حتی امروزه چنین تعریفی از بتن شامل طیف وسیعی از محصولات میشود. بتن ممکن است از انواع مختلف سیمان و نیز پوزولانها، سرباره کورهها، مواد مضاف، گوگرد، مواد افزودنی، پلیمرها، الیاف و غیره تهیه شود. همچنین در نحوه ساخت آن ممکن است حرارت، بخار آب، اتوکلاو، خلا، فشارهای هیدرولیکی و متراکم کنندههای مختلف استفاده شود.
مواد تشکیلدهنده بتن:
سنگدانهها در بتن تقریبا سه چهارم حجم آن و ملات سیمان و آب یک چهارم آن را تشکیل میدهند.
آب
کیفیت آب در بتن از آن جهت حائز اهمیت است که ناخالصیهای موجود در آن ممکن است در گیرش سیمان اثر گذاشته و اختلالاتی به وجود آورد. همچنین آب نامناسب ممکن است روی مقاومت بتن اثر نامطلوب گذاشته و سبب بروز لکههایی در سطح بتن و حتی زنگ زدن آرماتور شود. در اکثر اختلاطها آب مناسب برای بتن آبی است که برای نوشیدن مناسب باشد. مواد جامد چنین آبی به ندرت بیش از ۲۰۰۰ قسمت در میلیونppm خواهد بود، به طور معمول کمتر از ۱۰۰۰ ppm میباشد. این مقدار به ازای نسبت آب به سیمان ۰٫۵ معادل ۰٫۰۵ وزن سیمان است. معیار قابل آشامیدن بودن آب برای اختلاط مطلق نیست و ممکن است یک آب آشامیدنی به جهت داشتن درصد بالایی از یونهای سدیم و پتاسیم که خطر واکنش قلیایی دانههای سنگی را به همراه دارد، برای بتنسازی مناسب نباشد. به عنوان یک قاعده کلی هر آبی که ph (درجه اسیدیته) آن بین ۶ الی ۸ بوده و طعم شوری نداشته باشد، میتواند برای بتن مصرف شود. رنگ تیره و بو لزوما وجود مواد مضر در آب را به اثبات نمیرساند.
مقدار آب مصرفی
مقدار آب مصرفی در داخل بتن بسیار با اهمیت است. به منظور تکمیل فرایند واکنش سیمان با آب مقدار مشخصی آب مورد نیاز است. در صورتی که این مقدار کمتر از آن حد باشد، قسمتی از سیمان برای واکنش آب کافی دریافت نمیکند و واکنش نداده باقی میماند. در صورتی که بیش از مقدار مورد نیاز آب به مخلوط بتن اضافه شود، پس از تکمیل واکنش، مقداری آب به صورت آزاد در داخل بتن باقی میماند که پس از سخت شدن بتن باعث پوکی آن و نتیجتا کاهش مقاومت خواهد شد. به همین دلیل دقت در مصرف نکردن آب زیاد در داخل بتن به منظور حصول مقاومت بالا ضروری است.
مقدار آب لازم برای تکمیل واکنش به صورت پارامتر نسبت آب به سیمان تعریف میشود. این نسبت برای سیمان پرتلند معمولی حدود ۲۵ درصد است. با این مقدار آب بتن فاقد کارایی لازم خواهد بود و معمولاً نسبت آب به سیمان مورد استفاده در کارگاههای ساختمانی بیش از این مقدار است. در تعیین نسبت اختلاط بتن پارامتری لحاظ میشود که مقدار رطوبت سنگدانهها را نیز قبل از افزودن آب به بتن لحاظ میکند که در تعیین مقدار آب مورد نیاز حائز اهمیت است.
عملآوری
با ادامه یافتن Hydration، مقاومت بتن افزایش مییابد و این واکنش عامل افزایش مقاومت بتن یا همان گیرش سیمان است. برای عملآوری یا ادامه یافتن فرآیند Hydration باید رطوبت نسبی حداقل 80 درصد باشد. در صورتی که رطوبت کمتر از این مقدار شود، عملآوری متوقف شده و درصورتی رطوبت تسبی به بالای 80 درصد ، فرآیند هیدراسیون دوباره شروع خواهد شد. به دلیل تبخیر قسمتی از آب مورد نیاز قبل از تکمیل واکنش بین آب و سیمان (که چندین روز طول میکشد) قسمتی از سیمان موجود در مخلوط بتن واکنش نداده باقی میماند. پس از بتنریزی باید بلافاصله توجه لازم به فرایند عملآوری معطوف گردد. عملآوری عبارت است از حفظ رطوبت بتن تا زمانی که واکنش بین سیمان و آب تکمیل شود. این عمل میتواند به وسیله عایقکاری موقت، پاشش آب یا تولید بخار صورت گیرد. از دیدگاه عملی، حفظ رطوبت بتن برای ۷ روز توصیه میشود. در شرایطی که این کار ممکن نباشد، حداقل زمان عملآوری بتن نباید کمتر از ۲ روز باشد.
سنگدانهها
سنگدانهها در بتن تقریبا سه چهارم حجم آن را تشکیل میدهند، از این رو کیفیت آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. در حقیقت خواص فیزیکی، حرارتی و پارهای از اوقات شیمیایی آنها در عملکرد بتن تاثیر میگذارد. دانههای سنگی طبیعی معمولاً بوسیله هوازدگی و فرسایش و یا به طور مصنوعی باخرد کردن سنگهای مادر تشکیل میشوند.
اندازه دانههای سنگی
بتن عموما از سنگدانههایی به اندازههای مختلف که حداکثر قطرآن بین ۱۰ میلیمتر و۵۰ میلیمتر و به طور متوسط از سنگدانههایی با قطر ۲۰ میلیمتر استفاده میشود. توزیع اندازه ذرات به نام "دانهبندی سنگدانه" مرسوم است. به طور کلی دانههای با قطر بیشتر از چهار یا پنج میلیمتر به نام شن و کوچکتر از آن به نام ماسه نامگذاری شدهاند که این حد فاصل توسط الک ۵ میلیمتری یا نمره چهار مشخص میگردد. حد پایین ماسه عموما ۰٫۰۷ میلیمتر یا کمی کمتر میباشد. مواد با قطر بین ۰٫۰۶ میلیمتر و ۰٫۰۲ میلیمتر به نام لای (سیلت) و مواد ریزتر رس نامگذاری شدهاند. گل ماده نرمی است که شامل مقادیر نسبتا مساوی ماسه و لای و رس میباشد.
کانیهای مهم
کانیهای مهم و متداول سنگدانهها در زمینه استفاده در بتن عبارتند از: کانیهای سیلیسی (کوارتز، اوپال، کلسه دون، تریمیت، کریستوبالیت)، فلدسپاتها، کانیهای میکا، کانیهای کربناتی، کانیهای سولفاتی، کانیهای سولفور آهن، کانیهای فرومنیزیم، کانیهای اکسیدآهن، زئولیتها و کانیهای رس.
افزودنیها
معمولا به جای استفاده از یک سیمان بخصوص، این امکان وجود دارد که بعضی از خواص سیمانهای معمولی مورد استفاده را به وسیله ترکیب کردن آن با یک افزودنی تغییر داد. قابل توجه این که نباید عبارات "مواد ترکیبی" و "مواد افزودنی" با معانی مترادف به کار روند، زیرا مواد ترکیبی موادی هستند که در مرحله تولید به سیمان اضافه میشوند در حالی که مواد افزودنی در مرحله مخلوط کردن به بتن اضافه میشوند. افزودنیهای شیمیایی اساسا عبارتند از: تقلیلدهندههای آب، کندگیر کنندهها و تسریع کنندههای گیرش که در آیین نامه ASTM به ترتیب تحت عنوانهای تیپهای C،B،A بندی شدهاند. افزودنیهای دیگری نیز وجود دارند که هدف اصلی از کاربرد آنها محافظت بتن از اثرات زیانآور یخزدگی و ذوب یخ است.
تسریعکنندهها
افزودنیهایی هستند که سختشدگی بتن را تسریع میکنند و مقاومت اولیه بتن را بالا میبرند. چند نمونه از تسریعکنندهها عبارتند از: کربنات سدیم، کلرورآلومینیوم، کربنات پتاسیم، فلوئورور سدیم، آلومینات سدیم، نمکهای آهن و کلرور کلسیم.
کندگیر کنندهها
افزودنیهایی هستند که زمان گیرش بتن را به تاخیر میاندازند. این مواد در هوای خیلی گرم که زمان گیرش معمولی بتن کوتاه میشود و همچنین برای جلوگیری از ایجاد ترکهای ناشی از گیرش در بتنریزیهای متوالی مفید میباشند. به عنوان چند نمونه از کندگیر کنندهها میتوان از شکر، مشتقات هیدروکربنی، نمکهای محلول روی و براتهای محلول نام برد. به عنوان مثال اگر با یک کنترل دقیق ۰٫۰۵ وزن سیمان شکر به بتن اضافه کنیم، حدود چهار ساعت گیرش آنرا به تاخیر میاندازد. مصرف ۰٫۲ تا یک درصد وزن سیمان از گیرش سیمان جلوگیری به عمل میآورد.
تقلیل دهندههای آب (روان کنندهها)
این افزودنیها به سه منظور به کار میروند:
۱- رسیدن به مقاومتی بالاتر به وسیله کاهش نسبت آب به سیمان
۲- رسیدن به کارایی مشخص با کاهش مقدار سیمان مصرفی و نتیجتا کاهش حرارت هیدراتاسیون در توده بتن.
۳- سادگی بتنریزی به وسیله افزایش کارایی در قالبهایی با آرماتور انبوه و موقعیتهای غیرقابل دسترسی
افزودنیهای تقلیلدهنده آب تحت عنوان تیپA دستهبندی میشوند؛ لیکن اگر افزودنیها همزمان با کاهش نیاز به آب باعث تاخیر در گیرش نیز بشوند تحت عنوان تیپD طبقهبندی میشوند. اگر این روانکنندهها باعث تسریع در گیرش شوند، تیپ E نامیده میشوند.
فوق روانکنندهها
این مواد از قویترین انواع تقلیلدهندههای آب هستند که در آمریکا به عنوان روان کننده قوی و درASTM به عنوان تیپ F نامگذاری شدهاند. افزودنیهایی نیز هستند که ضمن تقلیل شدید آب باعث مقداری تاخیر در گیرش میشوند و به عنوان تیپ G طبقهبندی شدهاند. دو نمونه از روان کنندههای قوی: ملامین فرمالدئید سولفاته شده تغلیظ شده و یا (نفتالین فرمالدئید سولفاته شده تغلیظ شده) میباشند. اساسا استفاده از اسیدهای سولفاته شده باعث تسریع عمل پراکنش میشود. چون در سطح ذرات سیمان جذب شده و به آنها بار منفی میدهند واین باعث دفع ذرات از یکدیگر میشود. این فرایند کارایی را در یک نسبت آب به سیمان مشخص افزایش میدهد.
http://fa.wikipedia.org