همشهری آنلاین -یکتا فراهانی: عصب شناسان بر مغز و تأثیر آن بر رفتار و عملکردهای شناختی تمرکز میکنند. علم اعصاب نه تنها به عملکرد طبیعی سیستم عصبی میپردازد، بلکه به این موضوع میپردازد که وقتی افراد دچار اختلالات عصبی یا روان پزشکی میشوند چه اتفاقی برای سیستم عصبی میافتد.
علوم اعصاب به عنوان زیربخش زیست شناسی طبقهبندی میشود و یک علم میان رشتهای است که از نزدیک با دیگر رشتهها مانند ریاضیات، زبان شناسی، مهندسی، علوم کامپیوتر، شیمی، فلسفه، روان شناسی و پزشکی ارتباط دارد.
نگاه چند جانبه به سیستم مغز
رضا پناهی، روان پزشک و مدیر آموزش و توسعه نیروی انسانی مرکز ملی مغز درباره نوروساینس یا علوم اعصاب میگوید:علوم اعصاب یا نورو ساینس نسبت به حوزههای علمی دیگر رشته نسبتاً جدیدی است. این رشته تقریباً از سال ۱۹۶۰ تا ۷۰ به صورت یک رشته رسمی دانشگاهی شناخته شده و در واقع به عنوان حوزه بین رشتهای شناخته شده. اما برای اینکه بتوانیم از جوانب مختلف به آن نگاه کنیم باید به کارکرد مغز هم توجه داشته باشیم.
هدف نوروساینس
در نوروساینس همه علومی که تا قبل از این نگاهی به مغز داشتند در کنار هم قرار میگیرند و هدف شا ن این است که با قدرت بیشتری به مطالعه مغز بپردازند. بنابراین دایره وسیعی از علوم را تحت پوشش قرار میگیرد. اما در نهایت هر محققی انتخاب میکند که در یک جنبه خاص بر آن تمرکز داشته باشد.
به گفته این روان پزشک از یک جهت ما حتی به علوم انسانی هم میتوا نیم از نگاه جدید علوم اعصاب نگاه کنیم. به عنوان مثال اگر علم اقتصاد را در نظر بگیریم؛ تصمیمات اقتصادی ما ممکن است تابع فاکتورهای مختلفی باشند. تا قبل از ظهور علوم اعصاب ما به اهمیت مغز، کارکردها و مولفههای شناختی مختلف آن در تصمیمگیری خیلی بهایی نمیدادیم. ولی امروزه در علوم اعصاب در مورد اقتصاد و اینکه تصمیمگیریهای مربوط به آن چگونه اتفاق میافتد؛ چقدر تابع احساسات است و تا چه حد منطقی است و همچنین پیش فرضها و باورها بررسی و نتیجه گیری میشود.
بیشتر بخوانید
رمزگشایی از یک پدیده عجیب مغزی | فراتر از انطباق ساده یا انعطاف پذیری
مفاهیم: زوال عقل (دمانس) چیست؟
۱۰ راهکار موثر برای فرار از فراموشی و آلزایمر
خطاهای شناختی و تصمیم گیری
دکتر پناهی میگوید: ما بحثی به نام خطاهای شناختی داریم که در واقع خطاهایی هستند که ذهن ما دچار آنها میشود. یعنی ممکن است در یک موقعیتی که مجبوریم سریع تصمیم بگیریم دچار چنین خطاهایی بشو یم. مثلاً خطاهای مقایسهای که فاکتورهای پسزمینه میتواند خیلی در تشخیص آنها تأثیر گذار باشد.
مثلاً فرض کنید که شما رفتید به موبایل فروشی و میخواهید موبایل بخرید. فروشنده اول یک موبایل گران قیمت را به شما نشان میدهد اما در ادامه موبایل ارزا نتری که اتفاقاً باز هم گران است به شما میفروشد؛ د صورتی که شما در مقایسه با موبایل قبلی فکر میکنید موبایل ارزانتری خرید هاید. این گونه خطاهای شناختی و چیزهایی مانند آن امروزه در علوم اعصاب در حال بررسی هستند.
علوم اعصاب یا نوروساینس بر چیزی مانند تصمیمگیری انسان هم تأثیر گذار است و میتوان از چنین زاویهای هم به تصمیم گیریهای افراد نگاه کرد.
حوزه پزشکی
به گفته این روان پزشک علوم اعصاب همچنین در حوزه پزشکی هم فعالیت دارد. در گذشته روشها و داروهایی در حوزه روان پزشکی و رواندرمانی داشتیم که پروسه درمانی با حرف زدن بین مراجع و روان پزشک صورت میگرفت.
اما علوم اعصاب دراین خصوص نیز سعی کرده با روشهای نوین مثل روشهای تحریک مغزی مثلاً با استفاده از خاصیت الکترومغناطیس در قسمتهایی از مغز تحریکهای خاصی انجام دهد و باعث شود مدار خاصی که در آن بیماری درگیر شده در مناسبسازی شود.
هدفمند سازی
در علم پزشکی از این دست موضوعات و حوزههای اینچنینی زیاد است؛ یعنی فناوریهایی که به طور کلی به نام نورو تکنولوژی و فناوری عصبی شناخته میشوند در نوروساینس هم خیلی به آنها پرداخته میشود. در واقع در این خصوص هدف این علم آن است که ابتدا مداخلات به طور دقیق شناسایی شود.
یعنی فرض کنید دارویی که وارد بدن میشود میتواند همه جا تأثیر بگذارد ولی وقتی یک تحریک مغزی اتفاق میافتد که دقیقاً یک جای خاص مغز را مدنظر قرار داده، مداخله نیز کاملاً مشخص است کجاست. بنابراین نتیجهای که از آن میگیریم هم مشخص خواهد بود.
شخصیسازی
دکتر پناهی میگوید: در علوم اعصاب علاوه بر هدفمند بودن شخصیسازی هم صورت میگیرد. مثلاً در روان درمانی اگر کسی افسردهاست اینکه کدام قسمت مغزش درگیر باشد میتواند نشاندهنده آن باشد که دقیقاً به چه نوع مداخلهای یعنی دارویی یا روان درمانی پاسخ خواهد داد. بنابراین علوم اعصاب کمک کرده درمانها شخصیسازی شوند.
مارکتینگ و سیاست
علوم اعصاب کاربردهای مختلفی دارد مثلاً در حوزه مارکتینگ هم از آن استفاده میشود؛ اینکه مثلاً چه تبلیغی را چطور باید ارائه دهیم تا تأثیر گذارتر شود. حتی در فضای سیاسی مثلاً در انتخابات آمریکا هم با استفاده از این علم مشخص میکنند که هر حزب چگونه باید صحبت کند تا تأثیر گذاری بیشتری برای کسب موفقیت داشته باشد.
کاربرد نوروساینس در زندگی روزمره
این روان پزشک در مورد کاربرد علوم اعصاب در زندگی روزمره و آنچه به عموم مردم ارتباط پیدا میکند میگوید: بسیاری از علوم ناشی از کنجکاوی انسان است و طبیعی است خیلی مردم از آن اطلاعی نداشته باشند. بنابراین خیلی هم نمیتواند در زندگی شخصی آنها تأثیر داشته باشد.
به عنوان مثال کسی که اطلاعات تخصصی در مورد علم نجوم نداشته باشد در زندگی شخصیاش هم خیلی تأثیر گذار نخواهد بود. ولی اگر مغز را بشناسیم و بدانیم که در زمانهای مختلف چگونه عمل میکند، چطور میتوانیم حافظه بهتری داشته باشیم و چگونه تصمیمات بهتری بگیریم قطعاً در زندگی ما بسیار تأثیر گذار خواهند بود که به همه اینها در حوزه علوم اعصاب پرداخته خواهد شد.
انعطافپذیری عصبی
به گفته این روان پزشک، مفاهیمی مانند انعطافپذیری عصبی چیزی است که در علوم اعصاب به آن پرداخته شده و امروزه میدانیم مغز ما تا آخرین لحظه زندگی میتواند به رشد خود ادامه بدهد و به اصطلاح میدانیم سیمکشی مغز چطور میتواند بهتر و بهتر انجام شود.
همان گونه که قسمتهای عالیتر مغز مثلاً چیزی که به اسم خرد میشناسیم چطور میتواند حتی در سنین بالاتر هم در واقع بهتر عمل کند.
پیشگیری از آلزایمر و انواع دمانس در سالمندی
دکتر پناهی میگوید: ما اغلب سالمندی را به گونهای مرتبط با عملکردهای ضعیف مغز میدانیم. در صورتی که این گونه نیست و در علوم اعصاب محققان در حال بررسی برای پیشگیری از ابتلا به مشکلاتی مانند آلزایمر یا انواع دمانس است.
البته برای این کار هر چقدر زودتر مداخله شود بهتر هم نتیجه گیری خواهد شد. یعنی مثلاً اگر این گونه مداخلات و پیشگیریها از کودکی شروع شود قطعاً نتیجه بهتری هم حاصل خواهد شد.
در نوروساینس میتوان ذخیره شناختی مغز را از کودکی انجام داد؛ به گونهای که به اصطلاح سیمکشی خوبی داشته باشند تا در آینده کمتر به مشکلات و آسیبهای مغزی مختلف مبتلا شوند. در صورت ابتلا هم آسیبی که مثلاً چنین مشکلاتی میتواند به جای بگذارد خیلی کمتر خواهد بود. در حال حاضر مرکز مهمی در دانشگاه هاروارد در این حوزه کار میکند.
بنابراین علوم اعصاب میتواند چنین حقایقی را در اختیار ما قرار دهد تا در زندگی شخصی خود از آن استفاده بکنیم و از آن بهرهمند شویم.