در طی این نیم قرن تاکنون 23 فیلم از این شخصیت به صورت سینمایی ساخته شده که آخرینش همین اسکای فال (سقوط آسمان) به کارگردانی سام مندس است. آنچه در پی میآید گفتگو با کارگردان آخرین جیمز باند سینما است. گفتگویی که یکم نوامبر یعنی هشت روز پس از اکران فیلم در بریتانیا انجام شده و سام مندس در آن از سیاسی بودن جیمزباند و اهمیت پایان بندی در این پروژه سخن گفته است.
- این بار جیمزباند در لوکیشن هری پاتر (گلن ایتیو در اسکاتلند) ساخته شد. ازاین لوکیشن متفاوت راضی بودید؟
خب اینکه 5 یا 6 سال پیش هری پاتر در اینجا ساخته شده معلوم است که دیگر این لوکیشن متفاوت نیست و قبلا در آن کار شده ولی طبیعی است که از محل استقرارمان بسیار خوشحال بودیم. وقتی دارید جیمز باند میسازید یعنی دارید کاری متفاوت انجام میدهید. در سینما داشتن لوکیشن متفاوت میتواند کمک فراوانی به شما بکند. تمام گروه و خود من از حضور در اسکاتلند راضی بودیم. اگرچه هشدارهایی به لحاظ آّب و هوایی داشتیم. ولی ما عاشق این محل بودیم. تپهها، جادهها ،افق، آسمان، باران و هرچه فکرش را بکنید خوب بود.گلن ایتیو، هانکلی کامون و حتی حومه لندن همگی با برنامه انتخاب شده بودند. لوکیشنهای ما در ترکیه در شهر آدانا و در چین در شانگهای نیز همگی خوب از کار درآمدند.
- جیمزباند 23 به نام شما تمام شد. با این همه نقد خوبی که در باره اسکای فال نوشته شد چه میکنید؟
عمدتا جیمزباندهای تاریخ سینما بوسیله هر کارگردانی که ساخته شده طرفداران خودش را داشته است. من همیشه موافق و طرفدار فیلمهای جیمز باند بودم. با این همه باید این تور اکران* تمام شود و همه بتوانند اسکای فال را ببینند تمام هدف من این بود که بعد از این همه سال دوباره از نو این سئوال را برای تماشاگران مطرح کنم که اصلا این جیمرباند کیست؟ و اهمیتش در چیست؟ و اگر اهمیت دارد آیا این قدرت و مهم بودنش فقط به شخص خودش برمیگردد یا به سیستم ضدجاسوسی موجود. سیستمی که جیمزباند وفادارانه دارد به آن خدمت میکند. خب این نوع داستان چالش برانگیز است و هراس ایجاد میکند و مهمتر اینکه پایان بندیاش کاری است طاقت فرسا. اگر از من بپرسند سخت ترین کار در ساخت یک پروژه جیمز باند چیست؟ من قطعا خواهم گفت درآوردن یک سکانس شکوهمند پایانی که هیچ حرف و حدیثی باقی نگذارد.
- پس بگذارید یک سئوال بپرسیم که که مطمئنا به چالش باشما منجر میشود. آیا برای پایان فیلم میتوانید توضیحی اضافی برایمان بدهید؟
من چندین ماه هست که منتظر اینگونه سئوال ها بودم. پایان جیمزباند. همیشه پایان جیمز باند برای تماشاگران و منتقدان سئوال ایجاد کرده. برخی میگویند چقدر خوب بود. هرگز چنین پایانی را ندیده بودیم و برخی میگویند وای خدای من این چه پایان مزخرفی بود. با این همه باید بگویم که برای اسکای فال واقعا تا اینجای کار همه از پایان راضیاند و مهمتراینکه من شنیدهام کسی پایان را لو نمیدهد و به گونهای سرانجام کار را تعریف میکنند که تماشاگری که فیلم را ندیده مجاب شود که هرچه زودتر برود و اسکای فال را ببیند. ببینید در فیلمهای جیمزباند باید هراس را در داستان به تماشاگر منتقل کنید. جیمزباند هراس میآفریند.اگر اینکار را کردید یعنی موفق شدهاید.
- در کارنامه شما حالا یک جیمز باند هم وجود دارد. چه حس و حالی دارید؟ بیتفاوتید یا کارنامهتان را پربارتر میدانید؟
اگر یک سازنده جیمز باند در دنیا باشد و اظهار کند که بعد از ساخت فیلمش هیچ احساسی ندارد مطمئن باشید که او دروغگوترین فیلمساز جهان است. من مطمئن هستم که دروغگو نیستم (با خنده). بنابراین مسلم است که از ساخت جیمزباند بسیار خوشحالم و این پروژه را کاری عظیم معرفی میکنم. اما مهم اینجااست که ما فعلا در اروپا هستیم و در بریتانیا. در این جاها واقعا استقبال عالی بوده است. برای من از اینکه تماشاگران و همچنین دوستداران جیمز باند را ناامید نکردهام جای خوشحالی فراوانی دارد.
- پس با این شرایط باید منتظر باشیم تا جیمز باندهای دیگری هم از این نوع از شما ببینیم؟ منظورم داستانهایی سیاه و پرهراس است؟
به شما که گفتم، فیلمساز دروغگویی نیستم. نه واقعا فکر نمیکنم که دیگر بخواهم پروژهای دیگر را بسازم. فعلا که نه. من بعد از ساخت زیبای آمریکایی(1999) سه سال تمام بیرون نشستم تا اینکه جاده تباهی(2002) را کار کردم. درونمایه تمامی این کارها حتی فیلم جاده انقلابی (2008) به نوعی درونمایه سیاه دارند ولی همهشان تلاشی برای بهتر شدن و رسیدن به نور و آرامش را در لایه لایه داستانشان دارند. اسکای فال نیز بدینگونه است.
- شما یک فیلم سوپر اکشن به نام جیمرباند ساختهاید.اگر در باره اکشن صاحب سبک و تاثیر گذار از شما بپرسیم به عنوان کسی که خودش یک سابقه کمابیش اکشن به نام جارهد دارد کدام آثار را نام میبرید که از آنها حتی چیز ی کوچک الهام گرفته باشید؟ مثلا بتمن و کریستوفر نولان در لیست شما هست؟
جیمزباند و بتمن!! واقعا!! من نمیدانم. تشابه که وجود ندارد. اما از طرف دیگر مگر میشود فیلمهای کریستوفر نولان را ببینید و هیجان زده نشوید. با این حال این دو فیلم ربطی بهم ندارند. نه در ساختار و نه در پروداکشن و نه در فیلمنامه و درونمایهها. با این همه نوع اکشن در بتمن و جیمزباند خاص هست. شما با یکسری آدم بد طرفید؟ متوجه منظورم هستید؟ ما در بتمن با تعدادی آدم بد و ضدقهرمان طرفیم که واقعا قصدشان نابودی شان بشری است. در جیمزباند شما فراتر از این قرار دارید. من همیشه نولان را ستایش کردهام.
- چقدر فیلم جیمز باند را یک فیلم دیپلماتیک و یا سیاسی میدانید؟
یک سوی قضیه این است که ما یک فیلم ساختهایم. فقط همین. ولی پیشنیهای غنی باید برای آن متصور باشیم. بله من قبول دارم که همیشه سیاست در فیلم های جیمرباند نقش پررنگی دارد. حتی اگر در برخی فیلمهای جیمزباند نقش پررنگی هم نداشته باشد ولی در لایههای آن میتوان از سیاست شنید و یا آن را به عینه دید. با این همه اسکای فال بنظرم یک فیلم اکشن و سوپر فانتزی است که در کنارش درونمایههای سیاسی و کاراکترهای سیاسی زیادی را می بینید. هرچه باشد در فیلمهای جیمزباند، وی در نقش ابرقهرمان ظاهر میشود و مابقی که مقابلش قرار میگیرند هرکدام از سوی جهتهای تاریک قصد دارند نابودش کنند. قرار نیست همیشه یک بمب اتم در مرکز داستان باشد و جیمز باند بخواهد از منفجر شدنش جلوگیری کند. شما در جیمزباند در تمامی این فیلمها با یک مامور ارشد سازمان ضدجاسوسی طرفید. خب رقبا و افرادی که مقابل او قرار میگیرند حتما سیاست سازمان متبوع خود را دارند. اینگونه اگر بنگرید بله جیمز باند یک شخصیت سیاسی است. ولی باید در نظر داشت که اینجا دنیای سینما است. فقط همین است که مهم است.
*منظور سام مندس از تور اکران نحوه اکران جهانی این فیلم است که در 23 اکتبر در بریتانیا آغاز شد. در 26 اکتبر عمده اروپا فیلم را پخش کردند و در 8 و 9 نوامبر فیلم در آمریکای شمالی به روی پرده میرود.
منبع: ورایتی