مرتب زنگ میزد و درخواست میکرد پرستار دائم آن مادر شود. او هم تا آنجا که از دستش برمیآمد، دریغ نمیکرد.
اینها را «شهلا چمندار» میگوید. ساکن منطقه ۵ است و پونک، اما با ارتباطهایی مجازی که در گروه بانوان دارد دلش برای سالمندان منطقه ۶ و امیرآباد هم میتپد و میخواهد هوای آنها را هم داشته باشد . خانه دارد و همسر و بچه؛ او این کار را حالا هم فقط برای رضای خدا و حال دلش انجام میدهد. به گفته او، با این کارها حال دلش خوب خوب میشود. خودش میگوید: «همسایهها مواقعی که کار ضروری برایشان پیش میآید و سالمندشان در خانه تنها میماند میدانند باید در خانه مرا بزنند. من هم نه نمیگویم.»
منطقه ۶ سالمندنشین است. امیرآباد هم همینطور. سالمندانی هستند که برای فرزندانشان همهکار کردهاند.حالا بچههایشان زندگی مستقلی دارند یا در خارج زندگی میکنند، اما پدر و مادرها ماندهاند تنهای تنها. بعضی از آنها میتوانند کارهای خودشان را انجام دهند. بعضی اما توان آمدن کنار پنجره و نگاه کردن به بیرون را هم ندارند که کمی دلشان باز شود. چمندار میگوید: «گاهی با همسایهها دو سه نفر میشویم و به آنها سر میزنیم.»
بانوی خوشقلب محله امیرآباد خود را آدم شادی میداند و میگوید: «همه باید در بانک زندگیشان اعمالی را پسانداز کنند که به آنها این رضایت قلبی میدهد و خوشحالشان میکند.»