تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۸۸ - ۱۳:۴۶

دوچرخه: قرار است به خواب برویم؛ در خواب شهرمان برای همیشه پاک شود و ما در آن شهر زندگی کنیم

نفس بکشیم و ریه‌هایمان را پر از اکسیژن کنیم. بعد گوش بسپاریم به آواز پرندگان و سروصدای کودکان که از مدرسه به سوی خانه می‌دوند؛ به آسمان شهرمان نگاه کنیم و لذت ببریم. قرار است همه حواس‌مان را به کار بیندازیم و آن شهر را لمس کنیم. مثل امروز!

خواب 24 دی ماه

این هفته فرقی با روزها و هفته‌های دیگر ندارد. مثل هر روز آسمان آبی است. اما یک هفته را به نام هفته هوای ناپاک نامگذاری کنیم که همه قدر شهرشان و قدر هوای پاک را بدانند.

خواب زمستان

واقعاً ما نمی‌دانیم این وارونگی یعنی چه؟! ما هوای سرد داریم اما آلودگی نداریم که هوای سرد وارونه‌اش کند. گاز گلخانه‌ای و ذرات معلق هم نیست که بتواند جلوی بارش برف را بگیرد. تا به حال هیچ مدرسه‌ای به خاطر آلودگی هوای زمستان، تعطیل نشده است، مدرسه‌ها فقط با بارش سنگین برف تعطیل می‌شوند.

امروز صبح هم بعد از یک هفته بارش برف، بالاخره آسمان را دیدیم. و نور زرد و ضعیف خورشید روی برف‌ها می‌رقصید. آن‌قدر برف باریده که تونل برفی زده‌اند. چه شب‌های برفی زیبایی دیده‌ایم. جایتان خالی!

خواب عید

نیازی به این نیست که منتظر بمانیم تا شهروندان از تهران خارج شوند و به شهرهای زادگاه خود بروند تا هوا که به کمک بادهای اسفند ماه پاک شده است، همین‌طور بماند.
اما هر چه باشد، عید نوروز هوا را زیباتر، آبی‌تر و قشنگ‌تر کرده است و ابرهای پنبه‌ای در آسمان، صبح عید را دلنشین کرده‌اند.

خواب تابستان

هوا گرم است. داغ داغ. اما نفس هیچ‌کسی نگرفته است. هیچ وضع اضطراری اعلام نشده و به هیچ بیمار تنفسی، قلبی و به هیچ کودکی توصیه نشده که از منزل خارج نشود. خورشید روی آلودگی‌ها نمی‌تابد تا دست به دست هم دهند و شهروندان را با اورژانس به بیمارستان بفرستند.

هیچ‌کس ماسک نزده و از هر جای شهر که نگاه کنی، کوه‌های تهران و برج میلاد پیداست. تا آخر تابستان برف روی قله کوه‌ها باقی می‌ماند. نیازی به طرح زوج و فرد کردن خودروها نیست. تعداد خودروها با استاندارد خیابان‌ها مطابقت دارد. خودروها هیچ مشکل سوختی ندارند. استاندارد محیط‌زیستی دارند. معاینه فنی دارند و البته خودروی تک سرنشین هم به ندرت در شهر دیده می‌شود و اکثر شهروندان از وسایل نقلیه عمومی و اتوبوس و مترو استفاده می‌کنند.

خواب پاییز

هیچ حرفی و ترسی از بازگشت مسافران تابستانی به شهر نیست! مدرسه‌ها باز شده با این حال مشکل ترافیک و آلودگی نداریم. دانش‌آموزان در نزدیک‌ترین مدرسه به منزل خود ثبت‌نام می‌کنند به جز موارد خاص! و بیشتر آنها پیاده به مدرسه می‌روند. بقیه هم با سرویس مدرسه. بعضی از همسایه‌ها هم برنامه‌ریزی می‌کنند و هر روز با ماشین یکی از همسایه‌ها، بچه‌ها را به مدرسه می‌رسانند. هیچ آلودگی صوتی گوش‌هایمان را اذیت نمی‌کند. صدای موتور و بوق ماشین و ترافیک نمی‌آید. چراغ قرمزهای طولانی نیست و مجبور نیستیم برای ساعت شروع مدرسه و پایان آن، برنامه‌ریزی کنیم تا از بار ترافیک کم شود.
باد می‌آید و برگ‌ریزان است. باران هم می‌بارد و هیچ ذره و ریزگرد و غبار عربی هم نیامده و کلاً همه چیز خوب است در این خواب پاک.

فقط خواب نیست

تهران می‌تواند پاک شود. می‌شود آلودگی‌ها را از بین برد. درست است سازمان‌های مختلفی درگیر آلودگی هوا هستند. ازشهروندان گرفته تا سازمان حفاظت محیط‌زیست، شهرداری و شرکت‌های خودروسازی و... به گفته محمدهادی حیدرزاده مشاور شهردار تهران ، همین مسئله باعث شده  مدیریت پینگ پنگی بر آلودگی هوای تهران حاکم شود.به گفته او تا هوا خوب است کسی در مورد آن صحبت نمی‌کند ولی در زمستان که هوا آلوده  می‌شود، همه توپ را به زمین دیگری پاس می‌دهند.

البته می‌شود امیدوار بود که روزی در  تهران هوای پاک را قورت بدهیم و تأثیر آن را ببینیم.
محبوبه ابطحی  کارشناس مسئول سلامت و تندرستی آموزش و پرورش شهر تهران معتقد است: سلامت هوا، روی سلامت جسمی جامعه و دانش‌آموزان مؤثر است و این مسئله با تحقیقات مختلف به اثبات رسیده است و همه دنیا در فکر این هستند که تأثیرات منفی آلاینده‌ها را خنثی کنند.

وقتی جسم سالم باشد روی تمام زمینه‌های فکری و ذهنی انسان تأثیر می‌گذارد. استنشاق هوای پاک باعث می‌شود افراد کمتر خسته شوند و در نتیجه استفاده از توانمندی‌های ذهنی بالا می‌رود. در واقع یکی از تأثیرهای آلاینده‌ها خستگی است و خستگی هم باعث می‌شود تمرکز ذهنی کم شود. آلاینده‌ها از نظر یادگیری در هوش دانش‌آموزان، تأثیر می‌گذارند.

ما می بینیم به افرادی که خسته‌اند و روحیه خوبی ندارند توصیه می‌شود به کوهستان بروند و هوای پاک استنشاق کنند.

* آیا هوای تهران پاک می‌شود؟

به هر حال همه دارند تلاش می‌کنند. اما نیاز به فرهنگ سازی عمومی  داریم و تک‌تک افراد جامعه باید احساس مسئولیت کنند. ببینید زمان اوج آلودگی هوا، وقتی از مردم می‌خواهیم همکاری کنند، وضعیت هوا بهتر می‌شود. این یعنی می‌توانند هوا را پاک کنند. شهروندان وقتی بدانند چه‌طور از سوختی که در اختیار دارند استفاده کنند و از وسایلی که برای رفاه ماست به صورت بهینه و درست استفاده کنند تا مایه دردسر و آلودگی هوا نشود، به پاکی هوا کمک می کنند.

* نوجوانان در آلوده کردن یا پاک نگه‌داشتن هوا چه سهمی دارند؟

آموزش دانش‌آموزان دراین  زمینه موثر است. نوجوانان می‌توانند دانسته‌های خود را در این زمینه، به خانواده‌ها منتقل کنند و در آینده هم در زندگی خودشان، آنها را اجرا کنند. تا نسل آینده، شهر پاک‌تری داشته باشد.

نفیسه مجیدی زاده

با لیف و صابون تهران  را بشوییم

1- راست است، همه‌اش راست است. تهران شلوغ است و تهرانی‌ها حق شهرستانی‌ها را خورده‌اند. سینما دارند، موزه دارند، برج دارند، کافه دارند، کتاب‌فروشی دارند، پاساژ دارند، مناطق تفریحی دارند، کلاس کنکور خوب دارند، آدم‌های معروف دارند. راست است، تهرانی‌ها دود دارند، دست‌های سیاه دارند، نفس تنگی دارند،  تهرانی‌ها...

2- تهران دود دارد، آن‌قدر که وقتی می‌روی شهرستان هجوم اکسیژن به درون ریه‌هایت اذیتت می‌کند. تهران دودهایی دارد که می‌نشینند روی پنجره، می‌نشینند روی پله‌ها، می‌نشینند روی صورتت و روی کفش‌هایت.

تهران گربه دارد، گربه‌های تهران بی‌ حال‌اند؛ به جای خوردن موش‌ها کیسه‌های زباله را پاره می‌کنند.

3- ترافیک تمام سهم ما از زندگی است. وارونگی هوا و تابلوهایی که رویشان نوشته است دی اکسید کربن هوا بیش از حد مجاز است، سهم ما از زندگی است. آسم سهم ماست، دود سهم تهرانی‌هاست،  کارخانه‌های بزرگ، صدای قیژ و قیژ، صدای بتن ریزی، صدای کلاغی که فحش می‌خورد به خاطر صدای نکره‌اش، برای ماست.

عکس: محمود اعتمادی

وقتی هیچ‌کس اعصاب ندارد، صدای داد برای ماست. رنگ خاکستری برای ماست.

پول‌هایی که دست 12 میلیون نفر توی تهران گشته‌اند و ویروس سرماخوردگی و خروسک و ایدز دارند، برای ماست.

صدای وانتی‌های صبح برای ماست، صدای سبزی فروش، میوه فروش، نمکی، پارویی، فرش می‌شوریم، برای ماست. هوای  آلوده تهران برای ماست.

4- می‌گویم تهران را خراب کن و دوباره بساز. می‌سازی‌اش.

یاسمن: شهر پاک بسازم؟

من: بله.

یاسمن: خب دو حالت دارد. اگر منطقی فکر کنیم، می‌توانیم پارک های بیشتری بسازیم، ماشین‌های دودزا را از رده خارج کنیم و کارخانه‌ها را ببریم بیرون شهر. این‌طوری شاید بخشی از آلودگی‌ها از بین برود.

وحید: تهران همین است که هست، دیگر نمی‌شود کاری کرد برای آن!

سمانه:من به خراب‌کردن احتیاج ندارم. من راه حل بهتری دارم. اگر توی شهرهای دیگر امکانات باشد حتماً همه برمی‌گردند به شهرهایشان و این‌طوری بخش مهمی از مشکل حل می‌شود.

محمد مهدی : خانه های ویلایی می سازم و رفت و آمد ماشین ها را قدغن می کنم ، تا همه با اتوبوس و مترو تردد کنند و هر کس زباله بریزد جریمه اش می کنم.

5- شب‌های تهران ستاره ندارد، تهران درخت‌های شفاف ندارد، خیلی‌ها بلد نیستند با دستمال جلوی دهانشان را بگیرند.

روزهای تهران آسایش ندارد؛ بوق، بوق، بوق. به هر کسی که برسی، از هر کس که سؤال کنی، به تو خواهد گفت که دلش یک کلبه می‌خواهد وسط یک دشت سبز، دلش اکسیژن می‌خواهد، دلش آسمان می‌خواهد. فقط یک نقاش می‌تواند همه چیز را روبه‌راه کند. قلم مو بردارد، دودها را بپوشاند، روی صداها را بپوشاند، پشت بام‌ها را پر از گیاه کند و به آدم‌های توی تابلو یاد بدهد که بهداشت کاری فردی نیست... آن وقت تهران آلوده‌تر نمی‌شود، شاید هم پاک شود، پاک پاک. اصلاً باید تهران را انداخت توی سفید کننده.

باید لیف کشید تهران را.

باید با سفید‌اب چرک‌هایش را گرفت و پهنش کرد روی بند رخت، شاید...

آلما توکل

شیر غنی شده وآلودگی هوا

شاید روزگاری با گرفتن بینی مبارک و نکشیدن نفس احتمال شتافتنمان به دیار باقی ممکن می‌نمود، اما این روزها یا بهتر بگویم این سال‌ها در این شهرهای کثیف،نفس کشیدن است که هزار و یک جور درد و مرض به جانمان می‌اندازد و حتی ممکن است آرزوی مردن را به دلمان بگذارد. بهتر بگویم؛ با نفس نکشیدن فقط می‌میریم اما با تنفس این هوا، نه تنها به این سادگی‌ها نمی‌میریم بلکه درد و مرض هم می‌گیریم.

طبق آمار، سال گذشته در 56 درصد روزها هوا ناسالم بوده است و در 31 درصد روزها هوا بسیار ناسالم. اگر فکر کردید شیر غنی شده بخورید جبران می‌شود، سبزی بخورید جبران می‌شود، گوشت تازه بخورید جبران می‌شود، سخت در اشتباهید. آلودگی هوا بر همه جانداران محیط‌زیست تأثیر می‌گذارد.

عکس : محمود اعتمادی

گوش کنید... شباهتی هست بین شیر غنی شده و آلودگی هوا.

هوای آلوده هم مثل شیر غنی شده ترکیبی‌ است؛ ترکیبی از دی‌اکسید گوگرد، اکسیدهای ازت، اکسید‌های فتو شیمیایی، منواکسید کربن، ذرات ریز معلق و مواد رادیواکتیو. من از اثرات هر کدام چندتایی نمونه می‌آورم.

جناب دی‌اکسید گوگرد حتی اگر غلظت مبارکشان بسیار کم باشد، باعث ایجاد واکنش در مغز، تحریک غشای دستگاه تنفس، درد در ناحیه سینه، اثر بر سیستم گوارشی، بروز و تشدید بیماری‌های ریوی مثل برونشیت و اختلال در انتقال DNA (عامل انتقال وراثت ) می‌شوند.

اکسیدهای محترم ازت باعث اختلال در بویایی، بینایی، خستگی، ناراحتی اعصاب و تحریک چشم و گلو می شوند و منواکسید کربن هم بر سیستم اعصاب مرکزی اثر می‌گذارد، قدرت تشخیص زمان را مختل می‌کند و اعمال قلب و عروق و... را تغییر می‌دهد.

و در مورد این ذرات معلق در هوا که ماشاءالله کم هم نیستند، می‌شود از جناب سرب حرف زد که لطف می‌کنند و نمی‌گذارند اکسیژن کافی به مغز برسد و به سادگی باعث ابتلای کودکان به عقب ماندگی ذهنی می‌شوند. ضمناً برای این‌که از سایر همکارانشان عقب نمانند باعث سردرد، ضعف، بی‌اشتهایی و کم‌خونی هم می‌شوند... بس نبود؟ چیزی در باره باران اسیدی شنیده‌اید؟

باران اسیدی باعث ورود مواد سمی به خاک می‌شود و میزان حاصل‌خیزی خاک را کاهش می‌دهد و همچنین باعث کاهش مقاومت گیاهان و درختان در مقابل آفت‌ها، جانوران و هوای سرد می‌شود و طول عمر آنها را کاهش می‌دهد و آثار باستانی را هم مورد عنایت قرار می‌دهد. اما این باران اسیدی از کجا می‌آید؟

عکس : ساناز رفیعی

در نواحی صنعتی و به خاطر فعالیت کارخانه‌ها، میزان دی‌اکسید گوگرد و دی‌اکسید ازت در هوا افزایش پیدا می‌کند. این گازهای سمی در اتمسفر با اکسیژن و بخار آب ترکیب می‌شوند و در اثر واکنش شیمیایی به اسیدنیتریک  و اسید سولفوریک تبدیل می‌شوند. بعد هم بر سر بنده و جناب‌عالی می‌ریزند...

البته کنج خانه جای خوبی برای نفس کشیدن است  اما باید آنجا هم ، هوا پاک باشد و گرنه  هوای خانه که هیچ، حتی هوای آشپزخانه شما هم می‌تواند آلوده و خطرناک باشد. بعضی از این آلاینده‌ها توسط شخص شما یا اطرافیان شما در همین محیط‌های سربسته تولید و منتشر می‌شوند!

یکی همین سیگار، استعمال دخانیاتی نظیر پیپ، سیگار، قلیان در محیط‌های بسته، دست کمی از اگزوز وانت دوره‌گردها ندارد.یا گازهای حاصل از وسایل گرمایی، بخاری، شومینه، و... باعث سوختن اکسیژن و افزودن آلاینده‌ها به هوای تنفسی ما می‌شوند. حتی سوزاندن چوب و زغال در بخاری و منقل هم جزو آلاینده‌هاست شما هنوز هم نفس می‌کشید؟!

می‌گویند 2010 سال هوای پاک است. دولت‌ها و کشورها برنامه‌های جدیدی برای پاکسازی آلودگی‌ها و جلوگیری از تولید آلاینده‌ها دارند.

دانشمندان قصد دارند انرژی خورشیدی را جایگزین انرژی فسیلی کنند و «پیل» را به عنوان جایگزین «بنزین» در نظر گرفته‌اند. دو قرن است که ما آدم‌ها مثل خوره افتاده‌ایم به جان سوخت‌های فسیلی، پشت هم ماشین می‌سازیم، نفت استخراج می‌کنیم، بنزین تولید می‌کنیم که بعد ساعت‌ها پشت چراغ قرمز بمانیم و دود بفرستیم به آسمان تا پرنده‌ها از شهرمان فرار کنند... آخرش هم قلبمان می‌ایستد و ما یک نفس راحت هم نکشیده‌ایم... همین تهران را که بی‌پرنده شده ببینید! یک روزی می‌شد لااقل رفت بام تهران و دود نخورد و کمی راحت‌تر نفس کشید.حالا، بام که بروی هوایی نداری... یعنی هنوز هم وقتش نیست که بتوانیم یک نفس راحت بکشیم؟

می شود نفس راحتی بکشیم فقط به یک همکاری جمعی نیاز داریم و کمی هم به کمک طبیعت . مثل باد...

سپیده قادری

برچسب‌ها