مجید عمیق، پرکارترین مترجم ایران، معتقد است پادکست راه حل امروز برون رفت از بحران فعلی کتاب است اما ما با وفور پادکست‌های زرد روبه‌روییم. تولید کنندگان پادکست متأسفانه بیشتر به فکر جذب آگهی و تبلیغات‌اند تا ارائه یک پادکست درخشان.

همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: مجید عمیق، مترجم ادبیات کودک و نوجوان و پرکارترین مترجم ایران با ترجمه بیش از ۶۰۰ عنوان کتاب برای کودکان و نوجوانان نیز معتقد است پادکست راه حل امروز برون رفت از بحران فعلی کتاب است اما ما با وفور پادکست‌های زرد روبه‌روییم. تولید کنندگان پادکست متأسفانه بیشتر به فکر جذب آگهی و تبلیغات‌اند تا ارائه یک پادکست درخشان. گفت و گوی ما را درباره چند و چون تولید پادکست با عمیق بخوانید.

علاقه به پادکست، شمشیر دولب است!

مجید عمیق، پرکارترین مترجم تاریخ ادبیات ایران در همین زمینه چنین اظهار نظر کرد: «من به شخصه کمتر پادکست گوش می‌دهم و بیشتر کتاب کاغذی می‌خوانم. آن هم به این دلیل است که مشغله فراوانی با توجه به حوزه کاری‌ام دارم. داوری‌ها، جشنواره‌های مختلف، تألیف یک پروژه یا ترجمه کتاب‌های متعدد وقت مرا بیشتر از دیگر مسایل به خود اختصاص می‌دهد. بیش و کم با ساز و کار پادکست آشنا هستم و البته هم نمی‌توانم بگویم که هیچ‌وقت پادکست گوش نمی‌دهم. جسته گریخته سری به پادکست‌های مورد نظرم می‌زنم و آنها را گوش می‌دهم. این را هم بگویم که به گمانم بیشتر نسل جوان با پادکست و کتاب‌های صوتی و میزگردهای صوتی علاقه دارند و بیش از دیگران پی‌جوی کارهای مارکتینگ‌اند. در این بین باید تفاوت نسل‌ها را هم در نظر گرفت.»

این مترجم که تا کنون بیش از ۶۰۰ عنوان کتاب ترجمه و به فرهنگ و فرهنگستان افزوده، در ادامه تأکید کرد: «اینکه جوانان و نوجوانان به چه دلیل یا سلسله دلایلی به پادکست علاقه‌مندند و این علاقه بیش از کتاب کاغذی است، مانند شمشیر دو لب است. زمانی برای توضیح این موضوع باید به ویژگی‌های پادکست اشاره کرد. اما برای ریشه‌یابی این موضوع، درست‌تر آن است که به ویژگی‌های نوجوانان و جوانان امروز اشاره کرد. پادکست ویژگی ماندگاری ندارد و نسل به نسل ابزارها و شیوه‌ها به فراخور تکنولوژی تغییر می کند. این نسل جوان است که آن ویژگی‌ها را برای خودش مهم و برجسته می‌کند. باید این موضوع را مورد بررسی همه سویه قرار داد که نوجوانان و جوانان ما چه خصوصیاتی یافته‌اند که منجر به پیدایش، اختراع و ابداع پادکست فارسی شده.»

مردم راحت‌طلب شده‌اند!

او ادامه داد: «اگر نیک بنگریم، هر چیزی بر اساس بازار عرضه و تقاضا شکل می‌گیرد و مشتری دارد. یعنی شما می‌بینید که در بسیاری از خانه‌ها و منازل، با توجه به اصل ماشینیسم و مدرنیسم، انواع وسایل و تجهیزات آشپزخانه تولید می‌شود. از سویی هر کسی راحت‌طلبی را می‌پسندد و همین امر موجب پیدایش انواع مسایلی است که راحت‌طلبی را گسترش می‌دهد. برای تعریف این موضوع سهل و ساده می‌توانید به ۴۰، یا ۵۰ سال پیش مراجعه کنید.

آن زمان میان وسایل لوکس خانه فقط با جاروبرقی سر و کار داشتیم. امروز یک وسیله در آشپزخانه خرد می‌کند، آن یکی هسته خارج می‌کند. دیگری پودر می‌کند و با توجه به ذائقه انسان‌ها این وسایل ابداع شده‌اند. از جاروبرقی، لباسشویی، ظرفشویی و وسایل خانگی سنگین که جاگیرند بگذریم، بعضی وسایل سیب‌زمینی را بخارپز می کنند. وسیله‌ای دیگر پوست سیب‌زمینی را می‌کند. یعنی تقریباً فقط مانده از راه دور فردی که در خانه روی کاناپه نشسته، به سیب‌زمینی فرمان دهد که از سبد خارج شود و برود داخل بخارپز! این مثال را زدم تا بگویم که راحت‌طلبی، به شکل افراطی دامن‌گیر نسل نوجوان و جوان شده. این موضوع هم بازمی‌گردد به اینکه آزادانه و راحت، بدون اینکه برای چیزی زحمت کشیده باشند، می‌خواهند همه چیز در دسترسشان قرار گیرد.

مجید عمیق

البته فراموش نکنیم که این پیشرفت و توسعه مزیت‌هایی هم دارد که غیر قابل انکار است. در این زمینه به سادگی در مقایسه کتاب و پادکست باید گفت که کتاب را باید حمل کرد یا در کیف جای داد. کتاب باید خریداری شود. ممکن است گم یا خیس شود یا کاغذها و جلدش صدمه ببنید. اما پادکست چنین آسیب‌هایی ندارد. همچنان معتقدم که پادکست ویژگی منحصر به فردی ندارد و ویژگی‌هایی که انسان‌های امروز دارند، منجر به پیدایش و توسعه انواع وسایل ارتباطی، از جمله پادکست شده.»

عمیق که برای نسل نوجوان و جوان کتاب تولید و ترجمه می‌کند در پاسخ به این موضوع که «جوانان و نوجوانان با شنیدن پادکست به خرید کتاب کاغذی ترغیب خواهند شد یا خیر؟» توضیح داد: «در این مورد موافقم که شنیدن آن خلاصه کتاب تلنگری به ذهن و زبان مخاطب می‌زند تا سراغ آن کتاب برود و آن را خریداری کند. با این وصف کتاب کاغذی تقدس خاص خودش را دارد و جایگزین هم ندارد. آن ورق زدن، برگشتن و دوباره مراجعه کردن به صفحات قبلی، آن بوی کهنه یا نو کاغذ باعث می‌شود که هیچ چیز جایگزین کتاب نباشد و در شنیدن پادکست آن احساس به شما انتقال نمی‌یابد. صد البته که پادکست می‌تواند به گوشه‌ای از کتاب‌های صوتی اشاره کند یا محتوای آنها را پوشش دهد.»

عمیق در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه «گویندگی خوب، چهره، یک سلبریتی یا خوب خلاصه شدن موضوع یا اهمیت محتوا، کدام برای نوجوانان و جوانان بیشتر اهمیت دارد؟» ادامه داد: «ما دو نوع گوینده داریم. گوینده‌ای که مخاطب او را بصری می‌بیند و دیگری که بسیار خوش‌صداست و پشت دیوارها و اتاقک رادیو نشسته و ما فقط صدایش را می‌شنویم. کسی که گوینده است و صدای بسیار زیبایی دارد تا ۵۰ یا ۶۰ سال گمنام می‌ماند و هنگامی که فوت می‌کند، خبرش را می‌شنویم، با تعجب ابراز می‌کنیم که این همان فلانی بود که سال‌ها صدایش را می‌شنیدیم!؟ اما گوینده دیگر ۲، ۳ جلسه اخبار می‌گوید و از روز سوم همه در کوچه و خیابان جلوش را می‌گیرند تا از او امضا بگیرند. بنابراین تفاوت‌هایی وجود دارد. در موضوع کتاب به گمانم هیچ یک از این دو فاکتور اهمیتی ندارد و پتانسیل اصلی موضوع در اختیار کسی است که قلم به دست دارد و متنی را نوشته است.»

پادکست زرد، آگهی می‌گیرد

او در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه «گاه کتابی به فارسی ترجمه نشده و کسی که پادکست تولید می‌کند، محتوا را مستقیم از زبان بیگانه ترجمه و خلاصه می‌کند، جذب مخاطب در این صورت باعث می‌شود که ما در بازار کتاب با انبوه ترجمه‌های شتابزده و سریع و مغلوط روبه‌رو باشیم. آسیب‌شناسی شما در این باره چیست؟» گفت: «همین اتفاق درباره مجموعه داستان‌های «هری‌پاتر» رخ داد. در ایران دیدیم که هری‌پاتر را با ۲۰، الی ۳۰ مترجم مشترک، که هر یک گوشه‌ای از فصل کتاب را ترجمه می‌کردند، با نوعی سرهم‌بندی و البته ویرایش نهایی به دست مخاطبان رسید. معمولاً در تولید محتواها، این گونه است که آثار سال‌های اخیر (۲۰۲۳ و ۲۰۲۴) فایلش در اختیار مترجمان قرار ندارد و کتاب‌هایی که تاریخ انتشار آنها به ۸ تا ۱۰ سال پیش بازمی‌گردد در اختیار ناشر و مترجم قرار می‌گیرد. در این صورت هر کسی می‌خواهد PDF کتاب را به شکل رایگان از فضای مجازی تهیه کند یا در صورتی PDF را می‌خرند. اما فراموش نکنیم که بسیاری از PDFها منقضی شده و به وفور در اینترنت موجود و در دسترس است. چه بسا کارهایی که در خارج شناخته شده و در ایران ناشناخته مانده باشند. این دلایل ربطی به آن ندارد که کتاب اهمیت نداشته یا ارزش محتوایی‌اش از دیگر کتاب ها که مورد توجه قرار گرفته بیشتر است چه بسا که از کتاب‌های موجود در بازار ارزشمندتر است.»

عمیق یادآور شد: «در حال حاضر با بازاری آشفته و زرد روبه‌روییم. رسانه زرد، کتاب زرد، گوینده زرد و تبلیغات زرد داریم. وقتی در جامعه‌ای خرد و منطق حاکم بر احساس باشد، پادکست زرد هم جایگاهی ندارد. اما هنگامی که مخاطبان ما احساسی عمل می کنند، منطق حاکم نیست و موضوع را دو دو تا چهارتا و سبک و سنگین نمی‌کنند، آفت‌هایی مانند تولید انواع پادکست‌های زرد مانند وبا شیوع می‌یابد.»

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها