مهمترین مسئله در این شهر ها حرکت جمعیت است. حرکت جمعیت اعم از حرکت با وسیله نقلیه و یا ازدحام جمعیت در مراکز فروش و خدمات اداری و رفاهی شهر، علت اصلی بسیاری از "مسائل شهری" اعم از مسائل انسانی شهری و یا حوادث و سوانح شهری در شهرهای بزرگ می باشد. با ظهور صنعت همزمان ارتباطات (عاملی، 1383)، کامپیوتر و بدنبال آن ارتباطات شبکه ای از طریق آرپانت و سپس شکل فراگیر این ارتباط در قالب اینترنت فضای جدیدی برای شهر بوجود آمد که از آن تعبیر به "شهر مجازی" می شود. ظهور شهر مجازی در درجه اول موجب کاهش "حرکت جمعیت" در شهر واقعی و در درجه بعدی "فضاهای همزمان" را بدون فرسایش و اصطکاک با یک هندسه موازی امکان پذیر می سازد. در واقع دو فضائی شدن شهر در فضای واقعی و فضای مجازی، نوعی "مدیریت کنترل حرکت جمعیت شهری" محسوب می شود که تلاش می کند با عقلانی کردن روند حرکت جمعیت شهر آرامتر، کم هزینه تر و برخوردار از امنیت شهری و امنیت روانی شهروندان را فراهم کند. در فضای جدید معنای مکان بازسازی می شود و نگاه به شهر بعنوان "فضای مکانها" تبدیل به "فضای جریانها " (Space of Flows) (کستلز ، 1992) (Castells) می شود که از یک سو حرکت جمعیت و از سوی دیگر حرکت اطلاعات را اجتماعی می کند. این تغییر در واقع زمینه نگاه یکپارچه به شهر دو فضائی شده را فراهم می کند.
- ظهور شهر مجازی در درجه اول موجب کاهش "حرکت جمعیت" در شهر واقعی و در درجه بعدی "فضاهای همزمان" را بدون فرسایش و اصطکاک با یک هندسه موازی با شهر واقعی امکان پذیر می سازد.
این فضای جدید از یک طرف محصول توسعه سخت افزار و نرم افزارهائی بود که خلق "واقعیت مجازی" را امکان پذیر می ساخت و از طرف دیگر متاثر از تمایل به رهیدن از "فرسایشهای انرژی" در جهان واقعی و اندیشه زندگی در "جهان دیگر" بود. پرهیز از فرسایش انرژی انسان، سوخت و فرسایش محیط زیست و دسترسی های آسانتر و فشرده تر به امکانات اداری و شهری، شرایط ظهور "شهر مجازی" را فراهم ساخت و نظام جدید "شهرسازی واقعی-مجازی " (عاملی، 2004) را محقق نمود.
- دو فضائی شدن شهر در فضای واقعی و فضای مجازی، نوعی "مدیریت کنترل حرکت جمعیت شهری" محسوب می شود که تلاش می کند با عقلانی کردن روند حرکت جمعیت شهر آرامتر، کم هزینه تر و برخوردار از امنیت شهری و امنیت روانی شهروندان را فراهم کند
شهر سازی واقعی- مجازی (Vireal City Planning) به ظرفیت های واقعی شهر در کنار ظرفیت های مجازی شهر توجه می کند و شهر را با توجه به این دو فضا می سازد. شهر های آینده ناگذیر از اساس با نگاه به این فضا ساخته خواهد شد و شهرهای موجود نیازمند بازسازی جدید و اضافه کردن "فضای شهر مجازی" به شهرهای واقعی است. در این روند با توسعه نرم افزارهای کامپیوتری، ساحت جدیدی از "رئالیسم شهری" که فضای شهر مجازی را به فضای شهر واقعی نزدیک می کند، تحقق پیدا می کند. این رئالیسم "درک شهودی " (Intuitive Perception) به واقعیت های مجازی می بخشد، که همه "امور مجازی" را بر مبنای واقعیت باید بنا نمود. به عبارتی شهر مجازی یک ایدئالیسم مبتنی بر اندیشه خیالی و یوتوپیائی نیست، بلکه یک شهر واقعی است که با ظرفیت های جهان مجازی ساخته می شود.
واقعیت مجازی یک ترکیب ذهنی از واقعیت و غیر واقعیت است که متکی بر سه بعد اساسی یعنی 1)نگهداری مدار بودن، 2) برخورداری از فضاهای نمایشی خود راهبر و 3) مسیر های پیگرد مشخص، می باشد که تعامل فرد را در محیط مجازی، بصورت طبیعی در جریان قرار می دهد. واقعیت مجازی عبارت از ساخت واقعیت با همه ظرفیت های ممکن آن در "فضای مجازی" است. این نگاه، مو جب ساختن ظرفیت های واقعی جهان مجازی، در یک سیر تکاملی شده است. به مرور همه کارکردهای فردی و اجتماعی، کنش های فعال و غیر فعال و حضور در تنهائی و جمع، و همچنین ساخت و پردازش های کنش گرانه در این فضا امکان پذیر شده است و دور نیست دورانی که "احساس مجازی" به سطحی از واقعیت و عینیت که منتقل کننده بو، طعم، انرژی و "حس منهای بدن" را با خود همراه کند.
- در فضای پراکنده شهری جدید، شهر های مجازی، می تواند زمینه بازسازی "یکپارچگی اجتماعی شهری" را فراهم کند و یک هویت معنادارتری از "تهران و تهرانی بودن" و یا "کرج و کرجی بودن" خلق کند.
ظرفیت های جهان مجازی متاثر از تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی (Information, Communication Technology) جدید است که جامعه را وارد فضائی کرده است که از آن تعبیر به "جامعه اطلاعاتی" (Information Society) میشود. در فضای جدید، دولت الکترونیک (Electronic Government) و شهر مجازی (Virtual City) دو شکل نهادینه اداره جامعه جدید است که توسط بخش دولتی سازمان دهی و سیاست گذاری می شود. با این نگاه، در کشور های توسعه یافته، دولت و شهر صرفا با تکیه بر "مکان" و "جغرافیای" واقعی تعریف نمی شوند بلکه بر اساس فضای تولید شده در قالب "واقعیت مجازی" (Virtual Reality) نیز معنا پیدا می کنند. در نگاه اولیه شهر های مجازی متاثز از ایده "شهر اطلاعات" بود. در شهر اطلاعاتی، تلاش می شد که یک جایگاه مورد انتظار از دست یابی به اطلاعات مربوط به شهر بوجود بیاید (دایبرگر و فرانک ، 1998) (Dieberger & Frank). این شهر اطلاعات منشاء ظهور مدیریت های جدید شد که از آن تعبیر به "مدیریت دانش محور " می شد. شهر دو فضائی با نگاه آینده گرا مبتنی بر همین "مدیریت دانش محور" (Knowledge Management)می باشد. مدیریت دانش محور برخواسته از راه حل های اداره شهر مبتنی بر "مراکزمنابع الکترونیک" می باشد. با تکثر منابع اطلاعاتی شهر و قدرت گرفتن ظرفیتهای سه بعد مجازی، تصویری از شهر مجازی شکل گرفت و این عقیده را بصورت جدی تری وارد حوزه شهر سازی جدید کرد. از آنجا که کاربران شهر مجازی در درجه اول باید از "دانش کامپیوتر" و دسترسی به "فضای اینترنتی" برخوردار باشند، پیش نیاز اولیه ظهور شهرهای مجازی، فراهم آمدن این دو امکان می باشد. در جهان توسعه یافته با سرعتی فزاینده تر جامعه اینترنتی رو به گسترش است. بعنوان مثال کاربرهای اینترنتی در آمریکا از 22 میلیون در سال 1995 به 92 میلیون در سال 1999 رسیده اند که این رقم در صورت افزایش 5 تا 20 درصد پیش بینی می شود به 120 تا 180 میلیون در سال جاری (2004) برسد. قابلیت موبایل های جدید، جهت متصل کردن فرد به فضای مجازی اینترنت و همچنین پیش بینی ظهور سیسم کامپیوتری فراگیر در سال 2020، فضائی با گستردگی بالا و با تنوع و تکثر خیره کننده ای را رقم می زند.
1. شهر مجازی
اولین شهر مجازی در آمستردام هلند در سال 1994 شکل گرفت و به سرعت بسیاری ازشهرهای اروپائی، آمریکائی و بعضی از شهر های آسیائی مثل توکیو و سنگاپور وارد این فضای شهری شدند. طی دهه 1990 کشورهای زیادی بر اساس شرایط جدید جهانی و شکل گیری جامعه اطلاعاتی، تلاش کردند تحلیل و جمع بندی های متمایل به سیاستگزاری و برنامه ریزی را در خصوص فرایندهای اطلاعاتی طراحی کنند.
برنامه عمل ایالات متحده آمریکا (1993) (US Agenda for Action)، اوراق سفید رشد اروپائی (1994) (The European White Paper Growth)، اصلاحات ژاپنی در جهت جامعه پویای روشنفکرانه قرن 21 (1994) ( The Japanese Reforms Toward the Intellectual Creative Society of the 21st Century) و یا برنامه جامعه اطلاعاتی دانمارک در سال 2000 (1994) (The Danish Information Society 2000) و یا شکل گیری وزارتخانه اینترنت در هلند و شکل گیری شهری مجازی آمستردام در سال 1994، نمونه هایی از تحولات برنامه ریزی معطوف به ساخت "شهرهای مجازی" و "دولت الکترونیک" در فضای جامعه اطلاعاتی می باشد. بر اساس بررسی های اجمالی که در جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته نه در سطح مجلس و نه در سطح دولت اقدام فکری و اجرائی قابل توجهی در این راستا صورت نگرفته است.
- در شهر مجازی، خدمات شهری بدون هیچ محدودیت زمانی و مکانی انجام می شود. مفهوم شهر و دولت مقید به ساعت کار اداری، تبدیل به شهر و دولت 24 ساعته در هفت روز هفته می شود و شهروندان در همه ساعات و دقایق روز امکان بهره مندی از خدمات دولتی و شهری را خواهند داشت.
در شهر مجازی، خدمات اطلاعاتی بدون هیچ محدودیت زمانی و مکانی انجام می شود. مفهوم شهر و دولت مقید به ساعت کار اداری، تبدیل به شهر و دولت 24 ساعته در هفت روز هفته می شود و شهروندان در همه ساعات و دقایق روز امکان بهره مندی از خدمات دولتی و شهری را خواهند داشت.
در این فضای جدید بقول پائول ویرلیو (2001) (Paul Virilio) دیگر مفهوم بازکردن و بستن دروازه شهر و یا تقسیمات شهری بر اساس میدان، خیابان و کوچه و یا اساسا معماری مبتنی بر مکان محوری به پایان می رسد، بلکه معماری فضای مجازی مبتنی بر تغییر تکنولوژیکی زمان و مکان است و ساخت های قابل دسترسی همزمان برای همگان است. در فضای مجازی شهر، بخش مرکزی و پیرامونی شهر با متغیرهای متفاوتی تعریف می شود که لزوما از تراکم جمعیتی که موجب بی حوصلگی، تضاد منافع و یا برخوردهای تبعیض آمیز بشود، نیست. شهر مجازی بر "اشکال رهاشده شناور " (Free-Floating Forms) معماری و شهر سازی بنا شده است که امکان حرکت دائمی و آسان و کنترل و نظارت بر روندهای اداری و خدماتی، شهر را بصورت مستقل برای تک تک شهروندان برخوردار از "کد ملی" منعطف می سازد. "شهروندی به رسمیت شناخته شده" و تعامل دموکراتیک هم در سطح شهری (شهر مجازی) و هم در سطح ملی (دولت الکترونیک) فراهم می شود و شاخص جدید توسعه یافتگی را وارد مفاهیم جدید توسعه می کند.
در فضای مجازی مثال ها و نمونه های زیادی از شهر های مجازی وجود دارد که هرب نورمن و مایک ویلسون (2004) سه نوع را از هم متمایز نموده اند. 1) شهرهای مجازی برای راهنمائی متصل همه مراجعه کنندگان در خصوص انواع خدمات بازرگانی و تجاری مثل شهر مجازی برایتون که محل انواع تبلیغات تجاری است که ماهیانه بیش از 65000 مراجعه کننده دارد[لینک] . 2) شهر مجازی مسطح که با تکیه بر سطح مشترک شهر واقعی طراحی می شود. 3) شهر های مجازی سه بعدی، این نوع شهرهای مجازی بر اساس ابعاد فیزیکی شهر های واقعی با تکیه برواقعیت مجازی ساخته می شود که مبتنی بر "زبان مدل سازی واقعیت مجازی " (Virtual Reality Modelling Language) می باشد. نمونه این نوع شهرهای مجازی را در تولیدات استودیو سیاره 9 که تا کنون بیش از 40 شهر مجازی مهم جهان مثل شهر مجازی لندن، لوس آنجلس، ونکوور، توکیو و بسیاری دیگر از شهر مهم جهان را طراحی کرده است، دیده می شود. سیاره 9، بیش از 250 فضای مجازی مهم جهان را نیز تا کنون طراحی نموده است که حجم گسترده ای از اطلاعات را در خود ذخیره کرده است.
اشکال مختلف سازماندهی و نمایش شهر مجازی و جماعت های مجازی از چشم اندازهای متفاوت مورد بحث قرار گرفته است. ودل و بورنیگ ، (2004) (Waddell and Borning) ، در خصوص ابعاد حکومت دیجتالی شهر سایت لیک را مورد بحث قرار داده اند. گراهام و آرویجی (1997) (Graham and Aurigi) بین شهر مجازی برخوردار از بستر شهر واقعی و شهر مجازی بدون ارتباط صرف با بستر شهر واقعی تفاوت گذاشته است. شهرهای مجازی بر خوردار از بستر فضای واقعی، بعنوان شهر موازی شهر واقعی مطرح می شود ولی شهرهای مجازی بزرگ، از قلمرو مخاطبین شهری خود در فضا ی جغرافیایی شهر فراتر می روند و مخاطبین وسیعتر و پراکنده تری را مورد توجه قرار می دهند.
بوتیهمه (Budthimedhee) و همکاران (2002) مفهوم طراحی و یا شهرسازی الکترونیک را در مقاله ای که تحت عنوان "طراحی الکترانیک: مرور بر تحقیقات انجام شده در خصوص نقش وب سایت ها در شهرسازی " (ePlanning: A Snapshot of the Literature on Using the World Wide Web in Urban Planning) مطرح نموده اند و به مطالعات مدیریت جدید شهری از طریق فضای مجازی پرداخته اند. در این مقاله 142 تحقیق، مقاله و کتاب تالیف شده در این خصوص را معرفی کرده اند. بوتیهمه و همکاران (2002) مجموعه مطالعات انجام شده در خصوص شهر سازی الکترونیک را درسه گروه مقوله بندی می کنند: 1) مدیریت اطلاعات شهری 2) ارائه اطلاعات شهری 3) تکنولوژی های مربوط به توجه به مرزبندی های موجود اجتماعی، در اینجا به میزان اثر گذاری و پذیرش اطلاعات با استفاده از متن، تصویر، صدا و فیلم توجه می شود. این گروه از محققین کاربردهای متفاوتی برای سیاست های شهری الکترونیک را از هم متمایز می کنند: 1) کاربرد اول شامل شهر سازی و بخش های اداری عمومی می شود که کمک به فهم بهتر و ارتباط وسیع با مردم و حوزه عمومی می شود. 2) کاربرد دیگر شهر مجازی، ارائه خدمات شهری و انجام کارهای اداری مردم از طریق فضای شهر مجازی است [لینک] . 3) استفاده از ابزار چند رسانه ای فضا ی مجازی برای ارائه موثر تر و بهینه تر اطلاعات به مراجعین. 4) کارکرد چهارم مربوط به نظام های اطلاعاتی مشارکت عمومی در قلمروهای جغرافیائی خاص است.
- با شکل گیری شهر مجازی تهران و یا کرج، تهرانی و کرجی در هر کجای دنیا که باشد می تواند از مزایای تهرانی بودن و کرجی بودن خود بهره مند شود و تهرانی ها و کرج های علاقمندان به شهر بومی در هر کجای جهان که باشند ، می توانند بعنوان یک شهروند فعال به تهران و تهرانی و کرج و کرجی خدمت کنند. این انتشار و غیر مرکزی بودن منابع و کاربران، نقش تعیین کننده ای در ساخت بعنوان مثال تهران بهینه و کارآمد خواهد داشت.
باید توجه داشت که مدیریت شهرسازی الکترونیک از قابلیت جذب مشارکت های گسترده خارج از حوزه شهری در قلمرو "شهر واقعی" نیز برخوردار است و توانائی پیگیری روندهای خاص شهری را خارج از حوزه شهر دارد. به عبارتی در شهرهای مجازی، ظرفیت های شهر نه به لحاظ منابع خدمات شهری و نه به لحاظ کاربران، محدود به منابع شهری نمی شود. با این نگاه، تهرانی یا مثلا کرجی در هر کجای دنیا که باشد می تواند از مزایای تهرانی بودن و کرجی بودن خود بهره مند شود و تهرانی ها و کرجی های و علاقمندان به شهر بومی در هر کجای جهان که باشند می توانند بعنوان یک شهروند فعال به تهران و تهرانی و کرج و کرجی خدمت کنند. این انتشار و غیر مرکزی بودن منابع و کاربران، نقش تعیین کننده ای در ساخت بعنوان مثال تهران و کرج بهینه و کارآمد خواهد داشت.
2. دو فضائی شدن شهر
از آنچه گفته شد، تا حدودی مفهوم شهر مجازی روشن شد، منتهی باید توجه داشت که با رویکرد دوفضائی شدن شهر، شهر مجازی منهای شهر واقعی و بر عکس شهر واقعی منهای شهر مجازی، شهری ناکارآمد و بی معناست. باید توجه داشت که اساسا توسعه شهری یک هدف مطلوب در حوزه نظری جامعه شناسی شهری در همه سنت های فکری پیشین بوده است و در همه دوره های تاریخی بشری حتی در میان اقوام بدوی نیز یک مطلوب مورد انتظار بوده است. (بعلی، 1382:99). از این منظر دو فضائی کردن شهر نیز یک نوعه توسعه کلان فضای شهری محسوب می شود. به لحاظ نظری دو فضائی شدن شهر، در ارتباط عمیق با "پارادایم دو جهانی شدنها" می باشد (عاملی، 1382الف، ب، ج و 1383). پارادایم دو جهانی شدنها بر این نظریه تاکید می کند که صنعت ارتباطات بطور عام شرایط سرعت یافته ای را برای حرکت جمعیت، ارتباطات بین فردی و نزدیک کردن فضاها فراهم آورده است. این روند در دو فضای واقعی و مجازی صورت می گیرد. جهان شدنها در جهان واقعی متاثر از "صنعت حمل و نقل" می باشد که شرایط تسهیل شده ای را برای انتقال "انسان با بدن" فراهم آورده است که معنای نزدیکتری از فاصله بین مکانها را تحقق بخشیده است و احساس دوری و نزدیکی را در سطح وسیعی تغییر داده است.
از آن طرف جهانی شدنهای دیگری در فضای مجازی در جریان است که محصول "صنعت همزمان ارتباطات" می باشد، این صنعت امکان انتقال همزمان "انسان بی بدن" و یا به عبارتی انتقال خواسته ها، آرزوها و اطلاعات انسانی را فراهم آورده است. بر این مبنا "واقعیت های همزمان " (Synchronic Realities) بسیاری در جهان معاصر شکل گرفته و بصورت گسترده تری تحقق پیدا خواهد کرد. دو فضائی شدن فرهنگ (عاملی، 1383)، دو فضائی شدن دولت (عاملی، 1383 ب) و شکل گیری هویت های همزمان (عاملی، 1382 ج) و بالاخره دو فضائی شدن شهر نموده های عینی این تغییر بزرگ می باشد. بر این مبنا باید گفت شهر بصورت "دو قلوهای همزاد" که از یک پیوند و چسبیدگی جدائی ناپذیر برخوردار است، به سمت دو تائی شدن و دو فضائی شدن حرکت می کند. و درواقع تراکم جمعیت، ماشین و صنایع مختلف، ضرورت گریز ناپذیری را برای دو فضائی شدن شهر فراهم آورده است که بدون آن زندگی گرفتار سختی ها و مسائل پیچیده تری خواهد شد.
با یک نگاه زبان شناسانه استعاره ای (Metaphoric) می توان شهر واقعی را از شهر مجازی متمایز نمود، البته به لحاظ هستی شناسی و معرفت شناسی این دو شهر از یک هستی واحد برخوردار هستند ولی به لحاظ "فضای عمل " (Space of Action) و خصیصه های "تعاملی و ارتباطی" از همدیگر قابل تمایزند. با این نگاه شهر در فضای واقعی از فضای عمل محدود به جغرافیا و نقشه مشخص شهری، جمعیت های بزرگ، ترافیک، بافت شهرسازی برجسته و مدیریت های شهری متنوع و ارتباطات انسانی با بدن برخوردار است. شهر در فضای مجازی از یک محیط دارای هویت شهری مجازی رها شده از مکان، کاربران بومی و فرابومی بدون بدن، بافت شهرسازی کاملا صنعتی و کد گذاری شده و مدیریت شهری مجازی بهره مند می باشد. با نگاه کارکرد گرایانه، شهر در فضای مجازی با چهار خصیصه کلی مربوط به1) مکان 2) کار، 3) سرعت و 4) نظام پاسخگوئی از شهر در جهان واقعی متمایز می شود.
2.1 مکان در شهر واقعی و در شهر مجازی
زندگی در شهر واقعی با پدیده های کاملا برجسته و مشخص مواجه می باشد و از اجزاء محسوس و طبیعی مثل مردم، حیوانات، گلها و گیاهان، درختان، سنگها، ابر، باران و خورشید و تغییر فصول و عناصر طبیعی-صنعتی مثل ساختمانها، خیابانها و میادین و کارخانها برخوردار است. بقول نوربرگ-شولز (1976) (Norberg-Schulz) علاوه بر این امور محسوس که در ظرف مکان شهر بصورت مشخص دیده می شود، امور نامحسوسی نیز هست که از آن تعبیر به "احساس" می شود. این مجموعه به "مکان" در شهر واقعی معنا می بخشد. خصیصه مشترک همه آنها "بدن داشتن"، حجم داشتن و محسوس بودن است. از طرفی باید توجه داشت که یکی از جنبهای مهم زندگی در شهر واقعی و جهان واقعی، جنبه دیداری زندگی روزمره است که ناشی از حسی بودن و با بدن بودن مکان می باشد. خیس شدن در باران، دیدن انواع متنوعی از چهره های مردم در حال حرکت، کنش و واکنش های روزمره مردم، نور آفتاب و هوای تاریک و صدها نمونه دیگر حوزه گسترده "قابل رویت شهرها " (Visible Cities) را به نمایش می گذارد (دونات ، 2004:40) (Donath).
با خصیصه های مشابه در "نمایش"، ولی متفاوت در ماهیت، مکان در شهر مجازی خود نمائی می کند. در فضای مجازی مکان از یک حیثیت کاملا قرار دادی، تعریف شده، صنعتی و ساختگی و بی بدن برخوردار است. در شهر مجازی نیز جغرافیای مکان و حتی امکان دسترسی به آن، اگر چه "قابلیت جهانی" دارد ولی قابل محدود شدن به فضای خاص و کاربران خاص و با خصیصه های مرتبط به جغرافیای خاص می تواند، تعریف شود. تلاش گسترده ای که برای شبیه سازی فضا و مکان در شهر مجازی با شهر واقعی می شود، اولا مفهوم فضای مکان دار را تحقق می بخشد بگونه ای که حتی در طراحی فضاها به جنبه های "دورنمایانه تصاویر " (Panoramic Images) (ایکوچی و همکاران ، 2004) (Ikeuchi etal) و معماری شهر و حتی پردازش نور و طبیعی کردن گردش شب و روز در فضای مجازی توجه می کند (فوکودا و همکاران ، 2003) (Fukuda etal). صنعت گرافیک کامپیوتری(کاد) و برنامه های طراحی همکاری های مجازی، تلاش می کند جنبه های دیداری و حسی را در فضای شهر مجازی تقویت کند، تا فرد از "احساس غیرواقعی" بودن کمتری برخوردار شود. البته در کنار تلاشی که برای شبیه سازی واقعی جهان مجازی با جهان واقعی می شود، نگرش های وجود دارد که روند دیزنیلندی شدن این فضا را نیز دنبال می کند. دیزنیلندی شدن (Disneylandization) فضای شهری، نگرش مقابل واقعی سازی می باشد ولی به نظر می رسد هر دوی اینها جنبه از واقعیت های زندگی ما می باشد (واکاباشی ، 2002) (Wakabayashi).
- به نظر می رسد مهمترین متولی اجرائی برای تاسیس شهر های مجازی در کلان شهرها، شهرداری های می باشند، که بجای سرمایه گذاری میلیاردی روی صنعت حمل و نقل، نیازمند اعمال "مدیریت کنترل حرکت حمعیت" هستند. مثلا در شهر تهران از طریق مجازی نمودن روند های انجام امور شهری بسیار از معضلات ناشی از حرکت وسیع جمعیت حل می شود. برا اساس بعضی از برآوردها نزدیک به سه میلیون و یا براساس شمارش ماشین های حدود 700 هزار نفر تفاوت جمعیت روزو شب تهران می باشد که با مجازی شدن شهر به صورت قابل توجهی این تفاوت کاهش می یابد و حرکت بین شهری جمعیت تهران را نیز کنترل می کند.
2.2 کار در شهر واقعی و شهر مجازی
با شکل گیری دولت الکترونیک و شهر مجازی، مفهوم کار عوض می شود. کار از یک بستر چسبیده به مکان مشخص و مرکزی، به یک هویت جدا از مکان و بصورت غیر مرکزی شده تغییر شکل می یابد. در شهر و دولت مجازی، لزوما با حضور کارمند در اداره مشخص و یا فضا و مکان متمرکز، کار تحقق پیدا نمی کند. بلکه با حضور در "فضای واحد" افراد از محل خانه، به انجام وظایف شغلی مشغول می شوند. این مهم مفهوم "کار فراگیر" با خصوصیت غیر متمرکز بودن، ناپیوسته بودن و برای همگان و از همه جا قابل اجراء بودن را تحقق می بخشد. به دلیل "فشرده شدن مراحل کار در فراینده های تعریف شده دجیتالی" زمان انجام کار بصورت غیر قابل تصوری کوتاه می شود و موجب تسهیل کار و کاهش ساعت کار تا حد 2 ساعت در روز خواهد شد. با همین نگاه است که برخلاف پیش بینی های بدبینانه، جهان آینده، می تواند جهان طبیعی تر و انسان آینده، انسان آزادتری باشد. انتقال سطح وسیع کار از جهان واقعی به جهان مجازی، موجب کاهش گسترده حرکت جمعیت در شهر می شود و مصرف سوخت را بصورت غیر قابل تصوری کاهش می دهد. آلودگی محیط زیست که منشاء ظهور بیماری های گسترده ای در جهان معاصر می باشدنیز در پرتو این اقدام، کاهش پیدا خواهد کرد.
- با شکل گیری دولت الکترونیک و شهر مجازی، مفهوم کار عوض می شود. کار از یک بستر چسبیده به مکان مشخص و مرکزی، به یک هویت جدا از مکان و بصورت غیر مرکزی شده تغییر شکل می یابد. در شهر و دولت مجازی، لزوما با حضور کارمند در اداره مشخص و یا فضا و مکان متمرکز، کار تحقق پیدا نمی کند. بلکه با حضور در "فضای واحد" افراد از محل خانه، به انجام وظایف شغلی مشغول میشوند.
2.3 سرعت در شهر واقعی و شهر مجازی
به قول ون وین و همکاران (1998) (Van Veen etal) دو چرخه در محیط واقعی از سرعت کمتری نسبت به دو چرخه سواری در فضای مجازی برخوردار است. درک سرعت انتقال در این فضا، شهرنشینی متفاوتی را با شهرنشینی سنتی قدیم بوجود می آورد. پرداخت قبض آب، تلفن، برق و گاز همراه با بسیاری از نقل و انتقالی های مالی و یا انجام امور اداری مربوط به شهرداری ها، مراکز خدمات درمانی، بیمه و تامین اجتماعی و یا مراجعات مربوط به "خرید انواع کالاها" و یا مراجعات با مراکز نیروی انتظامی، دادگاه ها و مراکز حقوقی با سرعت اشاره به دکمه مورس و یا دادن و گرفتن یک مجموعه اطلاعات می تواند صورت بگیرد. اگر به حجم مراجعات به این مراکز توجه شود، اهمیت اینگونه فضا های شهری مجازی بیشتر روشن می شود. بنا براین "امر مجازی" یک امر به مراتب سرعت یافته تر در مقایسه با "امر واقعی" محسوب می شود. این مهم بسیاری از امور "اضطراری" و "فوریت های شهری" را تسهیل می کند و در چند لحظه روندهای مربوط به "فوریتهای اجتماعی" می تواند در این سیستم تعریف شود.
2.4 پاسخگوئی در شهر واقعی و شهر مجازی
در شهر واقعی مراجعات و پاسخگوئی بصورت چهره به چهره و بصورت غیر موازی صورت می گیرد، یعنی یک فرد بطور همزمان امکان پاسخ گفتن به بیش از یک نفر را ندارد. در بسیاری از موارد پاسخ گیرنده و یا فرد مراجعه کننده، یک دریافت کننده و یا یک کنش گر غیر فعال محسوب می شود که صرفا باید منتظر اقدام مسئول مربوطه باشد تا کار الف صورت بگیرد. بر عکس در شهرهای مجازی، هدف نهائی استفاده فعال و همزمان بیش از یک کاربر از یک موقعیت شهری است. به همین منظور نرم افزارهای درست شده است که کاربر را بصورت "فعال و همزمان" با کاربران دیگر به تعامل وادار کند. مثلا دانشگاه کالج لندن (UCL) نرم افزاری را توسط "دنیاهای فعال" طراحی کرد که از یک استودیو طراحی همکاری های مجازی (CVDS ) (Collaborative Virtual Design Studio) برخوردار بود و به کاربر اجازه می داد که از امکان طراحی مجازی در فضای شهر مجازی برخوردار شود. [لینک] در واقع این فضا امکان حرکت فعال شهروندان را در فضای شهری مجازی فراهم می کند و نوع فعالیت در شهر مجازی را علاوه بر بهره وری از امکانات موجود، فراهم می سازد.
- "شهر مجازی سازمان یافته" از یک هویت به هم پیوسته معطوف به هدف مشخص برخوردار است و قابلیت ایجاد "انسجام شهری" را با محوریت سیاستگذاری دولتی فراهم می کند و با مرتبط بودن با "دولت – الکترونیک" ظرفیت معنا بخشیدن به "انسجام ملی" نیز در آن دیده می شود
مسئله دیگر تعامل جمعی شهروندان در فضای شهر مجازی است. در فضای معمولی مجازی، کاربر ها از حضور یکدیگر با خبر نمی شوند، فلذا یک ارتباط متقابل فراهم نمی شود و احساس زندگی کردن در جمع ضعیف می شود و بعد "واقعی" بودن فضای مجازی را تضعیف می کند. ولی با ظرفیت های نرم افزاری که مثلا درهمین "دنیاهای فعال " (Active Worlds) بوجود آمده امکان ساختن "فضاهای مجازی فردی و یا خانه مجازی" در قالب یک مغازه، محل گفتگو، خانه زیبای مجازی و امکانات ارتباطی دیگر موجود می باشد. در ساختن این فضای مجازی، اگر به راهنمائی احتیاج باشد، مدارس مجازی وجود دارد که افراد داوطلب، "طی مسیر" را به کاربر می آموزند. در واقع تلاش شهرسازی های مجازی معطوف ساختن شهرهای کاملا منطبق بر شهرهای طبیعی است.
- شهرفرهنگی واقعی-مجازی با نگاه آسیب شناسانه به فضاهای رها شده و بی هویت مجازی مورد تحلیل قرار می گیرد. "شهر فرهنگی" نیازمند نگاه منظومهای به شهر است. شهری که به منظومه هائی از نیاز های انسانی توجه می کند، نیازهای مثل تردد آسان، نیاز به گذران اوقات فراغت، نیاز به دسترسی به همه امکانات عمومی با حداقل زمان ممکن، نیاز به آسایش، آرامش و محیط زیست سالم و بالاخره نیاز به آشنائی و تعلق داشتن به شهر و ارتباط شهر با فرهنگ و تمدن پیشین از اجزاء مهم این منظومه شهرفرهنگی واقعی-مجاز است
بعنوان نتیجه گیری: ضرورت توجه به "شهر واقعی-مجازی فرهنگی" و انسجام شهری
1. توجه به عوامل محیطی در فضای شهری از اهمیت مرکزی برخوردار است (تورنز، 2002) (Thorns). نگاهی که موجب توجه به ظرفیت های طبیعی، تاریخی و ارزش های بومی در یک جغرافیای خاص می شود. اگر چه فضای مجازی، یک فضای بدون جغرافیا و رها شده فرض می شود، به نظر می رسد این وضعیت متعلق به دوران گذار از "تک فضائی بودن جهان" به "دو فضائی شدن جهان" می باشد. اما به مرور فضاهای مجازی از هویت های مشخص و مرتبط با جهان واقعی برخوردار خواهند شد و منعکس کننده جغرافیای قابل رویت و منطبق به جغرافیای جهان واقعی خواهند بود. در ساخت فضاهای مجازی خصوصا دولت های الکترونیک و شهرهای مجازی، توجه به هویت های مرتبط با فضاهای واقعی کشور و شهرها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این مهم مستلزم توجه به شهرهای فرهنگی واقعی- مجازی است. شهرفرهنگی واقعی-مجازی با نگاه آسیب شناسانه به فضاهای رها شده و بی هویت مجازی مورد تحلیل قرار می گیرد. "شهر فرهنگی" نیازمند نگاه منظومه ای به شهر است. شهری که به منظومه هائی از نیاز های انسانی توجه می کند، نیازهای مثل تردد آسان، نیاز به گذران اوقات فراغت، نیاز به دسترسی به همه امکانات عمومی با حداقل زمان ممکن، نیاز به آسایش، آرامش و محیط زیست سالم و بالاخره نیاز به آشنائی و تعلق داشتن به شهر و ارتباط شهر با فرهنگ و تمدن پیشین از اجزاء مهم این منظومه شهرفرهنگی واقعی-مجاز است. تامین این منظومه نیازها، مستلزم توجه به چگونگی خلق یک اثر هنری شهری است. در واقع باید به این سئوال توجه کرد که اثر هنری بر گرفته از چه فلسفه اجتماعی است؟ با چه تفسیری از جهان یک اثر هنری خلق می شود؟ در اینجاست که تفاوت فضاها، دیدگاه ها و جهان بینی ها، بصورت واضح انعکاس پیدا می کند و شهر های متفاوت و معماری های متمایز از دل آن بر می خیزد.
2. از آنجائی که شهرهای مجازی در آغاز راه خود هستند، هیچ نوع شهرسازی قطعی در این خصوص شکل نگرفته است. به عبارتی هنوز اجزاء و عناصر شهرهای مجازی، نوع معماری شهرهای مجازی و حتی نظام اجرائی و پاسخگوئی آن از یک استاندارد تعریف شده مشخصی برخوردار نیست. در این روند، هر شهر متناسب با ضرورت ها، نیازهای اساسی و قابلیت های محیطی قالب ریزی متفاوتی از شهرسازی را ارائه می کند. بعنوان مثال در فضای شهری که مراجعات به یک اداره خاص مثل اداره تامین اجتماعی، از بالاترین سطح مراجعات برخوردار است و یا در شهرهای در حال توسعه ای که مراجعات شهرداری ها، وسعت بیشتری دارد، نظام شهری مجازی مبتنی بر تعاملات مربوط به اداره تامین اجتماعی و یا شهرداری ها شکل می گیرد. منتهی نگاه به فضاهای شهری مجازی، باید یک نگاه بلند مدت، جامع و با در نظر گرفتن فضای کامل شهر، با یک مرحله بندی اجرائی، راه ساختن را هموار کنند.
3. یکی از مهمترین مشخصه ها و ضرورتهایی که منجر به شکل گیری شهر شد، ایجاد "یکپارچگی اجتماعی" بود. تا سالیان متمادی مثلا "شیرازی بودن" یا "تهران بودن" منعکس کننده هویت های یکپارچه ای بود که به نوعی متمایز کننده و منعکس کننده یک "جمع یکپارچه" درخصلت های زبانی، نژادی، جغرافیائی و اجتماعی خاص بود. به مرور یکپارچگی اجتماعی در شهرهای بزرگ تبدیل به "تجزیه اجتماعی" و "تنوع و تکثر فرهنگی" شد. در فضای پراکنده شهری جدید، شهرهای مجازی می تواند زمینه بازسازی "یکپارچگی اجتماعی شهری" را فراهم کند و یک هویت معنادارتری از "تهران و تهرانی بودن" و یا "کرج و کرجی بودن" خلق کند.
4. شهر مجازی با تکیه بر ارتباطات شبکه ای گسترده شکل می گیرد. فضاهای شهر مجازی با رویکرد چندمرکزی و معطوف به نیازهای روزمره مردم و پاسخگوئی فراگیر به نیازهای روزمره مردم ساخته می شود. شهر مجازی را می توان در دو سطح سازمان یافته و غیر سازمان یافته تعریف نمود. "شهر مجازی سازمان یافته" از یک هویت به هم پیوسته معطوف به هدف مشخص برخوردار است و قابلیت ایجاد "انسجام شهری" را با محوریت سیاستگذاری دولتی فراهم می کند و با مرتبط بودن با "دولت – الکترونیک " (E. Government) ظرفیت معنا بخشیدن به "انسجام ملی" نیز در آن دیده می شود. "شهری مجازی غیر سازمان یافته"، حوزه عمومی تر شهر مجازی را تشکیل می دهد که فعالیت افراد، سازمانهای غیر دولتی و یا تلاش های مدنی و تجاری در آن منعکس می شوند که در جای خود از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و در صورت قوی بودن فرهنگ شهری و ملی، تامین کننده هویت منسجم شهری و ملی نیز می تواند باشد.
5. دو فضائی نکردن شهر خصوصا شهرهای مثل شهر تهران که از تنگناهای محیط زیستی و ترافیک سنگین ماشین و جمعیت و پراکندگی فرهنگی برخوردار است، آسیب های بسیار را بوجود می آورد که در جای خود نیازمند مطالعه مستقل می باشد، ولی بصورت کلی چهار آسیب عمده متوجه عدم اقدام برای تاسیس شهر مجازی می باشد: 1) فرسایش انواع انرژی های طبیعی، 2)آسیب های گسترده نظام صنعتی در مقابل نظام دجیتالی جدید، 3) آسیب های ناشی از تفاوت نظام تولید درآمد، توزیع منابع و خدمات عمومی و مصرف در شهر واقعی و مجازی 4) و احساس ناستالژیک عقب افتادگی. این چهار آسیب منعکس کننده، فرصت های از دست رفته به دلیل نپیوستن به نظام دو فضائی شهر می باشد. البته آسیب های جدی در پیوستن به این فضا هست که در جای خود نیازمند مطالعه دقیق تر می باشد، اما در شرایطی که ما قرار گرفته ایم، نیازمند بحث از آسیب های نپیوستن به شهر مجازی هستیم.
6. به نظر می رسد مهمترین متولی اجرائی برای تاسیس شهرهای مجازی در کلان شهرها، شهرداری ها می باشند، که بجای سرمایه گذاری میلیاردی روی صنعت حمل و نقل، نیازمند اعمال "مدیریت کنترل حرکت حمعیت" شهر از طریق مجازی نمودن روند های انجام امور شهری هستند. اقدامی که فاصله جمعیت شب و روز شهر را به صورت قابل توجهی کاهش می دهد و حرکت بین شهری جمعیت کلان شهرها را نیز کنترل می کند. این اقدام در سطح وسیعتری در سازمان برنامه و بودجه و مجلس شورای اسلامی باید صورت بگیرد، که منشاء تحول جدی در مفهوم کارو شغل در جامعه ایرانی می شود و آسایش گسترده مردم را بدنبال خواهد داشت. اقدامی که بتواند کار را از حالت "مکان محوری" و "مرکزیت داشتن" همه چیز در محیط اداره و کارخانه خارج کند و شهرهایی را طراحی کند که کارها بصورت "مرکزیت یافته مجازی" و "غیر مرکزی شده در جهان واقعی" انجام گیرد.
*عضو هیئت علمی گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
ssameli@ut.ac.ir
-
این مقاله در شماره 2و3، فصلنامه انجمن فرهنگ و ارتباطات، در شماره بهار وتابستان 1384 - ص ص 117-134 به چاپ رسیده است.
منابع:
بعلی، ف. (1382) جامعه، دولت و شهرنشینی: تفکر جامعه شناسی ابن خلدون، ترجمه علامرضا جمشیدیها، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
عاملی، س. ر (1382الف) دو جهانی شدن ها و آینده جهان، کتاب ماه علوم اجتماعی، شماره 69-70، خرداد و تیر 1382، ص ص 15-28.
عاملی، س. ر. (1382 ب) دو جهانی شدن ها و جامعه جهانی اضطراب، نامه علوم اجتماعی، جلد11، شماره 1، مهر 1382، ص ص 143-174.
عاملی، س. ر. (1382ج) دو جهانی شدن ها و هویت های همزمان آینده، در کارگاه علمی آینده اندیشی ... ارائه شده است که در وب سایت جامعه اطلاعاتی ایران قابل دسترسی است. http://iranwsis.org
عاملی، س. ر. (1383) صنعت همزمان ارتباطات و دو فضائی شدن فرهنگ، دیدگاه، سال اول، شماره1و2، ص ص 1-24
Ameli, S. R. (2003) Glocal Space: Power and Powerlessness of Cultures,
Ameli, S. R. (2004) Dual Globalizations: Inter-religious Communication in the Real World and the Virtual World, in Islam im Dialog, Jahrgang 2, Nr. 7.
Budthimedhee, K; Li, J. and George, R. V. (2002) ePlanning: A Snapshot of the Literature on Using the World Wide Web in Urban Planning, in Journal of Planning Literature,Vol. 17 (2), pp. 227-246.
Castells, M. (1993) European Cities, the Informational Society and the Global Economy, pp. 475-488, in R. T. LeGates and F. Stout (2003) The City Reader, London, Routledge.
Dieberger, A. & Frank, A. U. (1998) A City Metaphor to Support Navigation in Complex Information Spaces, Information Technology Division, Emory University, Atlanta.
Donath, J. S. (2004) Inhabiting the virtual city, http://postcards.www.media.mit.edu/ Thesis/IllustConv.frame.html
Fukuda T.; Nagahama R.; Kaga A.; Sasada T. (2003) Collaboration Support System for City Plans or Community Designs Based on VR/CGTechnology, in International Journal of Architectural Computing, Vol. 1(4), pp. 461-469.
Graham, S. and A. Aurigi (1997) ‘Virtual Cities, Social Polarization and the Crisis in Urban Public Space’, Journal of Urban Technology 4(1): 19–52.
Gartman, D. (2000) Why Modern Architecture Emerged in Europe, not America: The New Class and the Aesthetics of Technocracy.
Giddens, A. (2001) Sociology: 4th Edition, Cambridge, Polity Press.
Ikeuchi K.; Sakauchi M.; Kawasaki H.; Sato I. (2004)Constructing Virtual Cities by Using Panoramic Images: Special Issue on Omni-Directional Research in Japan, in International Journal of Computer Vision, Vol. 58(3), pp. 237-247.
Jenkins, L. (2002) Geography and Architecture, in space & culture vol. 5 (3), pp. 222-236.
Leach, N. (1999) Virilio and Architecture, in Theory, Culture & Society, Vol. 16(5-6), pp. 71-84.
Norberg-Schulz, C. (1976) Place, in M. Miles, T. Hall and L. Borden (2000) The City Cultures Reader, London, Routledge.
Thorns, D. C. (2002) The Transformation of Cities: Urban Theory and Urban Life, New York, Palgrave.
Van Veen, H. A. H. C., Distler, H. K Braun, S. J and Biilthogg, H. H. (1998) Navigating through a virtual city: Using virtual reality technology to study human action and perception, in Computer Review, Vol. 22(1), pp. 27-51.
Waddell P.; Borning A. (2004)A Case Study in Digital Government: Developing and Applying Urbanism, a System for Simulating Urban Land Use, Transportation, and Environmental Impacts, in Social Science Computer Review, Vol. 22(1), pp. 27-51.
Wakabayashi, M. (2002) Urban Space and Cyberspace: Urban Environment in the Age of Media and Information Technology, in International Journal of Japanese Sociology, Vol. 11(1), pp. 6-18.