بهترین معماران و هنرمندان برای ساختن آنها جمع میشدهاند و سنگ تمام میگذاشتهاند. از طرفی مراکز مهم شهر مثل بازار و ساختمانهای حکومتی در اطرافِ مسجد جامعِ هر شهر تشکیل میشد و نبض شهر در اطراف آن تندتر میزد.
مسجد جامعِ ورامین یکی از مساجد جامع شاخص ایران است. پس از چندین قرن، هنوز میشود اوج هنر معماری ایلخانی را در این مسجد دید. وقتی پا به آن میگذاری، کافی است چشمت را باز کنی و با سکوت سنگین آنجا کنار بیایی تا از لابهلای خرابیها، سیر و سلوکی را آغاز کنی. دیدن کاشیکاریها و عبور از ورودیها، ایوانها، حیاط و... تجربهای برایت به جا میگذارند که شاید چند سال بعد، تکرار نشدنی باشد.
شهر ورامین مرکز شهرستان ورامین در چهل کیلومتری تهران است. ورامین همیشه مرکز کشاورزی بوده و بر خلاف خیلی از شهرهای ایران، هنگام حملة مغول آبادتر شد. آن زمان خیلی از مردم ری و اطراف به ورامین کوچ کردند. چند سال بعد، ورامین از قریهای بزرگ به شهر تبدیل شد.
ساختمان مسجد جامع ورامین در دوران حکومت سلطان محمد خدابنده (الجایتو) که یکی از معروفترین ایلخانان مغول است آغاز شد. دوران الجایتو دوران نسبتا آرامی بود. الجایتو برخلاف مغولان چنگیزی فکر آبادانی ایران بود. او مسلمان شد و فرهنگ مردم ایران را رعایت کرد.
مسجد جامع ورامین، مستطیلی است به طول حدود 66متر و عرض تقریبا 43 متر. در ساختمان آن از آجر استفاده شده. این آجرها در قسمتهای مختلف به شکلهای مختلف کنار هم قرار گرفتهاند و جنبة تزئینی دارند. سبک معماری مسجد، ایلخانی است که در حقیقت ادامة سبک سلجوقی بوده است.
مسجد جامع ورامین یک بنای چهار ایوانی است. ضلع شمالی که ورودی مسجد است از طریق ایوانهای شرقی و غربی به ضلع جنوبی که نمازخانه در آن قرار گرفته، میرسد. ضلع شرقی هم نقش ورودی - خروجیِ فرعی را داشته. امروز اطراف مسجد خالی است و معلوم نیست در گذشته، معماری اطراف آن چگونه بوده است.
ساخت مسجد در سال726 تمام شده. در آن سال الجایتو زنده نبود. دوران، دورانِ حکومت ایلخانی دیگر، به نام ابوسعید بهادر بود. اگرچه این ابوسعید بهادرخان از جوانانِ نیک روزگار نبود، اما به هرحال در کتیبة مسجد نام او را ثبت کردند. البته آن کتیبه حالا دیگر وجود ندارد.
مسجد جامع ورامین یک بار در سال815 هجری به دستور شاهرخ تیموری مرمت شد اما شدت تخریب در آن بسیار بالا بوده است. امروز این مسجد پر از داربست است اما به نظر نمیرسد مراقبتهای خاصی در کار باشد. اگر خواستید از حال و روزش بیشتر با خبر باشید، در فهرست بناهای تاریخیِ ثبت شدة ایران سراغِ شمارة 176 را بگیرید.
کتیبههای شاهرخ، کتیبة آیاتِ سورة جمعه، انواع نمونههای آجرکاری و کاشیکاری، نمازخانه و گنبد همه در این ضلع قرار گرفتهاند. اینجا نمای عمومی ایوان جنوبی است
این گنبد مسجد است. بخشی از دیوارهای ضلع غربی هم پیداست. سالها پیش این ضلع کاملا تخریب شده بود. دیواری هم که حالا میبینید عمر چندانی ندارد. یک خانمی به نام مادام دیولافوا که در زمان قاجار به ایران سفر کرده در سفرنامهاش طرحی از مسجد دارد که جای دیوار غربی در آن خالی است. این را هم بگویم که گنبد بر روی پایهای چهارگوش قرار دارد. بعد یک هشت ضلعی شده. بعد شانزده ضلعی و بعد به دایره تبدیل شده.
آجرکاری و بخشی از کتیبههای ایوان جنوبی مسجد
طرحهای اسلیمی و رنگهای آبی و بنفش و فیروزهای آدم را حیرتزده میکند... این نمونهای از کاشیکاری ورودی ضلع شمالی مسجد است
طرحی که مادام دیولافوا همسر مارسل دیولافوا، باستانشناس معروف فرانسوی، از ایوان شرقی و نمای بیرونی مسجد زده. مادام دیولافوا سه بار به ایران سفر کرده و سفرنامة معروفی هم دارد که روایت او از سفر به شهرهای مختلف ایران است
تنوع آجرچینی را میبینید؟ این کتیبه، تمام ایوان جنوبی را دور میزند و آیههایی از سورة جمعه را میشود روی آن خواند. کاشیکاری کلمه علی در دل آجرها بینظیر است. در مسجد جامع ورامین عموما حال و هوای مساجد شیعی دیده می شود. بد نیست بگویم که در دورة ایلخانان، در وانفسای دعوای حنفیان و شافعیان، الجایتو حتی نام امامان شیعه را روی سکهها زد. او از دعوای فرقهها به تنگ آمده بود. اینجا بخشی از دیوارِ ایوان جنوبی است
اگر در ضلع غربی مسجد بایستید ضلع شرقی را اینطوری میبینید. خوشبختانه این ضلع تا حد زیادی سر پا مانده است. ایوان شرقی یک راهروی سرپوشیده است که ده طاقنمای کوچک و یک طاقنمای بزرگ دارد. شما هم دارید طاقنمای بزرگ را میبینید. اگر نزدیکتر بروید میبینید که بالای آن کلماتِ الله، محمد و علی در سه جهت دیده میشود
اینها کتیبههای شاهرخ تیموری هستند. نام شاهرخ را اگر خوب دقت کنید میبینید. غیر از آیات و اشعار که در کتیبههای تزئینی ساختمانهای مساجد قدیمی دیده میشوند، اطلاعات ساخت، تعمیر و تاریخ بنا را میشود از کتیبههای مساجد به دست آورد. در زیر طاقنمای ایوان جنوبی دو کتیبة آجری وجود دارد که این کتیبة سمت راستی است
این طاق ایوان جنوبی است. پر از آجر. آجرها به شکلهای مختلف کنار هم چیده شدهاند. خوب که دقت کنید ظرافتهای زیادی را کشف خواهید کرد. به طور کلی ضلع جنوبی این مسجد پرکارترین قسمت ساختمان است. از این ایوان میتوانیم برویم داخل نمازخانه. از آنجا میتوانیم داخل گنبد را ببینیم. از داخل گنبد تا زمین، حدود بیست و دو سه متری میشود
دیدن بازی نور و آجرها چه کیفی دارد اما حیف که اصالتی ندارد. اینجا همان ایوان بازسازی شده است. این چیزی را که حالا میبینید روی پِیِ اصلی که 5/2 متر زیر خاک بوده ساختهاند. این را بگویم که در مساجد اسلامی، ایوان نقش مهمی داشته و از آن به عنوان یک فضای ارتباطی استفاده میشده. اینجا داخل ایوان غربی است