سفر رئیسجمهور به لبنان اهمیت فراوانی داشته و سیر تحلیلهای دوستان و دشمنان نیز این حقیقت را روشن کرده است. عدهای اهمیت سفر را از منظر روانی و تبلیغاتی مثبت ارزیابی کردهاند اما سفر دکتر احمدینژاد به لبنان و استقبال بینظیر مردم و احزاب از ایشان فراتر از موضوعات تبلیغاتی است.
سؤال اصلی این است که چرا این سفر فوقالعاده بااهمیت تلقی میشود؟ بعد از تلاشهای مرحوم شرفالدین عاملی در تحکیم و اعتلای جایگاه شیعیان و همزیستی مسالمتآمیز اقوام لبنانی، حرکت موفق او با تلاشهای امام صدر تکمیل شد؛ بهطوریکه دکتر چمران با حضور در لبنان و ایجاد جنبش حرکهالمحرومین به اتفاق امام صدر و بعد امل این نگرش را در لبنان تقویت کرد و اندیشه انقلاب اسلامی در لبنان در قالب جامعه مدنی که به عنوان یک حرکت فرهنگی و عمرانی مبتنی بر جنبه رحمانی از دین و آموزههای تشیع ارائه شد نهتنها اعتلابخش شیعیان گشت بلکه دیگر اقوام مسلمان سنی و حتی مسیحی را در کنار هم قرارداد؛ بهطوریکه نزاعهای دائم بین اقوام لبنانی جای خود را به یک همزیستی مسالمتآمیز برای دفاع از کشور داد. این اقدام بزرگ، امام صدر را بعد از مدتی بهعنوان یک شخصیت طراز اول لبنان قرار داد که دیگر او را نمیشد در معادلات نادیده گرفت.
بنابراین اندیشهای که شرفالدین عاملی و امام صدر و دکتر چمران و دیگر مبارزان راه حق و فضیلت رقم زده بودند آنقدر جاذبه داشت که بسیاری از مبارزان علیه رژیم شاه مقطعی از عمر خود را در لبنان برای مبارزه با اهداف صهیونیستها میگذراندند و این خود، پیوندی علاوه بر مذهب و گذشته فرهنگی و علایق مشترک، بین مردم ایران و لبنان برقرار کرد.
با شکلگیری جنبش انقلابی حزبالله در دهه 60 شمسی و با الهام از تعالیم امام خمینی(ره) حرکت انقلابی در لبنان وارد مرحله جدیدی شد، چراکه در این مقطع، احزاب مادی و ناسیونالیستی و بسیاری از رهبران آنها بعد از خلئی که از نبود امام صدر ایجاد شده بود بیشتر به جانب ثروتمندان مرتجع عرب متمایل شده بودند و آرمانهای انقلابی و آزادیخواهانه آنها، بعد از شکست در جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل و پیمان ننگین کمپدیوید و اتحاد ارتجاع عرب علیه جنبش فراگیر انقلاب اسلامی، دچار فترت و سستی شده بودند.
آنها یا جزو قاعدین در احزاب و گروهها بودند که به دادن اطلاعیهها و مراسم خشک، بسنده میکردند یا افرادی منزوی و نظارهگر و در حالت سوم متمایل به صلح و کنار آمدن با صهیونیستها و حتی مزدور تبدیل شده بودند. حرکت بزرگ حزبالله در بیرون راندن صهیونیستها از لبنان و مقاومت جانانه در برابر اسرائیل، وحدت جامعه لبنان را تضمین کرد و امروزه حزبالله بهعنوان سمبل وحدت و مقاومت لبنان است.
این حرکت عظیم لبنان که برگرفته از حمایتهای معنوی ایران اسلامی بود، توانست پیوند عمیق معنوی بین ایران و لبنان برقرار کند؛ چراکه در نظام طایفهای لبنان که قدرتها بهدنبال منافع خود هستند، ایران فقط مقاومت و عزت مردم لبنان را جستوجو میکرده است. حضور پیروز نماینده مردم ایران در لبنان و استقبال شکوهمند مردم در واقع تشکر از آرمان بلندی بوده است که از شرفالدین عاملی تا امام صدر و بعد از آن از سیدعباس موسوی تا سیدحسن نصرالله براساس افکار تعالیطلبی شیعی رهبران لبنان بوده است که توانستند جامعه طایفهای و کثیرالحزب لبنان را در ذیل مقوله مقاومت و وحدت لبنان متمرکز کنند؛ بهطوریکه امروزه دوستداران انقلاب اسلامی از بین شیعیان، سنیها و حتی مسیحیان لبنان هستند.
امروزه مقاومت و وحدت در حزبالله لبنان تجلی پیدا کرده است که آن نیز مولود انقلاب اسلامی است؛ بر این اساس افقهای استراتژیک انقلاب اسلامی که دلهای دوستداران انقلاب است تا مرزهای اسرائیل ادامه دارد و استقبال بینظیر از رئیسجمهور بار دیگر آن را ثابت کرد که رمز حب و بغضها امتداد مرز مقاومت اسلامی و نهضت جهانی اسلام تا مرزهای اسرائیل است که آن چون خانه عنکبوت، سست و ویران است.