همشهری آنلاین – حسن حسنزاده: سید رسول امینی، یکی از اهالی قدیمی محله، در اینباره میگوید: «پشتبام خانههای قدیمی سلسبیل به هم راه داشت. طوری که گاهی لازم نبود برای سر زدن به همسایه از خانه بیرون بروی، زنگ خانه همسایه را بزنی و وارد خانهاش شوی. پشتبام خانهها حکم حیاط را داشت و اهالی سلسبیل گاهی برای احوالپرسی و یک دورهمی کوتاه به پشتبام خانه همسایه میرفتند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
در همین دورهمیها از حال هم باخبر میشدند، کودکان روی پشتبامها بازی میکردند و بزرگترها هم آداب همسایگی را به جا میآوردند. یکی از رسوم خاص همسایگی در سلسبیل، غذا خوردن روی پشتبام بود. رسم بود همسایهها گهگاه برای وعده شام روی پشتبام دورهمی بگیرند و همسفره شوند. وقتی آش میپختند یا غذایی که عطر و بوی آن به خانه همسایه میرفت، آنها را خبر میکردند، روی پشتبام خانه سفره میانداختند و وعده غذایی آن شب را با هم شریک میشدند. آن یکی همسایه هم قابله غذای آن روز را با خود میآورد تا هر کدام سهمی در این دورهمی همسایگی داشته باشند. این رسم در سلسبیل چنان رایج بود که آن روزها عجیب به نظر نمیرسید که از کوچه به پشتبام خانهها نگاه کنی و شبها همسایهها را ببینی که دور یک سفره نشستهاند.»
آداب و رسوم همسایگی در سلسبیل تنها به دورهمی روی پشتبامها محدود نمیشد. اهالی سلسبیل یک پاتوق مشترک داشتند که به وقت تماشای تلویزیون آنها را دور هم جمع میکرد. امینی میگوید: «یک سبزیفروشی خاطرهانگیز در حد فاصل خیابانهای کمیل و مرتضوی بود که بیشتر اهالی با آن خاطره دارند. آن روزها که خیلیها تلویزیون نداشتند، رحیم نورزوی، صاحب سبزیفروشی، یک تلویزیون سیاه و سفید مبله خریده بود که تماشای آن خاطره مشترک بسیاری از اهالی محله است.
آن روزها هنوز حاشیه خیابان جدولکشی نشده بود. جویی از مقابل مغازه رد میشد و ما پاهایمان را در آب خنک جوی میگذاشتیم و از بیرون مغازه کارتون تماشا میکردیم. آقای نوروزی وقتی دید مغازهاش شده پاتوق بچههای محله، صدای تلویزیون را زیاد میکرد و ما کارمان شده بود که هر بعدازظهر که کارتون شروع میشد، بنشینیم بیرون مغازه، کارتون تماشا کنیم. بهتدریج بزرگترها هم پای کار آمدند و برای تماشای فوتبال و... به مغازه آقای نوروزی میرفتند.»