با این تفاوت که اتفاقات تازهای در این نهاد دیرپای رخ داده است که در مجموع آن را درمقایسه با چند دوره اخیر متمایز میکند.
از جمله این اتقاقات اطلاع رسانی مناسب است که نگارنده این گونه اطلاع رسانی را تنها در سال 78 به یاد دارد که ستادی جدی دراین زمینه شکل گرفته بود و اخبار و اطلاعات مراحل مختلف این مراسم را برای رسانه های انعکاس می داد.
در یک دوره هم نشریه کتاب هفته میزگردی جدی و مفصل با چند تن از داوران تاثیر گذار این مراسم، به خصوص بخش ادبیات داستانی، برگزار کرد که نکات مهمی در آن میز گرد طرح و بحث شد.
در آن دوره فضای نقدی هم بر مراسم کتاب سال و اصولا نحوه برگزاری آن حاکم شده بود که خود حرکت برکت خیزی بود و سبب شد تا تصمیمات این نهاد از پستو و پسله به در آید و در نهایت علاقه مندان و پی گیران این مراسم هم از چند و چون و نحوه تصمیم گیری وانتخاب این کتابها آگاهی یابند.
دراین دوره اطلاع رسانی مناسب است و تقریبا نامزدهای نهایی اکثر گروهها معرفی شدهاند.
البته باز هم نامزدهای ادبیات داستانی معرفی نشده اند که به نظر می رسد، این پاشنه آشیل کتاب سال همچنان پابرجا باقی بماند. توضیح یک نکته ضروری است که در اکثر دوره های کتاب سال نامزدهای حوزه ادبیات داستانی معرفی نشدند ویا اگر هم معرفی شده اند د رنهایت در آخرین مرحله کتاب سال این بخش انتخاب نشد.به جز سالی که رمان «چراغها را من خاموش میکنم» زویا پیرزاد به عنوان کتاب سال انتخاب شد.
اما نکتهای که باید بیش از همه مورد توجه قرار میگرفت و خوشبختانه د ر این دوره لحاظ شد، افزایش تعداد سکه های جایزه از 14 سکه به 50 سکه است. مبلغ این جایزه زمانی به چالش کشیده شد که در مراسم چهره های ماندگار سازمان صدا و سیما میزان مادی جایزه بیش از ده میلیون تومان تعیین شد.
این اتقاق سبب شد که مراسم کتاب سال و به خصوص جایزه آن با پرسش جدی روبرو شود و بارها نیز منتقدان و پی گیران این مراسم عنوان می کردند که این جایزه در خور نام پر طمطراق آن نیست، نامی که برگزیده و برنده آن، جایزه را باید از دستان رئیس جمهوری دریافت کند. مقایسهای این جایزه با جایزه هایی مشابه در دنیا افلاس آن را بیشتر نشان میداد.
اکنون اما با این تعییر و چند برابر شدن تعداد سکه جراحت این زحم اندکی بهبود یافته است اما از قرار در بخش جهانی این مشکل همچنان وجود دارد. به این معنا که اگرچه جایزه بخش کتاب سال جهانی نیز به تعداد 50 سکه طلا ارتقاء پیدا کرد، اما این تعداد درخور جایزهای با نام و عنوان جهانی نیست.
دور از شان جایزه کتاب سال است که مهمانی از دیگر نقاط جهان را دعوت کند کسی که عمری را برتحقیق و پژوهش و انتشار اثری سترگ درباره اسلام وایران صرف کرده است ، به وی مبلغی را پرداخت کند که سر جمع به 7500 دلار هم نمیرسد.
این رقم در مقیاسی جهانی به مراسم و رقابتهایی در خارج اختصاص دارد که خصلتی محلی دارند و نه حتی ملی. پس پیشنهاد می کنیم که رقم این جایزه را حد اقل دوبرابر جایزه های داخلی کنید که به توجه به تعداد کم کتابهای انتخاب شده دراین بخش ، هزینه های آن هم چندان نخواهد بود.