وی در سال ۱۹۹۰ در کتابی، تحت عنوان "تغییر ماهیت قدرت امریکایی" قدرت نرم را مطرح کرد و در سال ۲۰۰۴ مفهوم قدرت نرم را در کتاب "قدرت نرم: راه موفقیت در سیاستهای جهانی" شکافت.
اما قدرت نرم چیست؟ قدرت در معنای لغوی به توانایی انجام کار گفته میشود، اما در ادبیات سیاسی قدرت به معنای توانایی تاثیر بر افراد دیگر به منظور رسیدن به نتیجه دلخواه است.
جوزف نای 1 همچنین کتابی دارد تحت عنوان "قدرتهایی برای رهبری" (قدرت رهبری / قدرتهای لازم برای رهبری) که انتشارات دانشگاه آکسفورد در فوریه سال 2008 منتشر کرد. این کتاب دارای یک مقدمه و پنج فصل است:
فصل اول: رهبری
فصل دوم: رهبری و قدرت
فصل سوم: گونهها و مهارت
فصل چهارم: هوش بافتمندانه
فصل پنجم: رهبران خوب و بد
کتاب در عین حال یک ضمیمه نیز دارد.
جوزف نای معتقد است: تعاریف علوم اجتماعی نوین از قدرت رفتاری، در سه وجه قدرت خلاصه میشوند؛
اولین وجه قدرت در دهه ۱۹۵۰ توسط رابرت دال 2 ارائه شد؛ تمرکز دال بر وادار کردن افراد به انجام کاری صورت گرفته بود که در شرایط دیگر آن را انجام نمیدهند.
وجه دوم قدرت را در دهه ۱۹۶۰ دو دانشمند علوم سیاسی به نامهای پیتر باچراچ 3 و مورتون 4 مطرح کردند. آنها معتقد بودند که تعرف رابرت دال فاقد تعیین برنامه است به نحوی که تحمیل و اجبار مطرح نشود.
سومین وجه هم در دهه ۱۹۷۰ توسط یک جامعهشناس به نام استیون لوکز 5 عنوان شد که عقاید و باورها نیز در شکل دادن به سلایق دیگران موثر هستند و فرد با تعیین خواستههای دیگران نیز میتواند اعمال قدرت کند.
در مقابل تعریف قدرت نرم، تهدید نرم مطرح میشود که در ادبیات سیاسی ایران از آن به عنوان جنگ نرم نام میبرند.
جنگ نرم چالشی صرف در حوزه سخت افزاری و تسلیحات نظامی نیست بلکه این محتوا و برنامه است که اهمیت دارد. ابزارهای جنگ نرم بیشتر در حوزه رسانهای تعریف میشوند مانند روزنامه، کتاب، فیلم، سینما، ماهواه، اینترنت و ... و دیگر خبری از اسلحه و تانک و هواپیما نیست.
1- Joseph Nye / The Powers to Lead, Oxford University Press, February 2008
2-Robert A.Dahl
3-Peter Bachrach
4-Morton Baratz
5- Steven Michael Lukes