همشهری آنلاین- مهرشاد کاظمی: زکریا قزوینی در ۶٧۴ه. ق تهران را «روستایی بزرگ، سرسبز، پرباغ و میوههای پاکیزه» معرفی و پیترو دلاواله سیاح ایتالیایی تهران در زمان شاه عباس را چنین توصیف میکند: «تمام این شهر از باغ های بسیار بزرگی پوشیده شده». این سرسبزی با وجود قناتهای متعدد در دشت تهران باعث شده بود که فتحعلی شاه تصمیم بگیرد در یکی از نقاط خوش آب و هوای تهران و بیرون از حصار تهماسبی باغ لالهزار را احداث کند؛ باغی که امروزه فقط نام آن باقی مانده است.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
بارون فیو دورکورف روسی که در ١٢١٣ه. ش (١٨٣۴م.) به تهران آمده در بارۀ باغ لالهزار مینویسد: «هنگامی که از حومۀ تهران سخن به میان میآید، نمیتوان در باره باغ بسیار زیبایی که درست چسبیده به شهر است، سخنی نگفت. به این باغ لالهزار میگویند. در این باغ چیزی جز گل رُز وجود ندارد، ولی در عوض هر نوع گل رُزی که بخواهید، به هر رنگ و به هر اندازه، در اینجا خواهید یافت. هنگامی که این «معشوقههای بلبلان» در اوج شکوفایی هستند، چشم و شامه انسان آرزوی چیز دیگری ندارد.»این باغ در زمان فتحعلی شاه برای استراحت مهمانان خارجی در نظر گرفته شده بود چنان که ژنرال گاردن فرانسوی مدتی در این باغ مهمان بود.
در دوره محمدشاه اتفاق خاصی برای باغ نمیافتد و زمانی که وی در شمیران فوت می کند مدتی در این باغ نگهداری می شود. در زمان ناصرالدین شاه برای مدتی کوتاه در بخشی از باغ لالهزار به دستور شاه باغوحش احداث میشود و به این دلیل خیابان شرقی آن را خیابان باغوحش (سعدی امروزی) مینامیدند. کمی پس از تخریب حصار تهماسبی در ١٢۴۶ه. ش (١٨۶٧م.) و گسترش شهر، شاه تصمیم به فروش باغ میگیرد و این اقدام باعث قطعهقطعه شدن آن میشود و با احداث عمارتها، درختان بریده میشود و در بخش غربی این باغ خیابانی به همین نام لالهزار احداث میشود. دکتر تولوزان پزشک مخصوص ناصرالدین شاه با فروش آن مخالفت میکند و میگوید وجود این باغ برای لطافت هوای تهران لازم است، ولی کسی به این اعتراض توجه نمیکند. این مخالفت را می توان یکی از اولین اعتراضها در تخریب باغها در تهران دانست.
ارنست اورسل، سیاح بلژیکی در ١٢۶١ه. ش (١٨٨٢م.) در مورد خیابان لالهزار مینویسد: «خیابان دولت و خیابان لالهزار نیز که هر دو خیابانهای درازی است، به میدان توپخانه منتهی میشود. این خیابانها خوب سنگفرش شده و در طول جویباری که در دو طرف خیابان جاری است، درختان فراوانی کاشته بودند. در نزدیکی خیابانهای مزبور، باغهای باصفای سلطنتی واقع شده که بر زیبایی منظره این قسمت بسی افزوده است.»
با احداث خیابان لالهزار مراکز تازهتاسیس به تقلید از غرب در این خیابان شکل میگیرد. در اواخر حکومت قاجاریه و اوایل دوره پهلوی اول این خیابان به مرکز اصلی خرید و فروش اجناس لوکس پایتخت تبدیل میشود، در عین حال محل آمدورفت هنرمندان و روشنفکران تهرانی بود. همچنین در این خیابان انواع برنامههای هنری همچون نقالی، شعبدهبازی، کارناوالها اجرا میشد و کمی بعدتر لالهزار محل تماشاخانهها، سالنهای تئاتر و سینما میشود، اما کمکم چراغ کارهای هنری در این خیابان کم نور شد و نور چراغ ها جایگزین آن شد و یاد باغ لالهزار در خاطرهها باقی ماند.