همشهری آنلاین- سمیرا باباجانپور: سخت است. توصیف از نزدیک دیدن کهنسالترین موجود زنده پایتخت راحت نیست. بر تنه قطورش دست میکشم، گویی تاریخ را نوازش میکنم. آرام و باصلابت ایستاده و تا خورشید بالا رفته است. یقین دارم که چنارهای این محله تاریخ را دیده و شنیدهاند. چنارهای یکهباغ، چنار امامزاده شعیب (ع)، چنار تکیه سرآسیاب، چنار خانه آیتالله تهرانی، چنار حسینیه اسماعیلیون، چنار محله بالون و چنار فرورفته در دیوار حسینیه میانده و دهها چنار دیگری که با قدم زدن در کوچهپسکوچههای محله با شکوهی وصفناپذیر ایستادهاند. اینها گنجینه زنده تهران هستند و اینجا موزه سبز پایتخت است با شاهدان چندصدساله صبور.
قصههای خواندنی تهران را اینجا ببینید
در یکهباغ باز میشود. ابوالفضل عباسعلی باغدار مهماننوازی است. تیمارداری این باغ معروف از اجدادش به او ارث رسیده است. او عاشق درختان باغ است، بهخصوص چنارهایش. سوگلی باغ او چنار ۹۰۰ساله بلندبالا و چنار ۱۳شاخهای است که دیدنشان برای ما غنیمتی بود. او میگوید: «چنار برای اهالی کن از حرمت زیادی برخوردار است. در اکثر باغها، خانهها، مقابل حسینیه و مساجد و امامزادههای محله چنارهای زیادی کاشته شده است. چنار سایهسار خوبی دارد. مردمان قدیم کن با کاشتن چنار هم از سایهاش استفاده میکردند، هم از چوبش.»
تیماردار قدیمیترین چنار
زمینهای یکهباغ از زمینهای معروف حاج ملاعلی کنی بود که در پدربزرگ عباسعلی آبادش کرد. او میگوید: «اگر میبینید درختان اینجا با طراوت هستند و چنارهایش اینچنین استوار باقیماندهاند، حاصل تلاش مردانی است که با دست خالی از رودخانه سنگ میآوردند و باغ را سنگچین میکردند تا مبادا گزندی به درختان برسد.»
باغدار خوشصحبت میگوید: «چند سال پیش شبانه خبر دادند چنار را آتش زدهاند. سراسیمه به باغ رفتیم. نمیدانم کدام از خدا بیخبری این کار را کرده بود. آتش تنه چنار را احاطه کرده بود. اگر دیر رسیده بودیم درخت از بین رفته بود. خیلیها از من تقاضا میکنند تا این فضا را برای گردشگری و بومگردی آماده کنم تا همه بتوانند چنارهای معروف این باغ را ببینند، ولی خوب میدانم که خیلیها هنوز قدر این گنجینه سبز را نمیدانند. به نظرم هر چه قدر پنهانتر باشند، سالمتر میمانند.»
حرمت چنار
عبدالله درویش، از فعالان فرهنگی محله کن، نیز همراهیمان میکند: «کنی ها چنارها را بیشتر در محدوده رودها و قناتها میکاشتند تا هم درختان تنومندی داشته باشند و همریشههای چنار در خاک فرورفته و همچون سیلبندی قوی عمل کند.»
او درباره چنارهای اطراف حسینیهها و مساجد میگوید: «از چوب چنارها برای آتش کردن و بافتن حصیر برای حسینیهها استفاده میشد. از طرفی حسینیهها در قدیم دیوار نداشت، دورتادورش را پارچه میکشیدند. درختان کن سایهبان خوبی برای مراسم عزاداری بودند. چادرها را هم به شاخههای درخت میبستند.»
محال بود که چناری بریده شود و چناری جایش کاشته نشود. درویش میگوید: «پدرم میگفت شاخ و برگ درخت چنار را باید شبانه چید تا درخت خواب باشد و درد را احساس نکند.»
گنج سبز محله کن
درویش به تنه چنار ضربهای میزند: «آمار دقیقی در دسترس نیست، ولی به گمانم بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ چنار در این محله وجود داشته باشد. چنار درخت عجیبی است. خاصیت جوانسازی دارد، یعنی هرسال بعد از پوستهریزی، پوست جدیدی از آن باقی میماند.»
آبوهوای تهران دیگر نوازشگر چنارها نیست. درویش میگوید: «ببینید چه برسر آبوهوای تهران آمده است که این درخت مقاوم و سازگار دیگر نمیتواند همچون گذشته طراوتش را در این شهر حفظ کند. گرمای شهر خزان زودرس درختان چنار را به همراه داشته است. خوشبختانه به مدد باغداران کاربلد محله کن و خاک مساعد و آب قناتش حال چنارهای این محله خوش است.»
- عکس ها از : علیرضا تهماسبی