ما دیوید فینچر را دوست داریم . همه مان عاشق کارهایش هستیم. مگر می شود فیلم هفت و مورگان فریمن نازنین خودمان را از یاد ببریم؟ باشگاه مشت زنی ؛ اتاق وحشت و بنجامین باتن او را هم دوست داریم و اصلا وقتی در اسکار دو سال پیش فیلم فینچر نادیده گرفته شد ؛ کلی غصه خوردیم .
اما امسال همان بلایی را که پیش از این بر سر فینچر آورده بودند ؛ تهیه کنندگان شبکه اجتماعی و خود او بر سر دیگران آوردند. برای همین امسال من موقتا با فینچر قهر کرده ام. تا دوره شبکه اجتماعی بگذرد و برود. به شما قول می دهم اگر این فیلم را سال بعد که نه دوماه دیگر ( بعد از اینکه از تب و تاب افتاد ) بخواهید ببینید رغبت نکنید تا سکانس دوم ادامه دهید.
توضیحات در باره شبکه اجتماعی تکرار مکررات است و نقد فیلم نیز در این یادداشت معرفی جایش نیست فقط ذکر این نکته را لازم می دانم که هنوز معلوم نیست مارک زوکربرگ 27 ساله موسس و مدیر اجرایی فیس بوک تمام اتفاقات روی داده در شبکه اجتماعی را تمام و کمال تائید کرده یا خیر ؛ چرا که ناسلامتی داستان زندگی او و عاشق شدنش و طرح درست کردن یک نت جمع و جور در شبکه اجتماعی حرف اصلی است. از طرفی در فیلم چند جمله در باره خداوند و نقش تقدیر در زندگی آدمها به میان می آید ؛ در حالیکه خود مارک زوکربرگ یک ملحد فعال هست و در زمینه های خداناباوری هم فعالیت دارد.
شبکه اجتماعی در مراسم گلدن گلوب آنچه جایزه اصلی بود را تصاحب کرد و بسیاری این نوع برد را بو دار دانستند . در اسکار امسال نیز ممکن است همه راه ها به شبکه اجتماعی ختم شود وقتی بازی استثنایی لئوناردو دی کاپریو از سوی اعضای آکادمی در فیلم سرآغاز نادیده گرفته می شود ؛ و در عوض بازی معمولی جسی آیزنبرگ مستحق نامزدی اسکار تشخیص داده می شود ؛ این احتمال وجود دارد یک میلیونر زاغه نشین دیگر شاهد موفقیت را در آغوش بکشد.