این مکتب، جریانی بود که در دهه 40 در ایران شکل گرفت. در بحبوحهٔ مدرانیزاسیون و درگیریهای سنت گرایان و مدرنیته در حالی که مکتب رایج در عرصه بینالمللی، هنر مردمی یا پاپ آرت در حال عبور و انقضای دوره خود بود، عدهای از هنرمندان نوآور ایرانی، مکتب جدیدی را بنیان نهادند که تأثیر شگرفی بر تحولات نقاشی امروز ایران و حتی نوآوریهای عرصه خوشنویسی از خود باقی گذاشت.
این مکتب یا جنبش هنری بعدها بهنام مکتب سقاخانه شهرت یافت.
عناصر مورد علاقه هنرمندان مکتب سقاخانه، درها، قفل ها، کلیدها، ضریح اماکن متبرکه، سقاخانه ها، نگین های انگشتری، الواح و شمایل ها و چیزهایی از این قبیل بود که از دیر باز با زندگی مردم جامعه سنتی ایران عجین بودند و علاقه و توجه خاصی به آنها نشان داده می شد.
از پیشگامان این مکتب هنری در ایران می توان به رضا مافی، حسین زنده رودی، منصور قندریز، فرامرز پیلارام، صادق تبریزی، مسعود عربشاهی و پرویز تناولی اشاره کرد.
بعد ها این تفکر در هنر نقاشی ایران توسط نقاشانی مانند جعفر روحبخش، پرویز کلانتری، منصوره حسینی، رحیم ناژفر، شهلا حبیبی و محمد علی ترقی جاه دنبال شد و موجب شکل گیری جریان ها و مکاتب دیگری در عرصه هنرهای تجسمی کشورمان گردید.