تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۳۸۸ - ۰۸:۱۳

سیده صدیقه مرتضوی: آغاز سال نو بهترین زمان برای برنامه‌ریزی یک‌سال زندگی است.

برنامه‌ریزی برای فعالیت‌های سالانه می‌تواند افق‌های روشن‌تری را پیش رو قرار دهد. بسیاری برنامه‌ریزی را سخت و دست‌نیافتنی می‌دانند اما نگرشی کاربردی، نظری و علمی به برنامه‌ریزی در زندگی می‌تواند انگیزه‌های انسان را برای دستیابی به اهداف دوچندان کند. مقاله زیر سعی دارد راه‌های برنامه‌ریزی در زندگی را به زبان ساده، بیاموزد.

«برنامه درحقیقت برج مراقبت زندگی است» و انسان را مسلح به 3  افق «باز»، «روشن»‌و «دور» می‌کند.

امروزه ملت‌های بدون برنامه و افق‌های سه‌گانه، تماشاگر و مصرف‌کننده باقی می‌مانند. از جهتی نیز داشتن برنامه در تسهیل زندگی و تفکیک امور ضروری، متوسط و معمولی بسیار کارساز و راهگشا است.(1) برنامه‌ریزی صحیح و دقیق 7 ارمغان را به همراه دارد که ازجمله شامل ایجاد اعتماد و ایمان، تسهیل ارتباطات، جلب همکاری و تعهد، ایجاد همبستگی بین عوامل مختلف و جلوگیری از کارهای جزیره‌ای، عامل استمرار تلاش مضاعف و مهم‌تر از همه جهت‌‌دهنده به سمت خلاقیت و در نهایت عامل یادگیری و آموزش مستمر، برنامه است.

پاول ویلسون(2) می‌نویسد: اگر نکات مورد بحث خود را منظم و مرتب کنید و برنامه‌هایتان را جهت دهید و به دیگران اجازه ندهید شما را آشفته یا وقت شما را به بطالت بکشانند وقت بیشتری برای آرام‌بودن می‌یابید. آرام‌بودن و شاد زیستن با ریسک‌کردن منافات ندارد. در بحث فرصت‌ها، عقیده بر این است که آغاز راه و تصمیم و نقطه شروع بسیار مهم و تعیین‌کننده است به‌همین خاطر چنانچه آغاز کارها صحیح و روشمند باشد ما به بهشت متعادل رفتار و به سمت نتیجه گام می‌نهیم.

آندرو میتوس می‌نویسد: این شما هستید که انتخاب می‌کنید و لازمه شادزیستن جست‌وجوی زیبایی‌ها و خوبی‌هاست که در آغاز هر برنامه‌ای فراوانند و یا کانتزاکیس می‌گوید:‌ قلم و رنگ در اختیار شما است بهشت را نقاشی کنید و بعد وارد آن شوید.

اساساً ما انسان‌ها مجموعه‌ای از انتخاب‌ها و فرصت‌ها هستیم و برنده بودن و بازنده بودن ما را می‌توان از نحوه تعامل‌ با فرصت‌ها و انتخاب‌ها تشخیص داد؛ گاه یک انتخاب درست یا اغتنام فرصت‌ها ما را صدها گام به جلو می‌برد و گاه غفلت و بی‌برنامگی و عدم گزینش است که اهمیت بسیار دارد و نکته دیگر هم‌کوششی است که عنایت به آن در تکوین شخصیت خصوصاً دوران جوانی عامل مهمی به‌شمار می‌آید. حرکت در بزرگراه نظم و نظم‌پذیری به انتظام فرصت‌ها از اصول مهم فرصت‌ساختن است.(3)

در تعبیری آمده است آدمی محصول فرصت‌ها است، آدمی محصول یا مجموعه‌ای از انتخاب‌ها و فرصت‌ها است، انسان در سنین«‌شدن» باید در پی 3 چیز باشد؛ راهی برای یافتن آینده، راهی برای شناختن آینده و راهی برای برنامه‌ریزی آینده.

سقراط می‌گوید: خود را بشناس چرا که زندگی ارزشیابی‌نشده ارزش زیستن ندارد.
وقتی انسانی به مرحله خودشناسی می‌رسد متعهد می‌شود ولی بازنده و ناآگاه فقط وعده می‌دهد.

از ادیسون پرسیدند چرا اکثر جوانان به قلعه‌های موفقیت دست پیدا نمی‌کنند، پاسخ داد: چون در مسیری که استعدادش را دارند گام نمی‌زنند. امروز اعتقاد بر این است که سریع‌ترین راه از بین‌بردن نشاط روحیه و نیروی رشد و آینده‌سازی انسان‌ها آن است که از آنان بخواهید فقط کارهای معمولی و از پیش‌تعیین‌شده انجام دهند و درصدد کشف آینده نباشند.

ژولی آرتور بارکر در کتاب هنر کشف آینده می‌‌نویسد در قرن بیست‌و‌یکم کلید طلایی موفقیت در صحنه اجتماعات امروزی 3‌ عامل است؛ پیش‌بینی و آینده‌نگری، نوآوری، برتری کیفی، همه آنچه درباره برنامه‌ریزی گذشت وقتی سودمند است که هدف انسان مشخص باشد. برای بهره‌گیری باید دانست که به‌راستی مقصد کجاست، برنامه‌ریزی و بهره‌گیری از فرصت‌ها چیست، فتح قله‌های موفقیت چیست؛ در حقیقت درک نیاز به شناسایی هدف نخستین شرط موفقیت است.

در اینجا رویکرد نو به برنامه‌ریزی بالنده می‌تواند نقش ایمان و هدفمندی را در برنامه‌ریزی آشکار سازد و 8 گام اساسی در برنامه‌ریزی  کارآمد را مشخص می‌کند، به‌قولی انسان باید عظمت را بجوید وگرنه از جویبار حقیری که به چاله‌ای می‌ریزد مرواریدی صید نخواهد شد.
شرط اساسی موفقیت مدیریت برنامه‌ای و اطلاعاتی است و آینده در دست کسی است که در برنامه حرکت کند و به برنامه ایمان داشته باشد.

گام اول: علت صعود است که به‌طور ذهنی تبیین می‌شود در این مسیر اساس شناسایی رسالت و بینش است.

گام دوم:  مسیر حرکت است که از آغاز تا مقصد تعیین می‌‌شود و تنها داشتن هدف کافی نیست بلکه ابعاد مراحل هدف و نحوه حرکت نیز مهم است و در این مسیر فرایند‌گرایی و نتیجه‌گرایی هر 2 مهم و تعیین‌کننده هستند.

گام سوم: زمان دقیق صعود یا مدیریت زمان است.

گام چهارم: مراحل مهم صعود و زمان آن و تعریف فعالیت‌های خرد و کلان و ظرف زمان آنان است.

گام پنجم: نگاه فرایندی- مرحله‌ای است و در حقیقت نوعی ارزشیابی تکوینی و مرحله‌ای است.

گام ششم: مسیر نهایی و تعیین جایگاه نهایی یا برنامه استراتژیک است.

گام هفتم: وسیله و ابزاری است که با دقت در انتخاب آن صدها قدم به موفقیت نزدیک می‌شویم.

گام هشتم: زمان اجراست و کنترل کار است که نتایج نهایی فرایند هشتگانه در آن تجلی می‌یابد.

در زمینه کاربرد برنامه در زندگی باید عنایت ویژه به موارد زیر داشته باشیم: برنامه حامی و پشتیبان لحظات شماست، تقدم و تأخر فعالیت‌ها با برنامه از گفتن‌ها خارج می‌شود و به‌عمل می‌رسد و با زدودن ابهامات زوایای روشن به شما هدیه می‌شود.

اگر برنامه‌ریزی جزو زندگی ما باشد و به عادت با آن مألوف شویم به‌طرق مختلف استعدادهای خویش را شکوفا می‌سازیم و لحظات مبهم را به صحنه‌های روشن فعالیت، تلاش، شکوفایی و رشد و بهره‌وری روزافزون می‌کشانیم. در قالب برنامه، طرح، ایده، محافظت از وقت، تقسیم لحظات زندگی، چشم‌انداز دور نسبت به وضع موجود، افق بلند را دیدن و فراسو را نگریستن فراهم می‌آید در حقیقت فرصت‌ها مساوی با برنامه‌ریزی است و در تعبیری دیگر برنامه‌ریزی بین نجات‌دادن و ذخیره‌سازی وقت است.

کاربرد برنامه‌ریزی در زندگی در 7مقوله می‌گنجد و نکته حائز اهمیت این است که احیای فرصت نوعی دگرگونی مثبت در زندگی است لذا وقتی که برای ایجاد دگرگونی‌های مثبت در حیات خویش آماده شدیم تمام آنچه را که به یاری آنها نیازمندیم به سوی خودمان می‌کشانیم.

نکته دیگر این که وقت و زمان یک سمبل بین انسان‌ها به‌شمار می‌آید و درخصوص اتلاف وقت باید بدانیم که اگر روزانه 10دقیقه وقت را تلف کنیم در سال  حدود 60 ساعت وقت تلف کرده‌ایم.

تا زمانی که برای کارهای خود برنامه‌ریزی مشخصی نداشته باشیم نباید امیدوار باشیم که رؤیاهای ما به واقعیت بپیوندد طرح‌های عملی که برای هر یک از اهدافمان برنامه‌ریزی می‌کنیم ما را قدم‌به‌قدم در رسیدن به هدف راهنمایی خواهد کرد و فواید طرح‌های عملی برای کسانی که آنها را مورد استفاده قرار می‌دهند روشن و آشکار است.

 آنچه که طرح‌های عملی را محقق می‌کند این است که اهداف بزرگ را به مراحل قابل‌دستیابی تقسیم می‌کنند، برای دستیابی به اهداف ایجاد انگیزه می‌شود، عملی کردن تفکرات را آسان‌تر می‌کند، با یک دید و نگرش کلی به کارهای مهم بیش از پیش تمرکز می‌یابیم و معیاری برای قضاوت در مورد پیشرفت کار در اختیار ما قرار می‌دهد.

هنگامی که طرح‌های عملی تکمیل شد لازم است چارچوب زمانی را محدود کرد و توجه خود را به تهیه طرح‌های روزانه یا فهرست کاری معطوف کنیم و 7 مرحله کارآیی طرح روزانه را به ترتیب برنامه‌ریزی 5دقیقه‌ای انتقال کارهای نیمه‌تمام امروز، برنامه‌ریزی فعالیت‌های خود را در نظر گرفتن، فعالیت‌هایی که به هدف مربوط می‌شود، کارهایی که حق‌تقدم دارد، محول کردن فعالیت‌ها و تخمین زمان لازم برای انجام کار و بررسی نامه‌ها و افزودن آنها به فهرست را انجام دهیم. در ادامه می‌بایست 3 گام برای مدیریت زمان در سازماندهی زندگی خود و تنظیم موفقیت‌آمیز وقت مورد توجه قرار گیرد:

در نظر گرفتن هدف، گذراندن وقت در حال حاضر و روش دستیابی به اهداف
پیتر دراکر می‌گوید درست انجام‌دادن کار نشانه کفایت است؛ انجام دادن کارهای درست نشانه شایستگی است.

پس از انتخاب اهداف مشخص، واقع‌بینانه و قابل‌دسترسی هدف بعدی تصمیم‌گیری در مورد این است که به‌ترتیب به سوی کدام یک حرکت کنیم. متأسفانه پیدا کردن اولویت‌ها همیشه آسان نیست و این شاخص را مدنظر قرار دهیم که اولویت در حقیقت فوریت ضرب در اهمیت است. کاری که از اولویت بالایی برخوردار است مهم و ضروری است.

در انتها برآنیم که باورهای موفقیت را با خود مرور نمائیم و در خود تثبیت کنیم.
- اکنون همه گذشته را به‌طور کامل رها می‌کنم من آزادم!
- هرگونه اعتقاد منفی و محدود‌کننده را نابود می‌کنم و آنان بر من اقتدار ندارند.
- همه را می‌بخشم و رها می‌کنم.
- من می‌توانم شاد، خوشبخت و سعادتمند باشم.
- از هرگونه بدی دورم و پر از روشنی شفافیت و انرژی‌ام!
- خدا نگهدار من است و می‌دانم که موفق هستم.
- همه موانع کامروایی را از سر راه خود برخواهم داشت.
- دنیا زیبا و دوست‌داشتنی است و خدا روزی‌رسان است.
- من با خدا هستم و خدا با من است؛ پس من تماماً موفقیت هستم.

منابع:
1- مهارت‌های برنامه‌ریزی در زندگی خنیفر- حسین- فراشناختی اندیشه  82
2- مدیریت زمان لوئیس- دوید ترجمه کامران روح شهباز شمشاد 79
3- مدیریت جامع زمان مورگن استون- جولی مهدی قراچه‌داغی