خلقت هستی به گونهای است که خودبهخود شادیهایی مانند: بهار طربانگیز، گلهای رنگارنگ، طلوع خورشید، پرندگان زیبا و نغمهخوان، رویش گیاهان، عشق و مهربانی و بسیاری از پدیدههای جهان را در ذات خود به همراه دارد و تمامی اینها شور و نشاط را نهتنها در وجود انسان بلکه در تمام موجودات جهان به وجود میآورد.
شادی و نشاط، سلامتی، آسایش خیال، آرامش روحی و روانی، احساس خوشبختی، نیل به اهداف و مقاصد واژگانی هستند که به صورت زنجیروار میتواند در وجود آدمی شکل گیرد. شادی محصول و نتیجه چه چیزی است؟ آیا حاصل دسترنج خود و تلاش و کوشش دیگران است؟ یا محصول استعمال مواد شیمیایی تحریککننده؟ طبیعی است که این نوع شادی، نه پسندیده خواهد بود و نه مطلوب.
شادی اگر حاصل ارتباطی سازنده، بین شخص و خدایش، بین فرد و همنوعش، بین شخص و وظایفش در جامعه باشد، طبعا شادی و سروری خواهد بود دلخواه و ایدهآل. شادی نیاز به یک تصمیم قطعی دارد و هر فردی باید به خود خاطرنشان کند که وقت محدودی در اختیار دارد تا از این عمر کوتاه بیشترین بهره را ببرد و بتواند ورای زمان حال، به امید آینده بهتر باشد. هر فردی برای بهرهبرداری بیشتر از زندگی، نباید دنیا را تغییر بدهد، بلکه باید سعی کند که خود را تغییر دهد.
اگر میزان توقعات و انتظارات خود را کم کنیم، شادی، آسانتر به دست خواهد آمد. بنابراین یکی از مسئولیتهای ما این است که شاد باشیم و شرایط را برای شادی دیگران مهیا سازیم.
وقتی نیروهای انسانی شاغل در سازمانها و کارخانهها شاد و سالم باشند، بیتردید میزان کارآیی آنها نیز افزایش مییابد. سالها پیش پژوهشگران کشورهای صنعتی دریافته بودند که تنظیم میزان روشنایی، دما، رطوبت و سر و صدای محیط بر افزایش کارآیی افراد اثر مستقیم دارد، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که یک راه بسیار موثر در افزایش بهرهوری در محیط کار، استفاده از نیروی انسانی شاد است.
از امام علی(ع) نقل است که «بزرگترین تفریح کار است». وقتی که کار تفریح باشد، فرحانگیز و شادیبخش نیز هست نکته مهم این است که کاری فرحانگیز و تفریحی است که مورد علاقه انسان باشد.
قرار گرفتن افراد جامعه براساس علایق، استعدادها و کارایی آنها در پستهای مورد تصدی، رضایت شغلی و در نتیجه پیشرفت همهجانبه را به دنبال خواهد داشت.
ماکسیم گورکی میگوید: «کار که رضایتبخش باشد، زندگی شاد میشود.»
کسانی که از کار خود لذت نمیبرند در حقیقت کاری انجام نمیدهند. یعنی این کار مولد نیست، در این نوع کارکرد خلاقیت و نوآوری که کلید پیشروی امور است در مهجوریت قرار گرفته و هیچگاه مجال ظهور نخواهد یافت. هر عضو یک سیستم، اگر به محیط و گروه خود احساس تعلق و پیوستگی نماید و از رضایت شغلی کافی برخوردار باشد، دستیابی به اهداف با سرعت بیشتری پیش خواهد رفت. بنابراین ایجاد شرایط مطلوب محیط کار و تامین خواستههای آنان در قبال کار انجام شده و بها دادن به نتیجه مطلوب کار، موجب تقویت روحیه کارکنان و افزایش میل و رغبت و علاقه آنان به کار و غرور و افتخارشان در همان سیستم خواهد شد.
مثلا در مدرسه شاد معلمها عقیده دارند مدرسه جایی نیست که مقدار زیادی از مطالب را در اذهان دانشآموزان فرو کنند، بلکه جایی است برای کمک به آنها در جهت آمادگی قبول نظرات و تصورات در زمانها و یافتنهای گوناگون؛ به عنوان مثال معلمانی که از روشهای فعال تدریس استفاده میکنند، کلاسهای شادتری دارند و در امر تدریس فعال نوعی یادگیری توأم با فعالیت، تجربه و یادگیری را کشف میکنند.حضرت علی(ع) در حکمت 444 میفرماید: «کار اندکی که با اشتیاق و شادابی تداوم یابد بهتر از کار فراوانی است که رنجآور باشد.»
عوامل موثر بر شادی
بسیاری از مردم بر این باورند که شادی، آرامش خاطر و رضایت باطن است و آن کیفیتی در زندگی است که همه، آرزوی یافتنش را دارند.عوامل متشکله و موثر بر شادی را میتوان در2 گروه اصلی عوامل مثبت و عوامل منفی خلاصه کرد.
گروه مثبت که مستقیما بر افزایش شادی تاثیر میگذارند، شامل عواملی چون: ایمان به خدا، عشق و محبت، امید به آینده، پیشرفت و موفقیت در کار، خوشبینی، خیرخواهی، سپاسگزاری، رضایت، گذشت، مورد تشویق و قدردانی دیگران قرار گرفتن، میشود.
گروه منفی که در مقابل شادی قرار میگیرند، عوامل رنج و غم و افسردگی هستند که شامل ناراحتیهای جسمانی و ناراحتیهای عاطفی و روانی است.
شمار ناراحتیهای عاطفی، احساسی و روانی بسیارند. بیش از صدها نوع رذیله اخلاقی است که از شادی میکاهند و بر رنج، افسردگی و غم انسان میافزایند کافی است آنها را از خود دور سازیم تا شادی را در وجود خود و اطرافیان به ارمغان بیاوریم.
تعدادی از این رذایل عبارتند از: اضطراب، آرزوها و آمال دستنیافتنی برای کسب شهرت و قدرت و ثروت، انتقامجویی، بدخواهی، تحقیر، ترس، تنفر و کینه و توقع، حسادت، حرص، خشم، خشونت، خودپرستی، دلبستگی، دلتنگی، دورویی، ستم، سرزنش، شهوت، عجله، عصبانیت، عیبجویی، غصه، نومیدی، وسواس.
امروزه روانشناسان داروی بیشتر امراض روانی و جسمانی را در وجود فرد جستوجو میکنند و اذعان میدارند که، احساس خوشبختی کردن، توانایی لذت بردن، بهبودی در برابر ناملایمات به معنای داشتن درک واقعی از شادی و نشاط است که ارتباط بسیار نزدیکی با سلامتی دارد. «هایکو ارنست» اعتقاد دارد که: «انسانها با داشتن چنین صفاتی، درواقع جسم خود را در برابر ابتلا به بیماریها حفظ میکنند. نشاط و تندرستی هنر زیستن است و این هنر کاملا آموختنی است.»
هر یک از ما باورها، افکار، اعمال و امیال و آرزوهایی برای خود و دیگران داریم، وقایع و جریاناتی را در چارچوب نظام آفرینش فرا میخوانیم و آینده خود را پایهریزی میکنیم. بنابراین بسیار مهم است که نیت یا آرزوی شر نکنیم و باعث آزار موجودی نشویم، بنابراین بسیار مهم است که با خود و دیگران با ملایمت و حرمت رفتار کنیم و ایمان داشته باشیم که با این روش میتوانیم راحتی و شادی زندگی خود را تضمین کنیم.
خانم دکتر «لوئیز الهی» در کتاب خود بانام «شفای زندگی»، عوامل ذهنی بیماریهای جسمانی را بررسی کرده است. او معتقد است که هر بیماری را الگوی ذهنی خاصی به وجود میآورد و تندرستی در صورتی حاصل میشود که الگوی ذهنی ایجادکننده بیماری وارونه شود.
این دکتر در کتاب مذکور اضافه میکند که اگر میخواهیم شاد و خشنود زندگی کنیم باید شاد بیندیشیم. فراموش نکنیم که هرچه از ذهن و زبان ما تراوش میکند به همان صورت به ما باز میگردد. پس باید سخنان و اندیشههایمان را دگرگون کنیم. آنگاه دگرگون زندگیمان را نظاره کنیم. راه کنترل زندگی، به گزینش واژهها و اندیشهها بستگی دارد. عیبجویی، خشم، سرزنش و نارضایتی، عواملی هستند بیماریزا که موجب ناشادی انسان میشوند.
راهکارهایی برای دستیابی به شادی
شایسته است برای دستیابی به شادی درازمدت، نظام اعتقادی مبتنیبر اصول زیر را در پیش گرفته تا همیشه شاد و خوشحال باشیم و افرادی شاد تربیت کنیم.
1 – ارتباط با خدا و عشق به ذات احدیت
عشق حقیقی و جاودانه، عشق به ذات احدیت است، چرا که هر گاه انسان به یاد خدا میافتد و او را در کنار خود احساس میکند، به آرامش روانی خاصی میرسد عشق و توجه به درگاه خداوند، بسیاری از مشکلات فکری و روحی انسان را در زندگی کم کرده، حتی آنها را از بین میبرد. عشق به خداوند، به انسان عشق به زندگی، امید، آرزو و نیرو میدهد چرا که همیشه احساس میکند خدا با اوست.
عشق به معبود به ما کمک میکند که حسد، کینه، قهر، دشمنی و تمام رذایل و صفات ناپسند را ابتدا از وجودمان پاک کنیم تا به مرحله وارستگی برسیم. این نقطه همان نقطه اوج شادمانی و سرور حقیقی است.
2 – شکرگزاری از نعمتهای پروردگار
تمرکز بر نقاط قوت در زندگی و دیدن نعمات خداوندی و چیزهای خوب موجود روحیه و اعتماد به نفس را بالا برده و باعث میشود از زندگی و آنچه در اختیار ماست لذت ببریم و نیروهای خود را افزایش دهیم و موجب ایجاد انگیزه و تلاش در ما میشود.
3 – ابراز عشق و محبت به دیگران و دور کردن ذهنیت منفی
عدم بروز عواطف موجب پدید آمدن فشارهای عصبی، خشونتهای نامتعادل، ترسهای گوناگون، عشقهای افراطی و... شده و انسان را از برخورداری از روحیهای شاد و بانشاط محروم میکند.
4 – مهربانی با دیگران و داشتن روحیه ایثار و گذشت و فداکاری
گرهگشایی از کار دیگران، خدمت به همنوعان، مهربانی و گذشت و... از ویژگیهای مشترک تمامی انسانهاست زیرا انسان موجودی اجتماعی است. انسانهای شاد و موفق همواره به فکر خود نیستند و همیشه به این میاندیشند که شادی را به دیگران هدیه بدهند و آنها را نیز در آسایش و آرامش ببینند.
5 – ترسیم تصویری مثبت از جسم، روح و شخصیت خود
اگر خود را فردی نیرومند، استوار و بیباک همچون کوهی در مقابل مصائب و مشکلات تجسم کنیم، غلبه بر مشکلات آسان شده، نگرانیها و تشویشها تبدیل به امید و شادی و نشاط خواهد شد. افرادی که تجسم نامطلوب و برداشت ذهنی منفی از خودشان دارند، اغلب بخت و اقبال و شانس را عامل خوشبختی یا بدبختیشان میدانند، بنابراین تصویر درست و مثبتی هم از خودشان ندارند و برعکس افراد موفق ایدهها و تجسمها و اندیشههای مثبت و عالی دارند و به اهداف عالی دست مییابند. در این صورت از موفقیتهای خود در زندگی لذت برده و لحظاتی توأم با نشاط را برای زیستن خواهد داشت.
6 – داشتن روحیهای قوی و شاد بودن در زندگی
اگر انسان روحیهای قوی و شاد داشته باشد میتواند از این موهبت دیگران را هم بهرهمند کرده، آنها را نیز در شادی خود سهیم کند.
7 – تبسم و خندیدن
زندگی و سلامت انسان از لحاظ روانی و جسمی، بستگی به شاد بودن و خندیدن دارد. برای شاد زیستن همیشه نباید منتظر اتفاقات خوشایند بود.
تبسم، خنده و گشادهرویی سفارش بزرگان دین ماست، انسان متبسم دیگران را هم به تبسم وا میدارد و گرههای کدورت را از پیشانیها میزداید همچنین که آدم غمگین و عبوس دیگران را اندوهگین میکند.
«تبسم هدیهای است از نفیسترین گنجینه وجود که همان قلب است.» آناتول فرانس میگوید هر کسی به اندازه حضورش در اجتماع و برخورد با انسانهای گوناگون و نیز به مقدار دقتش در برخوردها به اهمیت تبسم در ایجاد شادی و نشاط پی برده است. گرمی تبسم و خنده، یخهای اندوه و کینه و کدورت را آب میکند و روابط انسانی را بهبود میبخشد.
8- پرهیز از تنهایی و گزینش دوستانی خوب
دوست داشتن و دوست داشته شدن یک هنر ارزنده است که همه میتوانند با دقت و هوشیاری از این هنر بهرهمند شوند. «عشق عامل سلامت و رشد افراد است.» (اریک فروم)
9 – مطالعه زندگینامه افراد موفق
خواندن و مطالعه مجلات مختلف و زندگینامه افراد موفق مانند نویسندگان، محققان، مکتشفان و مخترعان میتواند گامی تاثیرگذار و حرکتآفرین در زندگی ما باشد، به شرط آنکه با هوشیاری، دقت و تفکر صورت گیرد.
10- زندگی کردن در زمان حال
بسیاری از استرسها، اضطرابها و نگرانیهایی که حتی منجر به مرگ افراد یا از دست دادن سلامت آنان میشود این است که در زمان حال زندگی نمیکنند و مدام یا به فکر گذشته یا آینده نامعلوم خود میباشند، در نتیجه نمیتوانند از زندگی فعلی خود لذت ببرند و شاد باشند. البته باید برای آینده هدف داشته باشیم و از گذشته تجربهها را به خاطر بسپاریم.
نهرو میگوید: «هرگز به گذشته فکر نمیکنم، مگر آنکه بخواهم از آن درس بگیرم.» یکی از تمرینهای شاد زیستن و روحیه داشتن این است که به لحظات شیرین و خوب سالهای قبل خود فکر کنیم تا احساس نیرومندی و اعتماد به نفس در ما زنده و تقویت شود.
اولین اثر سودمند زندگی در زمان حال، رخت بستن تشویشها و نگرانیها از زندگی است که میتواند نقش بسزایی در سلامت روح و جسم داشته باشد.
«بدانید امروز همان دیروزی که فکرش را میکردید و فردا نیز همین امروز است که در آن بهسر میبرید.»(دیل کارنگی)
11 – داشتن برنامهریزی مناسب
برنامهریزی در انجام امور، شادابی و انرژی مثبت به دنبال داشته، در کاهش نگرانیها و تشویشهای فرد نسبت به آینده نقش بسزایی دارد و در فرد اعتماد به نفس و ایمان به موفقیت به وجود میآورد.
12 – برنامهریزی جهت انجام تمرینات ورزشی و توجه به سلامت جسمی
در تاثیر و تاثر جسم و روح بر یکدیگر شکی نیست و داشتن جسمی شاداب و پرنشاط در ایجاد روحیهای شاد و سالم تاثیر بسزایی دارد.
13 – محکم و استوارکردن پایههای نظام خانواده
«شادمانی در خانهای است که مهر و محبت در آن مسکن دارد.»امام حسین(ع)
خانواده به عنوان هسته اصلی تشکیلدهنده جوامع، همواره کانون توجه روانشناسان و جامعهشناسان بوده است. امروزه خانوادهها زیرفشار روحی شدیدی قرار دارند و چنین به نظر میرسد که تنها تامین نیازهای مادی فرزندان دغدغه پدران و مادران است غافل از اینکه آنچه فرزندان بیشتر بدان احتیاج دارند، داشتن خانوادهای منسجم مهرآمیز و گرم است. آنها بیش از گذشته نیاز به تفریح و نشاط و شادی دارند.
خانوادههایی که قادر به درک نیازها و تمایلات جوانان نیستند و به دور از هرگونه صمیمت با آنان برخورد میکنند، باید منتظر باشند که اگر زمینه لازم را برای شادزیستن جوانان خود فراهم نکنند، آینده تلخی در انتظار جوانان آنان خواهد بود.
اصولا احساس تعلق، آرامش خاطر، دوست داشته شدن فرزندان از سوی والدین و نیز ایجاد محیطی امن و اختصاص دادن ساعاتی برای با هم بودن، با هم خوردن و با هم خندیدن و تفریح و سرگرمی میتواند بذر شادی و امید را در دل فرزندان بکارد.
یکی از بهترین هدایایی که والدین میتوانند به فرزندانشان بدهند. امکان شادزیستن و شاد بودن است.
14 – ترغیب فرزندان و افراد خانواده و جامعه به مسئولیتپذیری
قبول مسئولیت به انسان اقتدار و اعتماد به نفس میبخشد که خود از عوامل سازنده شخصیت با ثبات به شمار میروند.