داستان بامزه ای از دوران جوانی جین هکمن و داستین هافمن وجود دارد. در سالهای اولیه ورود آنها به سینما ؛ در عین ترقی و پشتکار از عدم آینده شغلی سخت در هراس بودند. خود هافمن در این رابطه گفته است " در اواخر دهه 60 جین هکمن در آشپزخانه آپارتمان 20 متری من می خوابید. تمام هم و غم ما این بود که آیا برای آینده کاری برایمان پیدا می شود و یا این فیلم آخرین فعالیت ما است؟ حالا 40 سال یا بیشتر از آن دوران می گذرد ولی هروقت بهم می رسیم می گوئیم حالا دیگر باید به بازنشستگی فکر کنیم.ولی خب نمی شود. و بازهم ادامه می دهیم...
نسل طلایی بازیگران سینما ، بویژه متولد دهه 30 ؛ فهرست بلند و بالایی را شامل می شود. داستین هافمن یکی از همین باثبات ها است. او که متولد 7 اوت 1937 در لس آنجلس است ابتدا از تئاتر شروع کرد و خیلی زود هم به تئاتر برادوی راه یافت. او بین 1959 تا 1964 ؛ 22 تا 27 سالگی در تئاتر بسیار درخشید و این روند موفقیت با حضور در کلاس های بازیگری لی استراسبرگ
به تدامی شگرف تبدیل گردید. نوع بازی زیر پوستی و زندگی با نقش ( متد اکتینگ ) در تمام مراحل فیلمبرداری ؛ روش و شیوه تمام فارغ التحصیلان اکتورز استودیو است.شاگردان کلاسهای لی استراسبرگ در این مرکز ؛ عمدتا به این نوع بازی احساسی دست می یافتند ؛ شیوه ای دقیقا مغایر با روش بازیگران تکنیکی . هافمن از یک سو با ارائه همین بازی احساسی و زیرپوستی و از سویی با برخورداری از قدی کوتاه و صورتی نوجوانانه حتی در آستانه 40 سالگی می توانست در نقش جوانان 25 ساله ظاهر شود.
داستین هافمن برخلاف بسیاری از هم نسلانش بسیار دیر وارد سینما شد. 29 سالگی او ورود به سینما است با فیلم میلیون های مدیگان. فیلم دوم او اما غوغا به پا کرد و یک شبه هافمن را در سینمای بر سر زبان ها انداخت. فارغ التحصیل به کارگردانی مایک نیکولز عنوان فیلمی آوانگارد ؛ خوش ساخت و تاثیرگذار بود که هافمن 30 ساله در آن نقش جوانی احساساتی و سر به هوا به نام بن برادوک را بازی می کرد که پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه ؛ به اصرار خانواده متمول و اعیانش مجبور به ازدواج می شود.تصمیمی که در نهایت به اتفاقی مضحک و خنده دار اما جسورانه و موفقیت آمیز ختم می شود: بن خجالتی در آخرین لحظه ها در حالی که پی برده دختر محبوبش الین رابینسون اکنون در کلیسااست و دارد با مرد دیگری ازدواج می کند ؛ خود را به محل می رساند و الین به محض دیدن او به همراهش پا به فرار می گذارد.صحنه دویدن سراسیمه آنها در حالیکه جمعیت بدنبالشان است و پریدن آنها بداخل یک اتوبوس شهری و دست تکان دادن برای جمعیت و بدرقه کنندگان از نفس افتاده ؛ هنوز در یادها مانده است .
داستین هافمن در نمایی از فیلم فارغ التحصیل ؛ محصول1967
این فیلم بشدت از سوی تماشاگران و منتقدان با استقبال روبرو شد و مهمتر اینکه در اکران اول خود توانست 43 میلیون دلار بفروشد که در 40 سال پیش یک رکورد به حساب می آمد و هفتمین فیلم پرفروش دهه 60 نام گرفت. ضمن اینکه فارغ التحصیل برای هافمن اولین نامزدی اسکار بهترین هنرپیشه نقش اول مرد را نیز به همراه داشت. فیلم بعدی او نیز یک اثر درخشان بود: کابوی نیمه شب ساخته جان شله زینگر.داستان زندگی 2 جوان دست از پا درازتر که یکی از شهرستان به شهر آمده و دیگری مفلسی است مفلوک. نقشی که هافمن بازی میکرد همین مفلس کارتن خواب بود. و او در ایفای آن غوغا کرد و بازهم کاندیدای دریافت اسکار بهترین بازیگر مرد شد. شروع دهه هفتاد برای هافمن بسیار طلایی بود. و او این روند را در تمام این دهه با موفقیت ادامه داد . او که با سه سال سابقه حضور در سینما به تمامی خواسته هایش غیر از جایزه اسکار رسیده بود حالا می توانست در هر فیلمی بازی کند و هر فیلمنامه ای را انتخاب نماید.
او دهه 70 را با آرتور پن و فیلم بزرگمرد کوچک شروع کرد. فیلمی که با استقبال روبرو نشد البته برای او در طی دهه 70 آثاری دیگر نیزبودند که موفق از کار در نیامدند . فیلم هایی مانند هری کلر من کیه ( 1972)، آلفردو آلفردو (بازهم 1972) ؛ وقت مناسب ( 1978) و آگاتا( 1979) اگرچه با نظر تماشاگران خوش نیامدند اما دیگر کارهای هافمن بسیار طوفانی بودند و هم گیشه را فتح کردند و هم نظر منتقدان را برانگیختند. سگ های پوشالی 1972؛ پاپیون 1973 ؛ لنی 1974 ؛ تمام مردان رئیس جمهور 1976 ؛ دونده ماراتون 1977 و کریمر علیه کریمر محصول 1979 که این آخری او را به اولین اسکار بازیگری اش رسانید ؛ از کارهای شاخص دهه هفتادی هافمن به شمار می آیند.به هرحال نوع بازی روان و سیال و همچنین فیزیک حرکتی او که بیانگر تسلطش بر ذات صحنه بود ؛ همراه تایپیکال خاص او و نوع بیان دیالوگ ها و تن صدایش او را به چهره ای متفاوت تبدیل کرده بود.
در 1982هافمن با فیلم توتسی بسیار خبر ساز شد. می گویند سیدنی پولاک فقید؛ کارگردان این فیلم چند بار می خواسته خودش را از دست هافمن بکشد . خود پولاک در این باره گفته : اگرچه داستین بازیگری انفجاری و سرشار از استعداد حتی در میانسالی است اما دوست دارم خفه اش کنم . او سر ساختن توتسی خیلی مرا آزار داد. هافمن برای بازی درفیلم توتسی بازهم کاندیدای دریافت اسکار شد . اما در 1988 و بازی در فیلم مرد بارانی ساخته باری لووینسون بود که بازهم هافمن به اسکاری دیگری رسید.
دهه 90 آغاز میانسالی او و به هرحال کمتر شدن حضورش در فیلم های شاخص هم بود با این همه حضور او در فیلم شیوع در سال 1993 چشمگیر بود. خوابگرد ها و شهر دیوانه نیز فیلم های مهم او در این دهه هستند .با شروع هزاره سوم داستین هافمن را در سری فیلم های کمیک فراوانی مانند ملاقات با والدین رویت کردیم. حضور در سرگذشت ناگوار محصول 2004 به همراه جیم کری و شهر از دست رفته محصول 2006 نیز دیگر کارهای شاخص او بودند. آخرین شانس هاروی در 2008 و صداپیشگی در کونگ فو پاندا ی یک و دو از کارهای دو سه سال اخیر هافمن به حساب می آید.