هرچند این موضوع که روزی دیگران این تصور را درباره ما خواهند داشت، آزاردهنده است اما عبور از این دوران مانند روزهای کودکی و جوانی یک واقعیت است. شاید بهتر است با کمی آینده نگری و استفاده از تجربیات سالمندان، از همین حالا به فکر این دوران و گذراندن آن به بهترین نحو باشیم.پنجشنبه گذشته روز جهانی سالمندان بود. به همین دلیل سراغ سالمندان منطقه رفتیم و با آنان درباره دغدغههای آنها گفتوگو کردیم.
عصرها در پارک
روی جدول کنار خیابان نشسته. 67 سال دارد و کار هر روز و هر شبش نشستن در پارک و خیره شدن به عبور و مرور خودروهاست. «ملوک دهقانی» از دوران سالمندیاش چندان راضی نیست. او میگوید: «تماشای تلویزیون و رفتن به مسجد و شرکت در مراسم مذهبی بیشترین سرگرمیهایم هستند.
عصرها را هم با نشستن در پارک و نگاهکردن به جوانها و بچهها میگذرانم.»دهقانی که از سال 67 ساکن این منطقه است درباره گذشته منطقه میگوید: «آن سال زندگی کردن در منطقه بسیار سخت بود. هیچ امکاناتی وجود نداشت و در مضیقه بودیم، اما الان وضع فرق کرده است، همه نوع امکانات وجود دارد، البته حالا دیگر من توان استفاده از این امکانات را ندارم.»
تأمین مالی
«سالمندی زمانی خوب است که شخص سالمند از نظر مالی تأمین باشد. در غیر این صورت همانند آنچه ما میگذرانیم، به بدترین دوره زندگی تبدیل میشود.» اینها را «امانالله خرمی» میگوید: «او 75 سال دارد و معتقد است تنها با داشتن وضع خوب مالی است که سالمند میتواند این دوره از زندگی را به بهترین نحو سپری کند.
او خاطر نشان میکند: «تا زمانی که سالمند از لحاظ مالی تأمین نباشد، قاعدتاً نمیتواند از سرگرمی و تفریح مناسبی بهره ببرد. من بعد از 30 سال خدمت به جامعه از حقوق چندانی برخوردار نیستم و با داشتن 2 فرزند و یک بیمار دیابتی زمانی برای تفریح و سرگرمی برایم باقی نمیماند.»خرمی معتقد است برای اینکه دوران سالمندی بخوبی سپری شود، دولت باید امکانات و حقوق مناسب در اختیار بازنشستگان قرار دهد.
پیری برایم معنا ندارد
موهای سرش یکدست سفید است و با آب و جارو مشغول تمیز کردن جلو مغازهاش است. «مصطفی موسوی» جزو کسانی است که از پیری و سالمندی خود احساس رضایت دارد. مغازهاش هنوز حالت سنتیاش را حفظ کرده است که علاوه بر گرداندن آن، کار آبلیموگیری هم انجام میدهد.
وقتی از او میپرسم اوقات فراغتت را چطور سپری میکنی، پاسخ میدهد: «از صبح تا شب در مغازهام و کار آبلیموگیری هم باعث شده است که هیچ وقت اضافه نداشته باشم. راستش چندان احساس پیری نمیکنم. اما مطمئناً این دوران برای کسانی که 30 سال صبح تا غروب کار کردهاند و الان مجبورند بیکار در پارک بنشینند سخت است.»
موسوی صحبتهای خود را اینگونه ادامه میدهد: «دولت سنی را برای بازنشستگی معین کرده و در جامعه هم اوضاع خاصی برای سالمند دانستن یک فرد تعریف شده است. اما از نظر من پیری معنا ندارد. معتقدم هر کس در هر وضعی که قرار دارد نباید امید خود را از دست بدهد؛ زیرا ناامیدی عامل اصلی احساس بیهودگی و پوچی است.برای نمونه گاهی که حجم کارم کاهش پیدا میکند، به باغچه کنار مغازه هم رسیدگی میکنم.
وقتگذرانی با نوهها
«کریم سلکی» همراه دوستش در پارک نشسته و غروب آفتاب را تماشا میکنند؛ او که بیشتر اوقات فراغت خود را با نوههایش میگذراند، در اینباره میگوید: «اکثر اوقات بیکارم و این بیکاری را با نوههایم پر میکنم، به جز این سرگرمی دیگری ندارم که دلیل آن هم نبود امکانات است.
باید مسئولان امر این امکان را فراهم آورند تا سالمندان بتوانند دور هم جمع شوند و با یکدیگر صحبت کنند.»وی اضافه میکند: «اکنون وضع به گونهای است که سالمندان فرصت فکر کردن به خود و پرداختن به تفریح و سرگرمی را ندارند؛ زیرا مشکلات جوانان آنها را هم درگیر کرده است. تا زمانی که جوان 30 ساله بیکار در خانه حضور دارد مطمئناً والدین سالمند این جوان به جای اینکه به فکر دوران سالمندی خود باشند ناچارند کاری برای فرزند خود پیدا کنند.
گاهی هم که برای تجدید روحیه و استفاده از هوای آزاد به پارکهای منطقه میروم، با دیدن جوانهای بیکار و یا جوانانی که آلوده به مواد مخدر شدهاند، دلم میگیرد.»سلکی با این حال از دوران سالمندی خود احساس رضایت میکند و میگوید: «برای افراد آیندهنگر و کسانی که در جوانی راه درست رفتهاند، سالمندی، یکی از مراحل شیرین زندگی است. مسئولان امر هم باید از حالا به فکر برطرف کردن مشکلات جوانان باشند. در غیر این صورت عواقب آن علاوه بر خانوادهها دامنگیر دولت و جامعه هم خواهد شد.»
نبود فرهنگ دوره سالمندی
به نظر میرسد، وضع مالی نامناسب همچنین نبود مکانی برای گذران اوقات فراغت و سر و کار داشتن با مسائل و مشکلات جوانان از مهمترین عواملی است که باعث نارضایتی سالمندان از این مرحله زندگیشان شده است، با این حال «حسن پارسیان» خیاط قدیمی محله، علاوه بر این موارد، نبود فرهنگ مناسب دوره سالمندی در جامعه را از دیگر مشکلات سالمندان بر شمرده و میگوید:
«سالمندان امروز، کسانی هستند که جوانی خود را در خدمت به مردم گذراندهاند و حالا جوانان، مسئولان و حتی رسانهها باید دین خود را به این افراد ادا کنند و باید در اینباره فرهنگسازی شود تا به سالمندان به عنوان افراد بیمصرف نگاه نکنند. ما انتظار زیادی از جامعه نداریم، همین که در پارکها، میز و صندلی مخصوص شطرنج و یا کیوسک مطالعه بگذارند، برایمان کفایت میکند.
ما دوست داریم اوقات فراغت را با انجام کارهای مفرح و بگذرانیم. اما وجود مشکلات باعث میشود، در صورت فراهم بودن امکانات حوصله نداشته باشیم.»پارسیان معتقد است وجود مکانی برای دور هم جمع شدن تأثیر بسزایی در بالا رفتن روحیه سالمندان دارد. او دراینباره میگوید: «وقتی سالمندان در مکانی دور هم جمع شوند درباره مشکلات هم صحبت میکنند و چه بسا بسیاری مشکلات هنگام مشورت با افراد با تجربه برطرف شود.
همشهری محله - 22