سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره ۳۶۴۳ - Feb 22, 2005
شريك نامطمئن
آمريكا و اروپا در تمام دوران جنگ سرد متحدان نزديك بودند و به جز اختلافات آمريكا با فرانسه درباره نقش نظامي ناتو در جهان، در سالهاي ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۱ هرگز گزارشي درباره تضاد اين دو قطب جهاني مخابره نشد.
اما اين رابطه از سال ۱۹۹۱ به تدريج تغيير كرد و دو سال پيش كه آمريكا بدون جلب رضايت اروپا به عراق حمله كرد رو به تيرگي نهاد. اروپا در دوران جنگ سرد براي تامين امنيت خود و همچنين بازسازي ويرانه هاي جنگ هاي جهاني اول و دوم به كمك آمريكا نياز داشت؛ اما پس از فروپاشي شوروي و كاهش نسبي نقش آ مريكا در قدرت سياسي، اقتصادي و نظامي جهان اروپايي ها تعريف تازه اي از روابط بين  المللي ارائه كردند كه آمريكا را از جايگاه «قدرت  يگانه» به پله اي پايين تر يعني «قدرت برتر» تنزل مي داد. آمريكايي ها اين تعريف تازه را نپذيرفتند و براي نشان دادن اراده خود به عنوان قدرت يگانه، بي توجه به اعتراض اروپا _ به ويژه فرانسه و آلمان- به عراق يورش بردند. آمريكايي ها براي بي اثركردن اعتراض آلمان  و فرانسه، به تقويت آن دسته از كشورهاي اروپايي كه در جنگ به آنها پيوسته بودند، پرداختند. ايتاليا و لهستان در رأس اين دسته از كشورها بودند.
مواجهه آمريكا و اروپا بر سر عراق، يك سال پيش كه بحث بازسازي عراق مطرح شد به مرحله اي حساس رسيد و طرفين با لحني غيرمنتظره به يكديگر تاختند. فرانسه و آلمان به همراه روسيه، از «اقدام يكجانبه» آمريكا انتقاد كردند و كاندوليزا رايس وزير خارجه كنوني آمريكا كه آن موقع مشاور امنيت ملي بوش بود زبان به تهديد و تحقير اين سه كشور گشود. رايس گفت: فرانسه را بايد تنبيه كرد، به آلمان اعتنا نكرد و روسيه را بخشيد. تفسير ساده سخنان رايس كه در آن زمان نگاه بوش تلقي مي شد، اين بود كه فرانسه به هر حال قدرت اول اروپاي قاره اي _ اروپا منهاي انگليس- است و چون مطابق با قدرت خود سخن گفته است مي بايست براي دادن تاواني منطبق با ادعاي بين المللي خود آماده باشد؛ آلمان محل اعتنا نيست، چونكه اساسا زاده طرح مارشال آمريكاست و هنوز گوشت و استخوان آن آمريكايي است؛ روسيه نيز اساسا قدرت مطرحي نيست كه ايالات متحده به تنبيه يا سرزنش آن بينديشد؛ پس بايد بخشيده شود.اما گذشت زمان و مشكلاتي كه در عراق براي آمريكا پيش آمد رهبران واشنگتن را به مداراي بيشتر در برابر اروپا وادار كرد.
آمريكا در جريان انتخابات عراق ناگزير شد خواسته هاي اروپا را لحاظ كند و به آلمان و فرانسه قول مشاركت در بازسازي عراق بدهد. بوش ديروز در نخستين نطق خود در بروكسل با زباني كه آشكارا دلجويانه بود از اروپا خواست كه اختلاف بر سر عراق را تمام شده بينگارد. اما پيش از آنكه نطق بوش ايراد شود، ژاك شيراك رئيس جمهوري فرانسه اين موضوع را گوشزد كرد كه سفر اروپايي بوش، مساله عراق را پاك نخواهد كرد.
اروپايي ها مي دانند كه از نظر آمريكا هنوز چند مساله حل نشده در جهان وجود دارد؛ و اگر رهبران واشنگتن بتوانند براي جنگ عراق پشتوانه حقوقي حمايت اروپا را جلب كنند، آن را به رويه اي براي تهاجم هاي تازه تبديل خواهند كرد. بنابراين كشورهاي اروپايي با وجود آنكه از پاره اي مواضع آمريكا درباره خاورميانه از جمله مذاكرات صلح خاورميانه و حضور نيروهاي سوري در لبنان حمايت مي كنند، مدام تذكر مي دهند كه در مورد هيچ يك از اين مسائل از روش هاي غيرديپلماتيك حمايت نخواهند كرد.
علاوه بر اين مسائل، اروپايي ها يك دلخوري ديگر هم از آمريكا و شخص جورج بوش دارند كه بعيد است در سفر پنج روزه بوش به اروپا، اين دلخوري از بين برود.رامسفلد وزير دفاع كابينه بوش دو سال پيش اروپا را به دو بخش كهنه و نو تقسيم كرد و بخش كهنه _ آلمان و فرانسه- را رو به زوال توصيف كرد.
اكنون فرانسه و آلمان كه مي دانند بوش در دوره دوم رياست جمهوري اش به همكاري آنها _ به ويژه در عراق و فلسطين و ايران- نياز فراواني دارد، بعيد است پرونده سخنان ضداروپايي بوش را ببندند.اگر به اين فهرست مشكلات بوش در سفر اروپايي، جنگ هاي تجاري آمريكا و اروپا بر سر فولاد،  صنايع كامپيوتري، كشاورزي، تحريم چين، نرخ دلار و نظاير اينها را اضافه كنيم، معلوم مي شود كه بوش ماموريتي دشوار پيش رو دارد كه نقطه آشيل آن بي اعتمادي اروپا به متحد پيشين است.

يادداشت
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
حوادث
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |