نومحافظه کاری آمریکا بیش از آنکه در سطح دنیا با اصول و مبانی خاص شناخته شود با معروفیت سردمداران این گرایش به ویژه در دوره اول ریاست جمهوری جرج بوش همچون ویلیام کریستول، پل ولفوویتز، ریچارد پرل و ... که از طرفداران پرو پا قرص اسراییل و بنیانگذاری امپراتوری جهانی آمریکا هستند، شناخته میشود.
طرفداران گرایش نومحافظه کارانه در آمریکا عمدتاً روشنفکرانی بودند که فعالیت سیاسی و روشنفکری خود را به عنوان «لیبرال» به مفهوم سنتی آن آغاز کردند. برخی از این افراد در دوران جوانی خود سوسیالیست و حتی کمونیست بودند. با وجود این پیشینه سیاسی، این افراد در دوران جنگ سرد به سمت راستگرایی تغییر جهت دادند. این تغییر جهت ابتدا در عرصه سیاست خارجی و دفاعی بود، اما به تدریج نومحافظه کاران در عرصه اقتصاد نیز دستور کار اقتصاد محافظه کارانه جمهوریخواهان را مورد تأیید قرار دادند.
اگر چه طرفداران گرایش نومحافظه کاری از نظر تعداد اندک هستند و نمایندگی یک جنبش سیاسی را برعهده ندارند اما در واقع آنها یک کلوپ انحصاری با مناسبات خانوادگی و شخصی به هم پیوسته را تشکیل میدهند که در محافل دولتی و حلقه های روشنفکری آمریکا از نفوذ بسیار بالایی برخوردارند. اوج نفوذ نومحافظه کاران را می توان در دولت بوش و سیاست های آن همچون حمله به عراق و طرح خاورمیانه بزرگ مشاهده کرد که آنها را به عنوان جنگ طلبان بزرگی به جهانیان معرفی کرد..
از نظر فردی و تاریخی منشأ این گروه به یک جنبش طرفداران تروتسکی در شهر نیویورک بازمی گردد که اعضای آن فارغ التحصیلان کالج شهر نیویورک که به عنوان «هاروارد فقرا» و مرکز فعالان سوسیالیستی شناخته میشد، تشکیل می دادند. در این روند جنبش نومحافظه کاران در دهه ۱۹۶۰ توسط گروهی از روشنفکران نیویورکی شامل اساتید دانشگاه و روزنامهنگارانی که بسیاری از آنها نگران گرایش های ضداسراییلی بودند تشکیل شد که به تدریج به مرکز قدرت در آمریکا نزدیک شدند.
در رهیافت نومحافظه کاران آمریکا به مسائل بینالمللی هیچ نگرش محافظه کارانه به مفهوم سنتی آن دیده نمیشود بلکه رهیافت آنها نوعی یکجانبه گرایی به منظور تحقق برتری آمریکا بر جهان است که البته با افول قدرت آنها در دوره دوم ریاست جمهوری جرج بوش تا حد زیادی تحقق عملی ایدههای آنها بر باد رفت.
با این وجود طرفدارن ایده نومحافظه کاری همچنان در محافل سیاستگذاری و تصمیمگیری امریکا به ویژه در وزارتخانههای دفاع، امورخارجه و سازمان سیا از نفوذ بالایی برخوردار هستند و همچنان مترصد شرایط برای پیگیری دیدگاههای خود میباشند.