همشهریآنلاین - پروانه بندپی: حفظ و تقویت روحیه بیمار تا حدی اهمیت دارد که میتواند به تسهیل درمان یا پیشبرد پروسه درمان او کمک کند یا درمان را حتی با مانع مواجه کند.
با وجود اهمیت بسیار زیاد تقویت روحیه بیماران و مراجعان اما خیلی از پزشکان این مقوله را جدی نمیگیرند و با رفتارهای نادرست خود اشک بیمار را درمیآورند. خیلی از شهروندان عنوان میکنند که در دوره بارداری که دوره بسیار حساس و شکنندهای است، بارها توسط پزشکشان مورد اهانت قرار گرفتند و گریه کردند. یا با آن که اختلال روانی خود را با پزشک مربوطه در میان گذاشتند، اما او نه موضوع تداخل دارویی را جدی گرفت و نه به اختلال روانی و روحیه شکننده او در طول درمان اهمیت داد.
اهمیت ارتباط خوب بین پزشک و بیمار
برخی پزشکان حتی به سوالات بیمار پاسخ نمیدهند و موجب میشوند که بیمار نه تنها با مجموعهای از ابهامها مطب را ترک کند، بلکه دچار اضطراب یا خشم شود و حتی درمان خود را قطع کند. این در حالی است که روانپزشکان میگویند اگر پزشک به سوالات بیماران خود پاسخ دهد و ارتباط درمانی خوبی با بیماران برقرار کند، روحیه بیمار بالا میرود و روند درمانی او تسهیل میشود.
دکتر احسان شایسته، پزشک عمومی در این باره به همشهریآنلاین میگوید: هرچقدر بیماری فرد سختتر باشد، ارتباط درمانی پزشک و بیمار و نیز حفظ روحیه بیمار اهمیت بیشتری پیدا میکند. چراکه بیمارانی که به بیماریهای سخت مثل سرطان مبتلا هستند، معمولا به یکی از اختلالات روانی مثل افسردگی هم دچار میشوند. خب اینجا ضروری است که پزشک ارتباط درمانی خوبی با بیمار برقرار کند. به این صورت که به سوالات او با حوصله جواب دهد، وقت کافی برای او بگذارد، سعی کند جلسه به جلسه ارتباطش را با بیمار ارتقا دهد، در هر ملاقات توضیح ساده و قابل قبولی درباره بیماری به بیمار دهد، تمام درمانها و راه حلها را به بیمار توضیح دهد، عوارض و فواید داروها را بگوید و او را در درمان مداخله دهد، جملات مهربانانه به کار ببرد و تحت هیچ شرایطی با او بحث نکند. این موارد قطعا بر روند درمان مؤثر خواهد بود.
بیشتر بخوانید؛
-
۱۴ موردی که پزشکان با آنها بیماران را آزار میدهند
-
چرا ایرانیها پزشک عمومی را قبول ندارند؟ | گمشدهای به نام پزشک عمومی روی تابلوی مطب ها
بیمار باید احساس امنیت کند
به گفته شایسته، نحوه رفتار پزشک با بیمار باید طوری باشد که در بیمار احساس امنیت ایجاد شود. چون احساس امنیت، امید و روحیه بیمار را بالا میبرد و باعث همکاری بهتر او در روند درمان هم میشود. اصلا حفظ روحیه، تأثیر بسزایی در بهبود حال بیمار دارد.
این پزشک عمومی میگوید: اگر بیمار احساس کند پزشک نمیخواهد به سوالات او پاسخ دهد و پزشک با رفتار خود این موضوع را به بیمار بفهماند، ارتباط درمانی قطع میشود و این مساله روی سیر بیماری و پاسخ به درمان تاثیر منفی میگذارد. به این صورت که بیمار دیگر داروها را به طور مرتب مصرف نمیکند، به طور مرتب به آن پزشک مراجعه نمیکند و درمجموع از ادامه درمان مایوس میشود.
او تاکید میکند که یک پزشک حتی در مراجعات ساده که مراجعهکننده مشکل خاصی ندارد و فقط قصد دارد چکاپ سالانه خود را انجام دهد، اگر رفتار مناسبی با بیمارش نداشته باشد، دفعه بعد بیمار رغبت نمیکند پایش را در مطبش بگذارد و حتی نتیجه آزمایش و سونوگرافی خود را به او نشان دهد. چه برسد به بیماریهای سختتر مثل سرطان و بیماری های روانی.
پزشک باید مشکل بیمار را مشکل خود بداند
متخصصان میگویند حدود ۳۰ درصد افرادی که بیماریهای غیر روانپزشکی دارند، به بیماریهای روانی هم مبتلا هستند و هر کدام از این بیماریها میتوانند همدیگر را تشدید کنند و در این میان تنها پزشک است که میتواند کمک کند روحیه بیمار حفظ شود و بیماری روانی او با رفتارهای نادرست تشدید نشود یا روحیه او را تضعیف کند و روند درمان را برهم بزند.
شایسته در این رابطه میگوید: یک پزشک یا کادر درمان بیمارستان باید مشکل بیمار را مشکل خود بدانند. اگر این اتفاق بیفتد، نه بیمار در طول روند درمانی دلخور خواهد شد، نه تضعیف روحیه بیمار اتفاق خواهد افتاد و نه ارتباط درمانی او با پزشک قطع خواهد شد.
این پزشک ادامه میدهد: برخی پزشکان تصور میکنند داشتن ارتباط درمانی مناسب با بیمار یک موضوع پیش پا افتاده و بیاهمیت است و توجه به آن یعنی بزرگنمایی موضوع اما واقعیت این است که رفتار یک پزشک میتواند به حفظ حیات یک بیمار کمک کند و این موضوع پیش پا افتادهای نیست.