تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۷:۱۶

عباس تربن: سه شعر به ترتیب از: فهیمه شریفی، هدا حدادی، زیتا ملکی

عروس نو نوار

نارون
        به پونه‌ها نگاه کرد و گفت:
«عاقبت تمام شد
فصل یکه‌تازی هوای سرد
عاقبت جوانه زد بهار
گرم شد تنور آفتاب
چرت کوچه‌باغ پاره شد
عید در رگ درخت‌ها دوید!»
با دهان باز
پونه‌ها نشسته
پای صحبت درخت نارون
تاجی از شکوفه بر سرش گذاشته
درخت سیب
پای سفره، سبزه
صاف می‌کند در آینه
نوار سرخ‌رنگ را
از هوای دی، هنوز سرخ
گونه‌های سیب
چرخ می‌زند زمین
مثل دوک
توی دست‌های اوستا کریم
سال نو
- نوعروس نونوار -
عاقبت پیاده می‌شود
از کالسکۀ نسیم

عید

عیدها دورند
اما در ثانیه‌ای
             که نمی‌فهمی کی است
به صورتت می‌چسبند و
                                  می‌روند
مثل بوسۀ ناگهانی کوچکی
که نمی‌دانی
                    کی آمد و کی رفت
اما می‌دانی که آمد
و مطمئنی که رفت

آن اتفاق بزرگ

سر به حیاط بزن
قیچی به شاخه‌های آشفته
درخت را بیدار کن
از این مرگ‌وارۀ زمستانی
چشم‌بند پنجره‌ها را بردار
چترت را
به دست‌های نمناک اسفند بسپار
بوی بنفشه می‌آید!