مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنی می‌گوید: پیش‌بینی می‌شود ۸۰۰ هزار نفر بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی در کشور داشته باشیم اما موضوع این است که خیلی از مبتلایان از بیماری خود خبر ندارند و ممکن است تا پایان عمر با آن زندگی کنند. البته در این شرایط هم خودشان بسیار اذیت می‌شوند و هم اطرافیان.

همشهری‌آنلاین - پروانه بندپی: بیست‌وچهارم می در تقویم جهانی، روز «اسکیزوفرنی» که شدیدترین اختلال روانی شناخته می‌شود، نام‌گذاری شده تا از این طریق توجه جهانیان به این بیماری مهم جلب شود.

بسیاری از افراد تصور می‌کنند فرد مبتلا به اسکیزوفرنی، دیوانه، مجرم و یا قاتل خطرناک است. اما واقعیت این است که اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی (Schizophrenia)، یک اختلال روانی است که نحوه تفکر فرد، رفتارها، بیان و ابراز احساسات و همچنین درک واقعیت در فرد را مختل می‌کند. این بیماری که حادترین و وخیم‌ترین بیماری‌ روان‌شناختی شناخته می‌شود، معمولاً در دوران نوجوانی بروز می‌یابد و به همین دلیل گاه با رفتارهای طبیعیِ ناشی از دوران بلوغ اشتباه گرفته می‌شود.

توهم (توهم شنیدن صداها، دیدن افراد و شنیدن بوهایی که در واقعیت وجود ندارد)، هذیان‌گویی و اختلالات فکری، و افکار و گفتار بی نظم از علائم اصلی این بیماری هستند و علائم دیگر نیز عبارتند از کناره‌گیری اجتماعی و انزواطلبی، کاهش یا عدم ابراز احساسات و عواطف، داشتن رفتارهای عجیب و نامناسب، بی‌تفاوتی، کم‌حرفی، بی‌انگیزگی، و نداشتن اشتیاق به زندگی و لذت‌های آن.

علت دقیق ابتلا به اسکیزوفرنی هنوز کاملا مشخص نیست اما بیولوژی، ژنتیک و عوامل محیطی هرسه در بروز آن نقش دارند. این بیماری اگر شناخته و کنترل نشود، عملکرد اجتماعی و مهارت‌های شغلی فرد مبتلا را به طرز چشمگیری دچار اختلال می‌کند.

این گروه از بیماران بیشتر رفتارهای انزواطلبانه و جامعه‌گریز دارند. یعنی بیشتر دوست دارند در خانه تنها بمانند، با دیگران ارتباط نداشته باشند، ترس از بیرون آمدن از خانه دارند، نگاه‌های دیگران را برنمی‌تابند و اذیت می‌شوند، حتی از مراجعه به روانپزشک و پذیرش اختلالات رفتاری خود پرهیز می‌کنند. این افراد اگر داروهای خود را مرتب مصرف کنند و خدمات توانبخشی دریافت کنند، می‌توانند زندگی روزمره خود را داشته باشند اما اگر به دلایلی اوضاع‌شان وخیم شود، کارشان به بستری اجباری هم می‌انجامد.

اسکیزوفرنی شیوع بالایی ندارد و تنها یک درصد از جمعیت جهان دچار این اختلال هستند اما با توجه به این که برخی علائم آن با دیگر بیماری‌های روانی یکسان است، تشخیص آن در ابتدا دشوار است و اگر هم تشخیص داده نشود، می‌تواند پیشرفت کند و زندگی عادی فرد و خانواده وی را دچار مشکلات متعدد کند.

همشهری‌آنلاین به مناسبت روز جهانی اسکیزوفرنی (۲۴ می/ ۳ خرداد) گفتگویی با طیبه دهباشی‌زاده، مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنی انجام داده است که می‌خوانید.

آیا همه مبتلایان اسکیزوفرنی دچار توهم می‌شوند و افرادی را به چشم می‌بینند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند؟ یا صداها و بوهایی را می‌شنوند که واقعیت ندارد؟

بیماری اسکیزوفرنی انواع و اقسام دارد و این طور نیست که همه آنها فردی را به چشم ببینند و با او حرف بزنند که وجود خارجی ندارد. بیماران اسکیزوفرن اگر درمان مناسب بگیرند و داروهای خود را دریافت کنند و مرتب بخورند، علائم مثبت بیماری مثل پرخاشگری، توهم، هذیان‌گویی، ترس از این که فکر می‌کنند کسی دنبال‌شان است، کنترل می‌شود. بخش دیگر مربوط به این است که این بیماران ترس بیرون آمدن از خانه دارند، ارتباط اجتماعی ندارند، اگر شغلی دارند آن را از دست می‌دهند. اینها علائم منفی است که افت عملکرد را در این بیماران در پی دارد. این علائم هم با خدمات توانبخشی مثل موسیقی‌درمانی، روانشناسی، کاردرمانی و ... که در مرکز توانبخشی انجام می‌شود، قابل کنترل است. برخی بیماران با دارودرمانی و خدمات توانبخشی گاهی بهبودی بالای ۹۰ درصد داشته‌اند. مثلا بیماری که ۲۰ سال ترس بیرون آمدن از خانه داشته، الان می‌رود کار می‌کند. خیلی از آنها روز اول همراه کسی به مرکز توانبخشی می‌آمدند اما الان تنها می‌آیند.

چرا بیمار اسکیزوفِرِن را دیوانه می‌نامند؟ آیا این بیماران واقعا دچار جنون می‌شوند؟

یکی از بزرگ‌ترین مشکل این بیماران و خانواده‌های آنها «انگ بیماری» است که جامعه به آنها می‌زند. انگ بیماری، هم بیمار را ایزوله می‌کند و هم بقیه افراد خانواده تحت تاثیر این انگ قرار می‌گیرند و دچار مشکلت فراوان می‌شوند. انگ‌هایی مثل این که این فرد مبتلا به اسکیزوفرنی روانی است یا دچار جنون است یا دیوانه است. اگر همسایه‌ بداند که شما در خانه یک بیمار روانی دارید، سعی می‌کند که رفت و آمد خود را با شما محدود کند و اجازه ندهد کودکش در راه‌پله با شما گفتگو و برخوردی داشته باشد. چون فکر می‌کند چنین فردی به دیگران آسیب می‌زند و دلیلش هم فقط ناآگاهی است.

ممکن است یک بیمار اسکیزوفرن با رفتارهای خطرناک به دیگران یا خودش آسیب برساند؟ آیا بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی خطرناک است؟

خیر. من ۴۰ سال دارم با این بیماران کار می‌کنم و آنها کوچک‌ترین آسیبی به دیگران نمی‌زنند. در حالت معمولی هم ممکن است شما با همسایه دعوا کنید و آسیبی به شما برسد. اینها هم مثل افراد معمولی هستند و چنین چیزی ممکن است اما کمتر است. حتی در مسائل همسایگی پیش آمده که این بیماران از همسایه خود کتک خورده‌اند و نتوانسته‌اند از خود دفاع کنند.

درواقع بیشتر دوری و انزوا است که می‌تواند شرایط بیمار را بدتر کند و در این میان حمایت خانواده و درمان مناسب می‌تواند تا حد زیادی از رفتارهای خطرناک بیمار بکاهد.

اما در برخی فیلم‌ها این افراد را بسیار خطرناک جلوه می‌دهند! اذهان عمومی هم این افراد را خطرناک می‌دانند.

در فیلم‌ها اطلاعات غلط می‌دهند و درواقع انگ بیماری را زیاد می‌کنند. آیا افرادی که به ظاهر سالمند و مرتکب قتل می‌شوند، اسکیزوفرن هستند؟ همان‌قدر که در جامعه خشونت وجود دارد و امکانش هست که افراد عادی پرخاشگری کنند، برای این بیماران هم ممکن است مواردی از این دست پیش بیاید. اما موضوعی عام و فراگیر نیست. با توجه به این که توهم، یکی از علائم بیماری اسکیزوفرنی است، ممکن است فرد مبتلا صدایی به گوشش برسد که فلانی دشمن است و به او حمله کن. اما این رفتار با مصرف مرتب داروها هرگز اتفاق نمی‌افتد. تا زمانی که بیمار درمان دارویی مرتب داشته باشد، هیچ خطری برای خود و دیگران ندارد. فردی که رها شده باشد، حامی نداشته باشد، دارو مصرف نکند، بله ممکن است دچار توهم شود و رفتار خطرناک از او سر بزند.

ممکن است فردی به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا باشد اما خودش اطلاع نداشته باشد؟

اکثرا همین طورند. ما داریم کسانی را که ۲۰ سال است بیمار هستند اما حتی خانواده‌های آنها هم از بیماری‌شان بی‌خبرند. چون این بیماری را نمی‌شناسند. خانم ۲۰ سال با مردی زندگی می‌کند و می‌گوید شوهرش بددل است، همسر و دختران خود را در خانه زندانی می‌کند، اجازه نمی‌دهد همسر و بچه‌ها از خانه بیرون بروند و همه اینها را پای بددلی می‌گذارند اما اینها بددلیِ ناشی از اسکیزوفرن است. ما کسی را داشتیم که موقعیت شغلی خیلی مهمی داشته و انسان موفقی هم بوده و بعد از ۳۰ سال و موقع بازنشستگی بچه‌هایش خسته شدند و برای مشاوره آمدند و تازه آن وقت متوجه شدند که پدرشان به اسکیزوفرنی مبتلا است. این آقا وقتی کار به بستری رسید و مرتب دارو مصرف کرد، تغییر اساسی کرد و خانواده متوجه شدند که او اصلا خشن و بددل نبوده است. ولی به دلیل ناآگاهی و مسائل فرهنگی رایج در جامعه خیلی اوقات تصور می‌شود که چنین فردی بددل است.

چه تعداد از افراد جامعه ایران به این بیماری مبتلا هستند؟

به طور کلی یک درصد از افراد در سراسر دنیا مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی هستند. این آمار جهانی است. در کشور ما که مردم عادی هم فشارهای مختلف اقتصادی و اجتماعی و ... را تحمل می‌کنند، زمینه بروز این بیماری بیشتر است. استرس، احساس ناامنی، فشارهای موجود در جامعه و مسائل اقتصادی بروز این بیماری را در افرادی که زمینه این بیماری را دارند، ایجاد می‌کند. پیش‌بینی می‌شود که حداقل ۸۰۰ هزار بیمار اسکیزوفرن در ایران داشته باشیم. ولی آماری نداریم که از این تعداد حتی ۱۰۰ هزار نفر شناسایی شده باشند. چون خیلی از این بیماران از بیماری خود خبر ندارند. چون هم شناسایی نشده است و هم ممکن است علائمی که دارند را به چیزهای دیگر که بالا گفتم، ربط بدهند. خیلی از خانواده‌ها رفتارهای ناشی از اسکیزوفرنی در فرزندان و همسران خود را طبیعی می‌دانند و خیلی وقت‌ها با آنها مدارا و تحمل می‌کنند. در حالی که هرچقدر زودتر متوجه این بیماری شوند و هرچه زودتر برای کنترل آن اقدام کنند، راحت‌تر زندگی خواهند کرد.

دلایل ابتلا به این بیماری چیست؟

ابتلا به اسکیزوفرنی عوامل و دلایل زیادی دارد. قبلا صدمات ناشی از زایمان و انواع عفونت‌ها را عامل ابتلا به آن عنوان می‌کردند اما استرس‌های مختلف، پیام‌های دوگانه، احساس ناامنی در جامعه، و استفاده از داروهای روانگردان در بعضی موارد می‌توانند عامل بروز باشند. دخانیات مثل سیگار و ... تاثیری در ابتلا به اسکیزوفرنی ندارد.

این بیماری بیشتر کدام گروه‌های سنی را مبتلا می‌کند و ژنتیک چقدر در ابتلا به آن تاثیر دارد؟

این بیماری معمولا از ۱۵ سالگی فرد شروع می‌شود و خانواده اگر آگاهی داشته باشد، بیماری در مراحل اولیه می‌تواند خاموش شود و بیمار با دریافت دارویی مختصر می‌تواند به زندگی عادی خود ادمه دهد. ما مواردی از این دست داریم که بیماری فرد در همان ۱۵ سالگی تشخیص داده شده و کنترل شده و الان این شخص، فرد بسیار موفقی است و طب اسلامی خوانده و دارد طبابت می‌کند. اگر بیماری پیشرفته می‌شد، باید ۶ قلم دارو مصرف می‌کرد اما الان فقط یک قلم دارو دریافت می‌کند. پس شناخت به‌موقع بیماری بسیار مهم است. در این بیماری، ژنتیک تاثیر قابل توجهی دارد اما موضوع این است که ممکن است ژن تا پایان عمر خود را نشان ندهد و بیماری خاموش بماند. اگر شرایط خانواده و جامعه شرایط امن و استانداردی باشد، خیلی‌ها هستند که اصلا متوجه بیماری خود نمی‌شوند و تا پایان عمر بابت آن اذیت هم نمی‌شوند.

این بیماری در سنین پایین چطور خود را نشان می‌دهد و علائم بارز آن چیست؟

در سنین پایین ممکن است فرد دچار افت تحصیلی شود. فردی که باهوش و همیشه درس‌خوان بوده، ناگهان دچار افت می‌شود و تکالیف خود را انجام نمی‌دهد و درس نمی‌خواند یا درسش ضعیف می‌شود. چنین فردی مورد شماتت خانوده و مدرسه قرار می‌گیرد و تحت فشار آنها قرار می‌گیرد اما هیچ کس نمی‌فهمد باید این نوجوان مشاوره دریافت کند تا مشکلش پیدا شود. بعضی از خانواده‌ها افتخار می‌کنند و می‌گویند فرزند ما هیچ دوست و رفیقی ندارد و سربه‌راه است و این را مزیت می‌دانند. در حالی که این می‌تواند از نشانه‌های اسکیزوفرنی باشد. خیلی اوقات فرد وقتی وارد دانشگاه می‌شود، تازه متوجه بیماری خود می‌شود و وقتی به ما مراجعه می‌کنند، ما متوجه می‌شویم که از همان ۱۵ سالگی علائم را داشته و خانواده متوجه آن نشده است.

روستاییان هم در معرض ابتلا به این بیماری هستند یا یک بیماریِ متعلق به زندگی شهرنشینی است؟

میزان شیوع این بیماری در همه جوامع یکسان است. اما چون آگاهی وجود ندارد، شیوع آن در برخی مناطق مشخص نمی‌شود. ما چند سال پیش در سفر به یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان (نیک‌شهر) که برای همین کار رفته بودیم، فردی ۴۸ ساله را دیدیم که متوجه شدیم از ۸ سالگی مبتلا به اسکیزوفرنی بوده و در آن ۴۰ سال متوجه بیماری نشده بودند. این فرد یک مادر پیر ناتوان داشت و اقوامش هم او را دیوانه می‌پنداشتند. این فرد عادت داشت که زباله‌های روستا را هر روز جمع می‌کرد و در خانه‌شان که یک اتاق بیشتر نداشت، نگه می‌داشت.

پس امکان ابتلا به اسکیزوفرنی قبل از ۱۵ سالگی هم وجود دارد؟

بله، اسکیزوفرنی در کودکان هم موردی هست ولی شیوعش از ۱۵ سالگی است. بیمارستان‌های روانپزشکی بخش کودکان هم دارند. علائم اسکیزوفرنی در کودکان این است که در خود فرو می‌روند، پرخاشگری می‌کنند، علائم دیگری هم دارند که باید به طور دقیق توسط یک تیم پزشکی، و نه حتی یک روانشناس یا یک روانپزشک تشخیص داده شود.

تعداد زنان و مردان مبتلا در این بیماری متفاوت است؟

هیچ فرقی ندارد و هردو به یک اندازه مبتلا می‌شوند. در مرکز توانبخشی ما مراجعه مردها بیشتر است. اما معنایش این نیست که تعداد زنان مبتلا کمتر است. دلیلش هم این است که مردها به دلیل انتظاری که از نقش آنها در خانه می‌رود، شناخته‌تر می‌شوند. پسرها چون باید کار کنند، مراجعه مردها بالاتر است.

آیا افراد متمول یا ساکنان بالای شهر بیشتر به اسکیزوفرنی مبتلا می‌شوند یا فرقی ندارد؟

خیر، هیچ فرقی نمی‌کند. همان‌طور که گفتم، یک درصد از کل هر جامعه‌ای به این بیماری مبتلا می‌شوند اما خیلی از افراد به دلیل عدم شناخت متوجه آن نمی‌شوند و ممکن است تا پایان عمر با بیماری خود زندگی کنند و هم خود آزار ببینند و هم اطرافیاشان اذیت شوند.

آمار خودکشی در بیماران اسکیزوفرن بالا است؟

آمار خودکشی هم در این بیماران مثل بقیه افراد جامعه است. در کیس‌هایی که ما کار کردیم، خیلی نادر بوده است و اصلا فراوانی ندارد.

سالانه چه تعداد از افراد جامعه ایران به این بیماری مبتلا می‌شوند؟ آیا رسیدگی به این بیماری در کشور ما مناسب است؟

ما هیچ آمار دقیقی در این زمینه نداریم. چون بیماران اعصاب و روان به دلیل انگی که به آنها زده می‌شود، به مراکزی مراجعه می‌کنند که اسم‌شان ثبت نشود. متولی بیماران روان در کشور ما سازمان بهزیستی است اما بیشتر کسانی به سازمان بهزیستی مراجعه می‌کنند که از نظر مالی درمانده و نیازمند هستند و هیچ حمایتی ندارند. بیمارانی که وضعیت مالی خوبی دارند، به سازمان بهزیستی مراجعه نمی‌کنند که اسم‌شان ثبت نشود. اینها به پزشکان و بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند و آمارشان هم به کسی داده نمی‌شود. ضمن این که مساله بهداشت روان برای وزارت بهداشت خیلی مهم نیست و خود را موظف به درمان این گونه بیماران نمی‌بیند. در حالی که متولی نظام سلامت کشور، وزارت بهداشت است. نقش وزارت بهداشت در قبال بیماران روان همیشه کوچک‌ترین نقش و تقلیل‌آمیز بوده و دوره وزیر بهداشت فعلی بدترین دوره این مساله است. الان بیماران ما تخت برای بستری ندارند، ما اورژانس روانپزشکی در کشور نداریم، یک بیمارستان ایران است که واقع در کیلومتر ۷ جاده مخصوص کرج است و آن هم همیشه پر است.

بیمارستان حضرت رسول ۳ اتاق اورژانس روانپزشکی داشت که به تازگی آخرین اتاق را هم از آنها گرفتند. بیمارستان حضرت رسول با آن عظمت وسط شهر که بخش روانپزشکی بسیار فعالی دارد، اورژانس روانپزشکی ندارد! وقتی بیمار روانی بدحال می‌شود، خانواده او اگر با اورژانس تماس بگیرد، اورژانس برای انتقال او به بیمارستان نمی‌آید. می‌گویند اول باید پلیس ۱۱۰ بیاید، بعد ما بیاییم. پلیس می‌آید اما هیچ گونه آگاهی از این بیماری ندارد. بیمار دچار توهم شده و می‌گوید می‌خواهند من را بکشند و پلیس دنبال کسی است که قصد دارد بیمار را بکشد! چون آموزش ندیده‌اند. این دو نهاد هنوز با هم به توافق نرسیده‌اند. اورژانس می‌گوید تا پلیس نیاید، من بیمار را نمی‌برم و خانواده مجبور می‌شود آمبولانس خصوصی بگیرد و برای یکی دو خیابان جابجایی ۳ تا ۴ میلیون هزینه کند. تازه بیمار وقتی به بیمارستان می‌رسد، به آنها گفته می‌شود جا نداریم. نبود اورژانس روانپزشکی مشکل حاد بیماران روان است. وقتی این بیماران به خانه برمی‌گردند، حالشان بدتر از قبل می‌شود.

چه تعداد مرکز توانبخشی برای بیماران اسکیزوفرنی در کشور وجود دارد؟ آیا خدمات این مراکز برای بیماران رایگان است؟

خدمات مرکز توانبخشی ما چون NGO هستیم، رایگان است. ولی مراکز توانبخشی حتی به شکل پولی هم در کشور وجود ندارد. در کل تهران، ما تنها مرکز روزانه توانبخشی هستیم. مرکز ما در خیابان قزوین است و بیماری که می‌خواهد از منتهی‌الیه شرق یا شمال شهر تهران به این مرکز بیاید، به دلیل بعد مسافت، از آمدن پشیمان می‌شود. چون بیشتر این بیماران ترس از تنها تردد کردن دارند یا ترس از نگاه دیگران دارند، تعدادی از آنها مراقب و همراه ندارند. بنابراین برای استفاده از خدمات نمی‌آیند. در شمال شهر تعداد زیادی بیمار داریم که نیازمند این خدمات هستند اما به دلیل دوری راه یا نداشتن همراه، امکان استفاده از خدمات این مرکز را ندارند. در حالی که ایجاد این چنین مراکز وظیفه دولت است. دولت باید این مراکز را گسترده و محلی کند. یکی از نهادهایی که توانایی انجام این کار را دارد و ما هم به کمک و همراهی‌اش نیاز اساسی داریم، شهرداری است. خیلی از بیماران ما افراد موفقی هستند و در عرصه‌های مختلف موفق هستند و مثلا در پینگ‌پونگ و شطرنج و ... رتبه می‌آورند. اگر مراکزی وجود داشته باشد، هم بیماران می‌توانند خدمات توانبخشی دریافت کنند، هم بقیه مردم به آنجا بیایند و با آنها و با این بیماری بیشتر آشنا شوند. می‌توانیم پخش فیلم و ... داشته باشیم و افراد جامعه را بیشتر با این بیماری آشنا کنیم.

پس این بیماری فقط با دارو قابل کنترل نیست؟ حتما باید خدمات توانبخشی هم در کنار دارو دریافت شود تا بهبود حاصل شود؟

دارو فقط می‌تواند علائم مثبت بیماری را کنترل کند. علائمی مثل توهم، پرخاشگری، هذیان‌گویی، افکار آشفته. مثلا بیمار تصور می‌کند کسی مدام دنبالش است. یا لب به غذا نمی‌زند. چون فکر می‌کند اعضای خانواده می‌خواهند مسمومش کنند. بیماری که می‌خواهد مهارت‌های خود را از دست ندهد، یا ترس از روبرویی با خودرو دارد، یا از خانه بیرون نمی‌آید، نیاز به دریافت خدمات توانبخشی دارد. بیماران را در ابتدا خانواده به مرکز می‌آورند و بعد از دو سه ماه خودشان تنها می‌آیند و یادشان می‌رود که زمانی بابت از خانه بیرون آمدن ترس زیادی داشتند.

کمبود دارو در کشور، بیماران اسکیزوفرنی را هم دچار مشکل کرده است؟

به شدت. خیلی از داروهای این بیماران الان پیدا نمی‌شود و این باعث عود بیماری‌های روان می‌شود. افرادی که بیماری‌ آنها کنترل شده بود، به دلیل کمبود دارو وضعیت‌شان دوباره عود کرده و از طرف دیگر نه تخت هست و نه اورژانس روانپزشکی. ما درحال‌حاضر در بدترین موقعیت درمانی این بیماران و استیصال خانواده‌ها هستیم. داروهای وارداتی که دیگر نیست، داروهای مشابه ایرانی هم روی خیلی‌ از بیماران جواب نمی‌دهد. الان همین داروهای ایرانی هم پیدا نمی‌شود. واقعیت این است که حتی در دوران جنگ ایران و عراق، وضعیت از الان بهتر بود. دارو بود و رایگان هم به بیماران روان داده می‌شد. بعضی از بیماران که هفت هشت سالی می‌شد بیماری‌شان کنترل شده بود و سرحال شده بودند، الان کارشان به بستری در مراکز شبانه‌روزی کشیده است.

هزینه‌های داروهای اسکیزوفرنی چگونه است؟

ببینید مساله این است که فقط هزینه دارو نیست، هزینه رفت و آمد است. چون این افراد نمی‌توانند با وسایل نقلیه عمومی رفت و آمد کنند و خانواده مجبورند برای آنها آژانس بگیرند. آژانس هم وقتی هرروزه باشد، خیلی هزینه‌بر است. مساله مهم دیگر این است که این بیماران به دلیل مصرف روزانه دارو، مکشلات دندان هم دارند. در حالی که خدمات دندانپزشکی تحت پوشش بیمه نیست. درضمن بسیاری از بیماران اسکیزوفرن به دلیل مصرف دارو و داشتن اضطراب اشتهای بالایی دارند و زیاد غذا می خورند. درواقع فشارها روی خانواده‌های این بیماران همه‌جانبه است. به دلیل فشارهای اقتصادی و مشکلات هزینه‌بر دیگر، مراکز روزانه توانبخشی و حتی مراکز خصوصی تعطیل کرده‌اند. چون برایشان مقرون به صرفه نبود. ما تنها مرکز سرپا هستیم ولی معلوم نیست ما هم تا کی سرپا بمانیم.

بهترین فیلم سینمایی که تاکنون درباره معرفی بیماری اسکیزوفرنی ساخته شده، فیلم «یک ذهن زیبا» با بازی عالیِ «راسل کرو» بوده است. آیا بیماری این فرد که ریاضیدان موفقی هم بود، پیشرفته بود؟ چون مدام مردی را دنبال خودش می‌بیند و حتی بارها با او به طور فیزیکی درگیر می‌شود اما همسرش و دیگران آن مرد را نمی‌بینند.

نه اصلا پیشرفته نبود. در این فیلم به خوبی نشان می‌دهد که وقتی همسر مرد، داروهایش را توی کشوی میز می‌گذارد و به او نمی‌دهد، توهم‌ها به سراغ او می‌آیند و پر از چالش و آشفتگی فکری می‌شود، اما هروقت داروها را مرتب مصرف می‌کند، به زندگی عادی خود برمی‌گردد. این فرد در نهایت به آگاهی می‌رسد و با بیماری خود آشنا می‌شود و بیماری‌اش را می‌پذیرد. برای همین وقتی در صحنه آخر فیلم، فردی را که وجود خارجی ندارد، در تعقیب خودش می‌بیند، لبخند می‌زند و بی‌تفاوت به توهمش به راهش ادامه می‌دهد.

عامل بروز بیماری شیزوفرنی کشف شد

منبع: همشهری آنلاین